یکی از مهمترین و حساسترین بخشهای تاریخی صدر اسلام به ویژه زندگی امام حسن مجتبی (ع) که مورد بحث و گفتوگوی فراوان واقع شده است، ماجرای صلح آن حضرت با معاویه و کنارهگیری اجباری ایشان از صحنه خلافت و حکومت اسلامی است. تاکنون کتابهای بسیاری در این زمینه منتشر شده، اما ساحت ادبیات از این موضوع خالی است، جز چند اثر محدود داستانی که مهمترین آنها «حاء سین نون» نوشته سیدعلی شجاعی، «گناه زیبایی» اثر سیدمحمد ساداتاخوی، «نشان حُسن» نوشته لیلا مهدوی و ... است، اثر دیگری در حوزه ادبیات به چشم نمیخورد.
این خلأ در حوزه ادبیات نوجوان بیش از بزرگسال به چشم میخورد. هرچند هر ساله بر تعداد کتابهایی که در حوزه ادبیات آیینی و دینی برای گروه سنی کودک و نوجوان افزوده میشود، اما کمتر کتابی است که بخواهد از تمام جوانب به زندگی امام حسن (ع) و شرایط تاریخی اجتماعی زمان ایشان بپردازد.
علی شیعبی که تاکنون آثار متعددی برای گروه سنی نوجوان در حوزه ادبیات دینی تألیف کرده است، در تازهترین کتاب خود به سراغ دوران حیات مبارک کریم اهل بیت (ع) رفته است. کتاب او که با عنوان «سبزترین امام (ع)» از سوی نشر معارف منتشر شده، در شش فصل به زندگی این امام همام از دوران تولد تا شهادت میپردازد. با مطالعه چندبُعدی زندگی امام مجتبی علیهالسلام ایشان را انسانی مجاهد، مبارز، عالم، شجاع، مدبر و آیندهنگر میبینیم، امامی که تا پایان عمر به مبارزه ادامه داد و بیآنکه ذرهای ترس به خود راه دهد، جهاد کرد و فقط زمانی شیوه مبارزه خود را تغییر داد که مردم او را تنها گذاشتند و لازم بود برای حفظ اسلام و جان شیعیان راستین، با معاویه صلح کند. «سبزترین امام (ع)» خلاف باور غلط عامه که صلح امام را به تسلیم شدن تشبیه کردهاند، بر تداوم امام بر جهاد همراه با صلح اشاره دارد. نویسنده برای ارائه روایتی متقن از زندگی شکوهمند امام حسن (ع) به سراغ منابع تاریخی و روایی مختلف رفته است. خبرگزاری تسنیم با توجه به استقبال مخاطبان نوجوان از این کتاب، با شعیبی به گفتگو پرداخته است که در ادامه میخوانید:
آقای شفیعی کتاب «سبزترین امام» از جمله معدود آثاری است که تلاش دارد به جنبههای مختلف زندگی امام حسن (ع) بپردازد. این اثر با آثار مشابه گذشته، به خصوص آثاری که از منظر هنری به زندگی کریم اهل بیت (ع) پرداختهاند، اعم از داستان، سریال و ...، چه تفاوتی دارد؟
جامعه هدف کتاب «سبزترین امام (ع)» نوجوانان هستند. تفاوت این اثر با کتابهای مشابه این است که امام را از چند منظر معرفی میکند. در کتابهایی که برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته شده، معمولاً به گفتن جنبههای مهربانی و کرامات ایشان اکتفا میشود، اما در کتاب «سبزترین امام» تلاش کردیم ضمن بازگویی این مسائل، از تدبیر و مجاهدت و حتی برخورد ایشان با دشمن هم بگوییم که چقدر سرسختانه بود.
اگر بخواهیم درباره تفاوت این کتاب با آثار هنری که به این موضوع هم پرداختهاند، صحبت کنیم باید بگویم که معمولاً در داستانها و سریالها باز هم گوشهای از زندگی امام حسن (ع) برش داده شده و بلد میشود، اما در کتاب «سبزترین امام (ع)» داستانها تکهتکه و اصطلاحاً ساندویچی هستند و مخاطب میتواند به خوبی با آن ارتباط برقرار کند. از سوی دیگر، سیر کتاب از تولد و کودکی تا شهادت انتخاب شده است؛ بنابراین کتاب از این جزیره به آن جزیره نپریده و توانسته است کشش لازم را برای همراهی مخاطب با خود ایجاد کند. قالب کتاب، داستان هم نیست، بلکه روایتی شبهداستانی است.
برای نگارش این کتاب از چه منابعی بهره بردهاید؟
منابعی که برای نوشتن این کتاب انتخاب شد، چند دسته بودند. مثلاً برای فصل اول به کتابهایی، چون اصول کافی، بحارالانوار، وسائل الشیعه، مناقب آل ابی طالب و ... مراجعه شد که کتابهای حدیثی هستند. در بخشهای بعدی از منابع تاریخی بهره بردم که از این جمله میتوان به حیات امام حسن قریشی، صلح امام حسن (ع) از شیخ راضی آل یاسین، شرحهای مختلف نهجالبلاغه، تاریخ طبری، تاریخ یعقوبی، کتاب الغارات و ... اشاره کرد.
عنوان کتاب بر چه اساسی انتخاب شده است؟
انتخاب این عنوان به دلیل وجود روایات مختلفی است که در داستان ذکر شده است و به این موضوع اشاره دارد. به عنوان نمونه، پیامبر اکرم (ص) در حدیثی به امام حسن (ع) میفرمایند که «انّک لَسید»؛ به راستی که تو آقا و سید هستی. در ایران نیز نماد سادات، سبز است.
در روایت دیگری داریم که پیامبر اکرم (ص) در معراج دو قصر سرخ و سبز میبینند، که قصر سرخ برای امام حسین (ع) است و قصر سبز برای امام حسن (ع) است. همچنین در روایات آمده است که امام حسن و امام حسین (ع) از رسول خدا (ص) طلب لباس میکنند؛ دو لباس بهشتی برای ایشان نازل میشود، لباس سبز برای امام حسن (ع) و لباس سرخ برای امام حسین (ع). از سوی دیگر، در روایتهای تاریخی ذکر شده است که در زمان شهادت، چهره امام حسن (ع) بر اثر شدت مسمویت به سبزی میگرایید. با توجه به این روایتها، عنوان کتاب «سبزترین امام (ع)» انتخاب شد.
انتخاب اسم مرحله سختی بود و قریب به یکسال چالش انتخاب اسم را داشتم. پس از مدتی عنوان «سبزترین امام (ع)» را انتخاب کردم که مورد اقبال هم قرار گرفت.
کمی مفصلتر درباره اوضاع سیاسی اجتماعی جامعه اسلامی در زمان حیات امام حسن (ع) صحبت کنیم. درباره زندگی ایشان همواره ما با موضوعات پرتکراری مواجه میشویم که در روایتهای مختلف آمده است؛ از جمله این موضوعات «صلح امام حسن (ع)» است. در نظر برخی اینطور مطرح است که این صلح به شخصیت امام حسن (ع) ارتباط دارد، به گفته این افراد، ایشان، چون جنگطلب نبودهاند، به صلح با معاویه قناعت کردند. درباره زمینههای تاریخی که منجر به صلح امام حسن (ع) شد، بفرمایید. اینکه اوضاع جامعه اسلامی در آن زمان به چه صورت بود که امام (ع) تصمیم میگیرند برای حفظ امت اسلام و دین الهی، صلح را بپذیرند؟
اهل بیت (ع) همگی به مثابه پدران امت، خیرخواه مسلمانان بودند. امام حسن (ع) حتی نسبت به کسانی که زیر پرچم سپاه شام بودند نیز نگاه پدرانه داشتند؛ همانند امام حسین (ع) که خیرخواه سپاه کوفه بودند. در واقع اهل بیت (ع) خود را موظف میدیدند به عنوان پدران امت، خون مسلمانان را حفظ کنند.
