رژیم صهیونیستی از چهارشنبه هفته قبل بزرگترین عملیات خود در کرانه باختری از سال ۲۰۰۲ را با ادعای ‏تلاش برای از بین بردن زیرساخت‌های تروریستی آغاز کرد.

رژیم صهیونیستی از چهارشنبه هفته قبل بزرگترین عملیات خود در کرانه باختری از سال ۲۰۰۲ را با ادعای ‏تلاش برای «از بین بردن زیرساخت‌های تروریستی»، با مشارکت ارتش، سرویس امنیتی شین بت و پلیس مرزی در ‏این منطقه آغاز کرد. منطقه‌ای که از سال ۱۹۶۷ تحت اشغال این رژیم بوده است ولی در پی توافقات اسلو بخشی ‏از مسئولیت اداره آن را به تشکیلات خودگردان فلسطین سپرده است. در این رابطه ذکر نکاتی حائز اهمیت است:‏

شیوه این عملیات (تخریب گسترده زیرساخت‌ها شامل خیابان‌ها و شبکه‌های آب، برق و تلفن) نشان می‌دهد که ‏بیش از آنکه با ماهیت نظامی واقعی و مبارزه با مقاومت فلسطین در این منطقه داشته باشد کارکرد‌های غیرنظامی ‏مدنظر است. چرا که تخریب خیابان نه سنخیتی با مقاومت مسلحانه فلسطین در این منطقه و نه تاثیری بر آن دارد. ‏

ظاهراْ این اقدام در پی عملیات انتحاری اخیر در تل‌آیو آغاز شده است. در واقع رژیم صهیونیستی با این ادعا که ‏منشا این نوع عملیات‌ها کرانه باختری به ویژه مناطق شمالی و بالاخص جنین به عنوان قلب مقاومت در کرانه ‏باختری است می‌خواهد نشان دهد با پیش‌دستی و از بین بردن هسته‌های مقاومت در این منطقه، مانع وقوع ‏عملیات مشابه در سرزمین‌های اشغالی می‌شود. ‏

با این‌حال اهداف رژیم فراتر از این است. یک دلیل مهم، قدرت گرفتن بیشتر طیف راست افراطی و وابستگی ‏فزاینده نتانیاهو به آنهاست. بخش زیادی از پایگاه اجتماعی این طیف را شهرک‌نشین‌های صهیونیست در کرانه ‏باختری (بالغ بر ۷۰۰ هزار نفر) و دیگر تندور‌های حامی گسترش شهرک‌ها تشکیل می‌دهد. با نزدیک شدن به ‏پایان جنگ و احتمال فروپاشی کابینه، تندرو‌های صهیونیست در پی پیشبرد راهبرد بلندمدت بیرون راندن ‏فلسطینی‌ها و تداوم تصرفات اراضی آنها و همزمان تقویت پایگاه رأی خود است. ‏

دلیل مهم دیگر نقش کرانه باختری در جنگ اخیر است. پس از عملیات طوفان الاقصی بر خلاف تصور عموم ‏کرانه باختری نقش مهمی در جنگ اخیر ایفا کرده است.

از عملیات طوفان الاقصی تاکنون طی درگیری‌های ‏متعدد بیش از ۶۶۰ فلسطینی در کرانه باختری شهید شده و حدود ۱۲ هزار نفر بازدداشت شده‌اند. در مقابل رژیم ‏صهیونیستی نیز حداقل ۱۵ نیروی خود را در این منطقه از دست داد.

این امر رژیم صهیونیستی را با یک تنگنا ‏روبرو ساخته است. ‏ در حالی‌که بخشی زیادی از تمرکز این رژیم بر جبهه جنوبی در غزه و بخشی دیگر بر جبهه شمالی در مرز با ‏لبنان بوده از یک‌سو علی‌رغم سرکوب گسترده امنیتی علمیات‌های مقاومتی متعددی در کرانه باختری به وقوع ‏می‌پیوست و از سوی دیگر رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از سرریز این پدیده به سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ ‏محدودیت‌های گسترده‌ای بر ورود فلسطینی‌ها به این سرزمین‌ها ایجاد کرد که خود منجر به یک فشار اقتصادی ‏دوسویه شده است.

از یک سو خود با لغو ۱۶۰ هزار مجوز برای کار در اراضی اشغالی با کمبود نیروی کار مواجه شده و ‏از سوی دیگر با تضعیف اقتصاد و کاهش منابع درآمدی فلسطینی‌ها زمینه همسویی آنها با مقاومت را گسترش ‏می‌دهد. ‏

در حالی که به نظر نمی‌رسد یک راهکار نظامی بتواند این چالش را برطرف کند این رژیم با این عملیات ‏تخریب گسترده دنبال اثرگذاری روانی بر فلسطینی‌هاست. در واقع با تمرکز بر تخریب زیرساخت‌ها به نظر می‌‏رسد هدف اصلی رژیم تغییر افکار عمومی به ضرر حماس با ایجاد هزینه سنگین برای فلسطینی‌ها و نسبت دادن ‏آن به رویکرد حماس و مقاومت فلسطین به منظور کاهش همسویی با آن در کرانه باختری است.

همچنین در ‏حالی که عملاْ در غزه دیگر فضایی برای عملیات وجود ندارد این اقدام می‌تواند بخشی از کارزار فشار بر حماس ‏برای پذیرش آتش‌بس با شروط این رژیم باشد.

منبع: اندیشکده راهبردی تبیین

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار