صحبت کردن بین این قشر از افراد خاص جامعه کار سختی است به ویژه که خودشان آدم‌های فرهیخته و تیزهوشی هستند.

همه ساله روز ۱۷ مرداد را به عنوان روز خبرنگار یاد کرده واز زحمات خبرنگاران تجلیل می‌شود، روزی که حتی دراین روز هم باز باید دست به قلم باشید و به قول یکی از اساتید این فن تنها روز آرامش خبرنگار، روز مرگ اوست.

واژه هایی، چون چشم بیدار، آگاهی، نمایندگان افکارعمومی پیش چشمانم رژه می‌رود و هنوز با خودم فکر میکنم اگر به عقب برگردم آیا بازهم خبرنگار می‌شوم وپاسخ این سوال قطعا برای همه ماه‌هایی که خبرنگارهستیم سخت است.

 با چند تن از خبرنگاران باسابقه استان مصاحبه‌ای می‌کنم تا میزان سختی کاری که برای شغل خبرنگاری مطرح می‌شود را برای مخاطبین سایت به تصویر بکشم.

مهسا حقانیت خبرنگار خبرگزاری فارس سابقه‌ای ۲۳ ساله در خبرنگاری دارد، نظر وی درباره سختی کار برایم جالب است.‌

می‌گوید: فکر می‌کنم یکی از دلایلی که می‌گویند شغل خبرنگاری سخت است درگیری زیاد زندگی وکار ما با یکدیگر است، ما کمتر وقت برای خودمان داریم ونمی توانیم مرتبا اوقات مان را به کار‌ها وبرنامه‌های دلخواه زندگی مان تطابق بدهیم چرا که همیشه هستند حوادثی که ناگهان می‌رسند وکار خبر هم شب و روز نمی‌شناسد.

وی بیان کرد: از این منظرخبرنگاری شغل سختی است در حدی که هیچ وقت زندگی عادی نداشته باشی، نمی‌توان زمان اختصاصی برای خودت داشته باشی وهیچ چیز قابل پیش بینی نیست مخصوصا در استانی مانند کرمان که حوادث طبیعی وغیرطبیعی در آن زیاد است در این چند سال اخیر ازحادثه تروریستی مراسم سالگرد حاج قاسم با آن حجم شهید وزخمی تا سیل‌ها وزلزله‌ها وحادثه شهادت خود حاج قاسم سختی‌هایی بود که ماخبرنگاران به چشم دیدیم.

وی معتقد است خبرنگار هیچ گاه حق واقعی اش ادا نشده وادامه می‌دهد: از دیگر سختی‌های کار ما این بوده و هست که هیچ وقت درآمد و مزایای ما به اندازه زحمات و تلاش هایمان نبوده، خیلی از بچه‌های خبرنگارنیمی از زمان فعالیت شان را بیمه نبودند که نگرانی برای آینده را به دنبال دارد.

حقانیت تصریح کرد: خوشبختانه درک خوبی از شغل خبرنگار واینکه مکلف به پاسخ گویی هستند دربین مسئولین استان وجود دارد ولی مشکل اصلی ما این هست که ما خبرنگارنما زیاد داریم واین خبرنگار نما‌ها و آدم‌های غیرحرفه‌ای متاسفانه بوده وهستند که اینها نگاه به خبرنگاران حرفه‌ای را تغییر داده اند.

 

اینجا کسی خودش نیست

 

از او می‌خواهم بیشتر توضیح دهد، می‌گوید: یکی به خاطر پول یکی به خاطر تسویه حساب‌های شخصی خبرنگار می‌شود که این بحث تسویه حساب مخصوصا درورزشی نویس‌ها که یکی را بالا یا پایین ببرند یا درسیاسی نویس‌ها حتی وجود دارد.

 یک سوال خاص می‌پرسم، دوست داشتی بجای امروز خبرنگار کجا باشی در سطح بین المللی؟ پاسخ می‌دهد: درکارخبرنگاری کار با آدم‌های حرفه‌ای را دوست دارم، اما خبرگزاری خودمان را دوست دارم همیشه دوست داشتم وازکار با تیم‌ها حرفه‌ای لذت می‌برم. 

از او می‌خواهم برای ارتباط بیشتر با خبرنگاران برای مسئولین توصیه‌ای داشته باشد، می‌گوید: من به مدیران حق می‌دهم خیلی سخت اعتماد کنند ولی این را هم باید به همه مدیران ومسئولین تذکر بدهم هرمدیری رسانه داشته باشد وجدا از پاسخ گو بودن به رسانه‌های رسمی؛ موفقتراست تا مدیری ک رسانه ندارد مخصوصا در خبر‌های خوب که امیدافرین که نیاز امروز جامعه ماست تیم رسانه‌ای در کنار هر مدیرضروری است.

به عنوان آخرین سوالم نظرش را درباره روایت اول خبری می‌پرسم و او می‌گوید: اکنون با توجه به اینکه هر فردی که گوشی هوشمند داردمی تواند یک رسانه یا خبرنگارحتی باشد، مخابره روایت اول درست ومتقن سخت شده است و درنتیجه رسانه‌های خبری ما باید تلاش شان این باشد که روایت اول را درست مخابره کنند وهر اتفاقی در روستا، شهر، استان و کشورروایت اول درستش دست کسی باشد وی برگ برنده را در دست دارد.

میرزاحسینی خبرنگارپایگاه خبری فردای کرمان، که سابقه ۱۵ ساله در کار با نشریات وپایگاه‌های خبری استان دارد می‌گوید:خبرنگاری شغل سخت است از این منظر که همه خبرنگاران براساس حوزه کاری سختی‌هایی را تحمل می‌کنند، من فکر می‌کنم سختی کار مدنظر درشغل مابه این دلیل است که استرسی کار ما دارد بالاست.

سوال می‌کنم فکر نمی‌کنی این مساله به سبب دیده نشدن زحمات و تلاش‌های نامتناسب با حقوق خبرنگاران است، پاسخ می‌دهد: مساله دیده شدن در همه مشاغل از این مشکلات هست که می‌گویند کارشان دیده نمی‌شود ویک کارگر و کارمند هم ممکن است این حرف را بزند حتی استرسی که می‌گویم درشغل ما وجود دارد این استرس در بقیه مشاغل مثل پرستاری وپزشکی نیزمطرح هست ولی استرس در کار خبر هست وعلاوه براسترس کار ما کار فکری و ذهنی است و چون فکر و ذهن انسان رامرتبا درگیر می‌کند؛ اگر شما از نطر جسمی کار یدی و دستی را انجام بدهیدبا اندکی استراحت برطرف می‌شود ولی خستگی ذهنی و درگیری ذهنی ممکن است مدت‌ها با تو باشد، من موضوعی را دوست دارم اینجا مطرح کنم که از سختی‌های کار ماست و شخصا این را جز سختی‌های کار خودمان می‌دانم وحتی دوست داشتم یادداشت برایش بنویسم این است که خیلی اوقات مسولات به سوالات ما جواب می‌دهند وتمام پاسخی که شما برای مخابره به مردم نیاز دارید را مطرح می‌کنند ولی آخرکار می‌گویند این قضیه رسانه‌ای نشود؛ البته ما مسائل امنیتی ومشکلات و موانع که سد راه برخی مدیران قرار دارد را درک می‌کنیم ولی به عنوان خبرنگار دوست دارم همیشه سوالات ودرخواست‌های مردمی را پاسخ بدهم این موضوع به این سبب که من خودم را نماینده مردم می‌دانم ونمی توانم پاسخ موضوع مطروحه را از قول مدیران ارائه کنم، سخت است.‌

می‌پرسم دوست داشتی رسانه دیگری درسطح جهان یا کشور فعالیت کنی؟ پاسخ می‌دهد نه من همیشه دوست داشتم محلی و در محیط کوچک کار کنم ومعتقدم شما وقتی کارتان را در محسط کوچک‌تر خوب انجام دهید تاثیرش را در سطح کشور حتی می‌گذارد مثلا در مسائل دانش آموزی شما یک موضوعی را در استان دنبال می‌کنید که قطعا درکشور نیز تاثیرگذار است.