اینکه عدهای امام حسن (ع) را از دیگر ائمه جدا میکنند و میگویند نعوذبالله ایشان برخلاف دیگر ائمه (ع) شخصیت عافیتطلبی داشتند، در واقع تاریخ را مطالعه نکردهاند. در تاریخ آمده است که پس از دو سال اول حکومت امام علی (ع) - که سه جنگ در این مدت رخ داد- مسلمانان و اهل کوفه امام علی (ع) را نیز مورد آزار و اذیت قرار دادند. به طوری که قضیه غارات در این مدت رخ داد که معاویه و سپاهیانش در بلاد اسلامی غارتهایی را انجام میدادند و امام علی (ع) از دست این عده از مسلمین اشک میریختند. روایت معروف اگر خلال را از پای زن یهودی در بیاوردند و مردی از این قضیه بمیرد... برای این دوره است.
وقتی امام حسن (ع) به حکومت رسیدند، چند مشکل را پیش رو داشتند. نخست آنکه جنگهای دوره امام علی (ع)، جنگهای داخلی بود. ایشان اجازه نمیدادند که وقتی در جنگ داخلی مسلمانی کشته میشود، اموالش به غنیمت گرفته شود. حتی در جنگ جمل وقتی مسلمانان از امام علی (ع) خواستند که غنائم را بین آنها تقسیم کند، ایشان مخالفت کردند. ایشان فرمودند که مثلاً وقتی همسر پیامبر رئیس سپاهیان جمل است، چه کسی قرار است ایشان را به کنیزی ببرد؟! همه با شنیدن این حرف پا پس کشیدند. امام علی (ع) فرمودند که وقتی جنگ در میان جامعه اسلامی است، نمیشود چیزی از طرف مقابل به غنیمت برد.
امام حسن (ع) , کتاب، داستان، گروه سنی نوجوان، دفتر نشر معارف.
این ممانعتها در مقابل پولپاشیهای معاویه، کار را برای امام حسن (ع) سخت میکرد. معاویه در آن زمان سرداران امام حسن (ع) را با درهم و طلا میخرید. بسیاری حس میکردند که اگر در سپاه امام حسن (ع) باقی بمانند، چیزی عایدشان نمیشوند.
از سوی دیگر، خیانت سرداران امام (ع) را نیز باید به این قضیه اضافه کنیم. تعدادی از سرداران ایشان که برای امری عازم میشدند، با سکههای طلای معاویه فریفته شدند و شبانه سپاه را ترک و خیانت کردند. همچنین شایعهپراکنی در بین سپاهیان امام نیز از دیگر مسائل بود. وقتی ایشان به سمت مدائن حرکت کردند، جواسیس معاویه در بین نیروهای امام حسن (ع) پخش شدند و اخبار دروغ را منتشر کردند که امام (ع) صلح کرد و با این کار خون را حفظ کرده است. طرح این مسائل سبب میشد که یاران امام (ع) سست شوند. هرچند ذکر این نکته نیز مهم است که همه یاران امام (ع) یکدست نبودند؛ عدهای خوارج بودند، عدهای نفوذی دشمن بودند ... تعدادی هم شیعه بودند. شیعه هم مانند امروز نبود، این دسته سه خلیفه اول را قبول داشتند و، چون امام حسن (ع) نیز خلیفه بودند، گرد ایشان آمده بودند؛ نه اینکه مانند امروز، ایشان را حجت حق بدانند.
در نهایت چهار هزار نفر با امام (ع) بودند. وقتی قیس ابن سعده ابن عباده فرمانده سپاه میشود، تنها این تعداد در سپاه باقی ماندهاند. امام (ع) نیز وقتی بررسی کردند، دیدند که اگر بخواهند با این تعداد به میدان جنگ بروند، هم این تعداد شیعه مخلص را از دست خواهند داد، امام حسین (ع) که در رکاب ایشان است، به شهادت میرسند و خودشان نیز به شهادت خواهند رسید. در واقع شمع امامت و ولایت کم سو نمیشود، بلکه خاموش میشود، قیام از بین میرود و معاویه جامعه اسلامی را در دست میگیرد.
