نوروزی گفت: رژیم اسرائیل با صف آرایی و جنگ در غزه و لبنان به دنبال نبرد برای شکل دهی آینده منطقه بر اساس نظم مطلوب خود است.

نورمحمد نوروزی استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: آینده خاورمیانه بستگی به عوامل و متغیرهای گوناگونی دارد که یکی از متغیرهای مهم و تعیین‌کننده، پویش و روند تحول صف‌آرایی میان اسرائیل و حامیانش در یک طرف میدان و جمهوری اسلامی ایران و متحدان منطقه‌ای آن یا همان محور مقاومت در سوی دیگر میدان است.

او افزود: در واقع، رویارویی مسلحانه و جنگ جاری در باریکه غزه و لبنان را می‌توان به نوعی نبرد و صف‌آرایی بر سر ترسیم و شکل‌دهی به آینده منطقه قلمداد کرد که در یک طرف این معادله اسرائیل و نظم منطقه‌ای مطلوب آن قرار دارد و در طرف دیگر معادله جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت و الگوی دلخواه و مرجع آن‌ها است.

آقای نوروزی ادامه داد: به سخن دیگر تا پیش از عملیات طوفان‌الاقصی، رژیم صهیونیستی الگو و طرحی را برای ترسیم آینده منطقه با حمایت آمریکا و قدرت‌های جهانی حامی خود و همچنین همراهی پاره‌ای دولت‌های منطقه دنبال می‌کرد که شالوده آن را همان پیمان صلح ابراهیم تشکیل می‌دهد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به هدف رژیم صهیونیستی از طراحی آینده خاورمیانه اضافه کرد: هدف نهایی این طرح، برقراری روابط و ایجاد و گسترش مناسبات و همکاری‌های اقتصادی و فنی و ارتباطی و مواصلاتی میان اسرائیل و کشورهای عرب منطقه و ادغام اسرائیل در نظم منطقه‌ای در یک سو و منزوی‌سازی و کنار گذاشتن ایران و هم پیمانان منطقه‌ای آن و به فراموشی سپردن حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها در سوی دیگر بود.

نوروزی افزود: در این راستا، می‌توان گفت که عملیات طوفان الاقصی ضربه بسیار سهمگینی بر الگوی مطلوب اسرائیل برای نظم‌دهی منطقه‌ای آینده وارد کرده و در حال حاضر چشم‌اندازی برای بازیابی آن در آینده نزدیک در افق تیره و تار منطقه نمایان نیست.

او تاکید کرد: با به خطر افتادن طرح و برنامه اسرائیل برای ترسیم نظم آتی منطقه‌ای در خاورمیانه متعاقب عملیات طوفان الاقصی، چنین به نظر می‌رسد که نتانیاهو و احزاب افراطی و دست راستی شریک کابینه وی، سودای آن را داشته باشند تا با بهره‌گیری از فرصت پیش‌آمده و زمینه‌چینی به منظور به راه انداختن یک جنگ منطقه‌ای فراگیر هدف منزوی‌سازی و تضعیف یا خنثی کردن جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت به عنوان مانع اصلی ادغام اسرائیل در نظم منطقه‌ای را از طریق توسل به جنگ و گسترش دامنه آن پیگیری کند.

او در خصوص علت ایجاد درگیری و جنگ همزمان رژیم صهیونیستی در ۲ جبهه با وجود آسیب‌پذیر بودن این رژیم گفت: گشودن جبهه لبنان یا به عبارت دقیق، تصعید بحران و تشدید دامنه و گستره درگیری مسلحانه علیه حزب‌الله در شرایط ادامه جنگ در غزه و در حالی که اهداف اعلام‌شده برای جنگ غزه تاکنون محقق نشده است و زمینه اعلام پیروزی در جنگ غزه مهیا نیست، آنگونه که می‌توان از مواضع و اظهارات نخست وزیر اسرائیل و سایر مقامات این رژیم استنباط کرد ۳ هدف عمده را دنبال می‌کند.

نوروزی ادامه داد: نخست، بازگرداندن ساکنان شهرک‌ها و مناطق شمالی اسرائیل که پس از عملیات طوفان‌الاقصی و آغاز و استمرار عملیات نظامی حزب‌الله در پشتیبانی از مردم غزه منازل خود را ترک کرده بودند و به شهرها و مناطق داخلی‌تر در اسرائیل گریخته‌اند. دومین هدف، راندن نیروهای حزب‌الله به آن سوی رودخانه لیتانی و دور کردن خطر و تهدید نظامی حزب‌الله از مرزها و مناطق مرزی شمالی سرزمین اشغالی است. سومین هدف، انهدام و یا تضعیف ظرفیت و توان نظامی و عملیاتی حزب‌الله از طریق ترور فرماندهان حزب‌الله و گسیختن زنجیره فرماندهی و کنترل آن و همچنین تخریب تجهیزات و ادوات و قابلیت‌های نظامی حزب‌الله است.

استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید چمران اهواز در خصوص آینده مقاومت پس از نصرالله، عنوان کرد: اگرچه شهادت سید حسن نصرالله با توجه به ویژگی‌ها شخصیتی و سبک رهبری و مدیریت وی می‌تواند تاثیرات قابل توجهی بر ساختار و عملکرد حزب الله در آینده بر جای بگذارد اما به هر حال با عنایت ویژگی‌های پایدار ساختاری و نهادی حزب الله و ماهیت و پیشینه تشکیلاتی و رویه عملکردی آن به نظر نمی‌رسد که تغییراتی اساسی و ریشه‌ای در اهداف و آرمان‌ها یا جهت‌گیری‌های راهبردی آن رخ دهد.

او اضافه کرد: افزون بر آن حزب‌الله تبلور و تجسم نهادی و تشکیلاتی نوعی اندیشه و آرمان است که این اندیشه و آرمان که عمدتا زیر نام اندیشه مقاومت شهرت یافته است به نوبه خود بازتاب باورها، ارزش‌ها و عقاید ژرف و دیرپای ایدئولوژیک و وضعیت خاص تاریخی ناشی از اشغالگری و تجاوز رژیم صهیونیستی علیه فلسطین و لبنان بوده و از پایگاه اجتماعی درخور توجه در جامعه لبنان و حمایت و پشتیبانی در منطقه برخوردار است.

نوروزی تاکید کرد: به هیچ وجه نمی‌توان ترور رهبری و فرماندهان ارشد حزب الله را پایان کار آن دانست. در واقع حزب الله پژواک نهادی نوعی اندیشه و جنبش اجتماعی است که تعهدات و بسترهای فکری و ضرورت‌های خاص تاریخی آن را پدید آورده و بسط و توسعه بخشیده است. عوامل فکری، عقیدتی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی پیدایش و پایایی و پویایی حزب الله همچنان برقرار بوده و خواهد بود

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.