یک ماه قبل از عملیات کربلای یک آمدم موقعیت الوارثین تا سری به پیام بزنم؛ آنجا دوربین همراهم بود و چند تا عکس با پیام گرفتم. به او گفتم: بایست یک عکس تکی ازت بگیرم. او هم با مهربانی قبول کرد. به پیام گفتم: این آخرین عکسی است که من ازت میگیرم. او هم خندید و گذشت.
تا اینکه لشکر ۱۰ برای شرکت در عملیات کربلای یک به مهران آمد و کنار رودخانه کنجان چم اردو زد. من تا فهمیدم پیام هم آنجاست، مشتاق شدم او را ببینم.
برای دیدن پیام رفتم مقر بچههای تخریب لشکر ۱۰، اما گفتند رفته خط. رفتم خط پیدایش کنم، گفتند رفته عقب. یک هفته دنبالش بودم تا ببینمش، اما نشد؛ تا اینکه شب عملیات کربلای یک، نیروها را تقسیم کردم که گزارش کار یگانها را بیاورند.
حسن اینانلو را هم مأمور بچههای تخریب لشکر ۱۰ کردم. به حسن گفتم: من پیام را ندیدم. امشب پیدایش کن و سلام من را به او برسان؛ به او بگو: تو امشب شهید میشی و شفاعت من یادت نره!
شهید پیام رزاقیپور بسیار مخلص بود. یکبار به او گفتم: پیام حالا که تو در جبهه پابند شدی، لااقل بیا پاسدار وظیفه شو که خدمتت هم حساب بشه. او خندید و گفت: لطف جهاد به بسیجی بودنه.
عملیات «کربلای یک» شب ۹ تیر ماه ۱۳۶۵ با هدف آزادسازی مهران اجرا شد و شهید پیام رزاقی پور در جریان این عملیات شب ۱۰ تیر ماه به شهادت رسید.
منبع: فارس