امام حسن (ع) در چنین شرایطی با مصلحتسنجی تصمیم میگیرند اسلام را حفظ کنند. به تعبیر مقام معظم رهبری، امام در چنین شرایطی فقط شیوه مبارزه را تغییر میدهند؛ یعنی مسیر را از جنگ نمایان به جنگ پنهانی میبرند که ثمره آن، مبارزات بعدی میشود. یکی از این مبارزات، واقعه کربلاست که از تبعات آن، از بین رفتن حکومت اموی است.
کمی به جامعهای بپردازیم که تحت تاثیر و قدرت معاویه ساخته شده بود. امویان با اقداماتی که انجام داده بودند، نهضت اسلامی را که در زمان حیات مبارک پیامبر اکرم (ص) ساخته شده بود، منحرف کردند. حتی ما میبینیم که این جامعه برخلاف سنت عرب که اصل و نسب در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، بدون در نظر گرفتن این موضوع، بر پیکر مبارک امام (ع) نیز رحم نکرده و آماج تیر قرار میدهد. معاویه چه نقشی در این زمینه داشت و چه بدعتهایی در زمان او پایهگذاری شد؟ در یک کلام، جامعهای که او ساخت با جامعهای که در زمان پیامبر (ص) ساخته شده بود، چه تفاوتهایی داشت؟
جامعه پیامبر (ص) سعی میکرد در روشنی و حقگویی و بیان واقعیتها پیش برود، اما معاویه فضا را غبارآلود میکرد و با درست کردن فتنههای مختلف، جامعه را مدیریت میکرد. وقتی عثمان کشته شد- که البته خود معاویه نیز به دلیل کمکاری در آن نقش داشت- پیراهن او را علم کرد و بزرگان و علما را با تطمیع و تحمیر (گول زدن) یکدست کرد، آنها مردم را تهییج کردند و به جنگ با امیرالمومنین (ع) فرستادند.
باید این موضوع را در نظر گرفت که رسانه در آن زمان در دست حکومت بود. تعاریف از سمت حاکم به مردم میرسید، او توانست در چنین فضایی با تحریف، ایجاد غبارآلودگی و فتنه، با دروغ و پولپاشی جوّ مردم شام را به دست بگیرد؛ به طوری که امام علی (ع) جایی میفرمایند که من در عجبم که شامیها در باطل یکدست هستند، اما اهل کوفه در حق، اتحاد ندارند.
از سوی دیگر، معاویه برای خودش هم جاه و جلال درست کرده بود، خود را خال المومنین و کاتب قرآن معرفی کرد. او برخی از راویان حدیث را خرید و شروع به ساختن روایاتی در تأیید خود و زیر سوال بردن امام علی (ع) کرد. او سعی داشت خودش را دایی مسلمانان جا بزند تا مقام و جلالی برای خود درست کند. از آن طرف، امام علی (ع) را دشمن پیامبر (ص) معرفی کرد؛ کسی که سنت پیامبر را زیر سؤال میبرد و عثمان را کشته است. او توانست با ایجاد این فضا و استفاده از جهل مردم شام و تطمیع بزرگان، مردم شام را یکدست و از تفرقه مردم کوفه استفاده کند و جنگ با امام حسن
(ع) را به راه بیندازد. هرچند امام حسن (ع) با تغییر روش مبارزه، توانستند معاویه را رسوا کنند.
در ایام عزاداری بر سرور و سالار شهیدان هستیم، خوب است به جنبه دیگری از زندگی امام حسن (ع) از این منظر بپردازیم. نگاه امام حسین (ع) به ماجرای صلح امام حسن (ع) چه بود و چه موضعی در آن زمان داشتند؟
امام حسین (ع) تابع محض امام حسن (ع) بودند. روزی که کریم اهل بیت (ع) قرار بود به خلافت برسند، فرموند که با من بیعت کنید، به شرط آنکه تابع من باشید؛ اگر صلح کردم، صلح کنید و اگر جنگیدم، بجنگید. عدهای دچار تردید شدند و به سراغ امام حسین (ع) رفتند، اما امام (ع) فرمودند که بر همه ما واجب است که از امام حسن (ع) تبعیت کنیم.