 درپاسخ به سوال آخرم که درک مدیران از جایگاه شغل خبرنگاری درچه سطحی است می‌گوید: این برخورد‌ها اکنون خیلی بهتر شده وتقریبا خوب هست وارتباط با رسانه‌ها بیشتر شده، چون مدیران به نقش وجایگاه رسانه‌ها پی بردند وحتی اگر نتوانند جواب تلفنی به شما بدهند گاها، چون خبرنگار را می‌شناسند سعی می‌کنند با پیامک حتی پاسخ وی را بدهند.

صحبت‌های دوستان خبرنگار عین واقعیت است، حرفه خبرنگاری از این رو جزمشاغل سخت محسوب می‌شود که در تلخ‌ترین وسخت‌ترین حوادث کسی که باید چشم‌ها را بازنگه دارد واحساسات خود را کنترل کرده و خبر را مخابره کند شخص خبرنگار است.

در دیگر مسائل روزمره نیز کسی که اشتباهات و تصمیمات نادرست مدیران را دیده و درد می‌کشد خبرنگار است و این رنج‌ها روح خبرنگار را حساس کرده و از وی فردی متفاوت می‌سازد که قطعا وقت وزمان کمتری برای خودش برای حل بحران‌های روحی و درد کشیدن هایش دارد ودرنتیجه بعضا خبرنگاران پرتلاش و سختی کش تبدیل به خبرنگاران منتقد شده وبرخی مدیران این خبرنگاران را دوست نداشته واز آنان دوری می‌کنند.

شغل سخت خبرنگاری باعث رشد جریان آگاهی در جامعه می‌شود وکسی که دراین میان برای آگاهی بخشی به تمام افراد فارغ از جنسیت وسن ودین وتحصیلات تلاش وافرمی کند؛ خبرنگاران هستند وشاید گاهی دراین جریان آگاهی بخشی حتی دیده نشوند.

 

اینجا کسی خودش نیست

 

وقتی درجنگی مانند غزه که یکسره وحشی گری و نادیده شدن حقوق انسان‌ها بود بیش از ۱۴۳ خبرنگار و فعال رسانه‌ای کشته می‌شود متوجه می‌شویم خبرنگاران به سبب شغل شان بیشتر خطر را لمس می‌کنند و کمتر حمایت می‌شوند.

عابدینی وکیل پایه یک دادگستری وحقوقدان در گفتگویی دو سال قبل ازجمله حقوق دیده نشده خبرنگاران را حق آزادی بیان، حق برخورداری از تضمین‌های دادرسی منصفانه، حق و حقوق مربوط به مالکیت‌های فکری، حق افشا نکردن منبع خبری برای خبرنگاران، حق تشکیل و ایجاد انجمن‌های صنفی و حرفه ای، امنیت شغلی، حق برخورداری از امنیت جانی، برخورداری روزنامه نگاران از استقلال در انعکاس اخبار و تحلیل‌ها در برابر مالک رسانه و هیات تحریریه، حق تحلیل و تفسیرو حق جستجو نام برد که از جمله حقوقی است که می‌توان به عنوان مطالبات حقوقی خبرنگاران نام برد و بد نیست نمایندگان مجلس نگاهی به آن داشته باشند و طرحی در این خصوص ارائه دهند.

حقوق ومزایای خبرنگاری هم مساله فراموش شده‌ای است که قصه اش سردراز دارد، نبود بیمه خبرنگاری که سال‌ها توسط دولت‌های مختلف وعده داده می‌شد وگا‌ها اجرایی می‌شد هنوز هم در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و بسیاری ازامتیازاتی که باید به خبرنگاران داده می‌شد تا اندکی از فشارکاری را فراموش کنند؛ درسرابی دور از دسترس است.
با همه این ندیده شدن ها، اما خبرنگاران وجدان‌های بیدار جامعه هستند که نازیبایی‌ها و کژی‌ها را دیده وسکوت نمی‌کنند، اصلاح امور ورفع نیاز‌های مردم جامعه دغدغه اصلی این بیداردلان است.

دوست دیده نشده ، دوست پر از فکر وسوال من، خانم وآقای خبرنگار روزت مبارک

مرضیه السادات حسینی راد

برچسب ها: خبرنگار ، پاسخگو
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.