گیتی خامنه، مجری قدیمی رادیو و تلویزیون در شبکه خبر در پاسخ به این سوال که چرا این سالها اجرای برنامههای بزرگسال را عهدهدار شدید؟ گفت: من در اجرای برنامهها حساسیت ویژه خودم را دارم. اما فکر میکنم دوستان آنقدر به من لطف دارند که وقتی درصد عظیمی از آنها شروع به کار کردن میکنند، دوست دارند پیشنهاد بدهند تا با مجری قدیمی برنامههای خود، کار کنند. احتمالاً خاطرهشان برایشان زنده میشود، شاید فکر میکنند در وجودم گذشته پاک و عاری از تعارف وجود دارد. هرچه هست اقبال فراوان است. من از بین این همه پیشنهاد دوستانه با وسواس دست به انتخاب میزنم.
خامنه ادامه داد: اما تمام انتخابهایم به نوعی به مقوله تفاوت بین نسلها مربوط میشود. هر برنامهای که اجرای آن را پذیرفتم، به خانواده مربوط میشود. بنابراین، مخاطب یا خانواده است، یا مخاطب نوجوان یا بچههای دیروز. من خودم را جزئی از یک خانواده بزرگ میدانم. چون مردم از کودکی مرا به حریم پاک نگاه خانوادههایشان راه دادند و این یک مزیت بسیار بزرگ است. ما باهم بزرگ شدیم، گریه کردیم، خندیدیم، خاطرات تلخ و شیرین را پشتسر گذاشتیم. در نتیجه، باعث شد احساس کنم بچههایی که در حال بزرگ شدن هستند، بچههای خودم هستند. هرگز نمیتوانم خودم را از سرنوشت بچهها حتی نسل جدید جدا کنم.
مجری قدیمی تلویزیون در پاسخ به این پرسش که مجری موفق چه کسی است، آیا خودتان مجری موفقی در دهه ۶۰ بودید؟ گفت: خیر، فکر میکنم در دهه ۶۰ خیلی بهتر از این میتوانستم اجرا کنم. ولی یکبار یکی از دوستان برایم نوشته بود، چرا فلان کار را در آن زمان نکردی؟ من هم از یک جمله فرانسوی وام گرفتم، که معنایش این بود: اگر جوانان میدانستند و پیرها میتوانستند. زمانی که من برای اولینبار جلوی دوربین و در محضر نگاه پاک بچهها قرار گرفتم، پانزده ساله بود. بنابراین، در حد خودم بهترین خودم را انجام دادم، ولی، چون میفرمایید اگر با تجربیات، شناخت و آگاهی فعلی خودت را قضاوت کنی، به خودت نمره خوبی میدهی؟ خیر. شاید بیشترین امتیاز را به صداقتم و حضور مستمرم در بین مردم بدهم. چون از طبقه متوسط جامعه بودم و هر لحظه را با مردم زندگی میکردم.
وی مجری موفق را کسی دانست که در وهله اول فکر کند میتواند نقشی در زیباتر کردن دنیا هرچند کوچک داشته باشد و افزود: اگر کسی با تمام وجودش آرزو کند که نقشی هرچند کوچک داشته باشد و تاثیری حتی روی یک نفر داشته باشد، فکر میکنم میتواند مجری خوبی باشد. او باید در طول زمان آگاهیهای مختلف را کسب کند، دنیایش باید دائم وسیعتر شود و جهانبینیاش باید آنقدر گسترده باشد، که حرف برای دیگران داشته باشد. حداقل از دیگران عقب نماند و دلش بسوزد برای چیزهایی که دیگران را آزرده میکند؛ بخصوص هموطنانش و دلش بخواهد بعضی از دشواریها را به وسیله قاب جادو حل کند.
خبرنگار: نفیسه خلیلی