در جای دیگر، زمانی که امام حسن (ع) شروع به جمع کردن سپاه کردند، امام حسین (ع) پا به پای ایشان بودند. در زمان صلح هم با ایشان همراه بودند. حتی پس از شهادت امام حسن (ع) نیز عدهای به نزد امام حسین (ع) آمدند و گفتند که قیام کن، اما امام حسین (ع) بر صلح امام (ع) پایبند بودند و پس از به درک واصل شدن معاویه، قیام کردند؛ زیرا بحث عدم انتخاب جانشینی از سوی معاویه نقض شده بود. سیره سیدالشهدا (ع) نشان میدهد که ایشان مطیع محض و تام امام حسن (ع) بودند.
یکسری روایتهای دروغین هست که میگویند امام حسین (ع) مخالف صلح امام حسن (ع) بودند. این از آن دست روایتهایی است که معاویه و یارانش ساختند تا نشان دهند که میان این دو امام (ع) اختلاف وجود داشت؛ در حالی که شیعیان همه اهل بیت (ع) را یک انسان ۲۵۰ ساله میدانند که در شرایط و زمانهای مختلف، روشهای متفاوتی را برای مبارزه انتخاب کردند.
درباره زندگی امام حسن (ع) روایتهای جعلی بسیاری در تاریخ تکرار شده است که از جمله این موارد میتوانیم به مطلاق بودن ایشان اشاره کنیم. این دروغ تاریخی از کجا آغاز شد و از آنجا که ممکن است یکی از سوالات نوجوانان امروز هم باشد، شما چطور در کتاب خود به این موضوع پرداختهاید؟
دشمنان در طول تاریخ از دو روش برای از بین بردن عزت اهل بیت (ع) استفاده کردند؛ یک روش بایکوت بود که معاویه و امثالهم به دست گرفتند که هرکس شیعه بود، حقوق ماهیانهاش را از بیتالمال قطع میکردند، یا در زمان متوکل عباسی کسانی که به زیارت امام حسین (ع) میرفتند با حوادث مختلف روبرو میشدند، قبر امام حسین (ع) را تخریب کردند و .... این سیاست در طول تاریخ خیلی جواب نداد.
سیاست دوم، تحریف بود. در این سیاست، چهره امام را به وسیله راویان و علمای طمعکار تغییر میدادند. از جمله حملههایی که به امام حسن (ع) شد، بحث ازدواجهای متعدد ایشان و طلاق دادنهایشان است. این تحریف تاریخ از زمان منصور عباسی شروع شد که با توجه به اینکه فرزندان امام حسن (ع) علیه عباسیها قیام میکردند، اینها تهمتهایی را به امام حسن (ع) وارد کردند از جمله اینکه ایشان به دنبال ازدواجهای مختلفی هستند.
تهمتهای دیگری مانند سازشکاری نیز به امام (ع) زده شد که مربوط به حیات مبارک ایشان بود که نیروهای معاویه آن را بین نیروهای امام حسن (ع) پخش کردند. در واقع هدف، ترور شخصیتی ایشان بود.
در این کتاب تلاش شده است به تمامی جوانب حیات مبارک امام حسن (ع) پرداخته شود. از جمله موضوعاتی که مورد توجه بود، یاران راستین ایشان بود. از این جهت، به شخصیت قیس ابن سعد ابن عباده بیشتر پرداخته شده است. ایشان شخصیت گمنامی هستند، سعی کردیم در این کتاب از ایشان و مجاهدتها و رشادتهای ایشان بیشتر بگوییم؛ کسی که توانست سپاه امام (ع) را پس از خیانت و فرار عبیدالله، با سخنرانی کوبندهاش جمع کند. او تا زمانی که از امام (ع) اذن نگرفت، با معاویه بیعت نکرد. در این کتاب تلاش کردیم برای مخاطبان نوجوانمان، از خیانتها و ایستادگیهای یاران امام (ع) بیشتر بگوییم.
منبع: تسنیم