شکلگیری هویت از سن بسیار پایین شروع میشود، اما انسان در سن نوجوانی یک بحران هویتی را تجربه میکند که باید به این سوال پاسخ دهد که «من کی هستم؟» «تصورم از خودم چیست؟». این بحران هویت که فرد نسبت به چیستی خود دچار گمراهی شده است، بسیار مهم است. افراد باید مدیریت آن را یاد بگیرند تا تصوری یکپارچه از خود داشته باشند.
هویتمجازی از جمله مفاهیمی است که در این فضا به شدت مورد استفاده قرار میگیرد هر چند که افراد با هویت حقیقی در این فضا کم نیستند، اما شاهد جولان افرادی هستیم که با هویتهای جعلی سعی در جذب مخاطب در شبکههای اجتماعی و کسب درآمد دارند.
درباره مفهوم هویت از نوع حقیقی و مجازی و تاثیرات آن بر زندگی افراد با دکتر علی اصغر اصغرنژاد مشاور و روانشناس به گفتگو نشستهایم که در ادامه پیش روی شما قرار میگیرد:
لطفا در ابتدا تعریفی از هویت بیان کنید
هویت تصوری است که افراد از قیافه، تواناییها، علایق، استعدادها، پدر و مادر، ملیت، قومیت، نژاد، باورها، اعتقادات و.. خود دارند. وقتی فرد تصویری یکپارچه از خود دارد و خود را آن گونه که هست قبول داشته باشد و با آن در تعارض نباشد مشکل خاصی وجود ندارد، اما فرد در فضای مجازی میتواند هرگونه که دوست دارد خود را معرفی کند و تصوری ایدهآل و دوست داشتنی از خود در این فضا به نمایش بگذارد و با این تصویر با دیگران ارتباط برقرار کند. طبیعی است که این افراد تصوری که از خودشان ارائه میکنند با واقعیت در تضاد است. این هویت آن فرد در فضایمجازی میشود. در اینجا فرد بین خود واقعیاش و تصویری که از خود ارائه میدهد در تعارض قرار میگیرد. دائما سعی میکند خود را مخفی کند و خود را آنگونه که هست ارایه نکند. چون نمیداند که چه چیزی میخواهد. فاصله بین خود واقعیاش و تصوری که از خود ارائه داده است بیشتر میشود. از طرف دیگر رابطهاش با افراد دیگر نیز دائما در تعارض هست. اگر دیگران واقعیت من را بدانند چه اتفاقی میافتد؟ این حالت برانگیختگی میتواند زمینه اضطراب، نگرانی و احساس بیارزشی و تصوراتی که معقول نیستند، در فرد ایجاد کند.
در حالحاضر در این فضا مخصوصا نوجوانان سعی میکنند تصویری غیرواقعی از خود ارائه دهند. چه تصویر منفی که بخواهند به گونهای جلب ترحم و توجه کنند، یا با تصویری خیلی مثبت و جذاب دیگران را تحت تاثیر قرار دهند و به این طریق باعث ایجاد جاذبه در رابطه بین فردی شوند. اما در درازمدت هر دوی اینها میتوانند فرد را دچار مشکل جدی و اساسی کند.
فضای مجازی چه آسیبهایی میتواند به فرد و جامعه بزند؟
اصلیترین صدمه و آسیبی که فضایمجازی به فرد میزند این است که فرد را به خیالپردازی، فانتزی یا رویایی که دوست دارد، میبرد. اگر این خیالپردازی و رویا در حدی باشد که کمی از تنش فرد کم کند و شرایط کسلکننده و ملال آور را قابل تحمل کند و مقداری از تنش را کم کند. اما اگر فرد زمان زیادی برای آن صرف کند و غرق آن شود، عملکرد، تعامل و زندگیاش دچار مشکل میشود.
در روابط بین فردی هم هر چه فرد بیشتر در فضایمجازی باشد از فضای واقعی دور میشود. تعاملات ارتباطی، اجتماعی، رابطه نزدیک با اعضای خانواده و مواردی از این قبیل کمرنگ و دچار چالش میشود و ارتباط با فردی که هیچ شناختی از او ندارد بیشتر میشود.
نقش فضایمجازی در شکلگیری هویت نوجوانان و جوانان چیست؟
شخصیت مجموعهای از علایق، تواناییها، ظرفیتها، گرایشها و به طور کلی ویژگیهایی منحصر به فرد، انسانهاست که آنها را از یکدیگر متمایز میکند. بخشی از این ساختار شخصیتی علایقمان هستند. وقتی در فضایمجازی اعتیاد به یک بازی داریم. یا بدون هیچ هدفی ساعتها در فضایمجازی میچرخیم. تا اطلاعاتی را بدست بیاوریم که ممکن هر کدام به تنهایی جذاب باشند. اما در نهایت فایدهای ندارند؛ بنابراین مهارتهای ارتباطی، اجتماعی و چیزهایی که انسان در زندگی واقعی به آن نیاز دارد دچار مشکل میشود. نکته دیگر وابستهشدن فرد است. به بیاندیگر افراد برای یادگیری و پی بردن به چیزی کمتر به خود زحمت میدهند. فکر میکنند پاسخ همه این سوالات را میتوانند از طریق سرچ در اینترنت بدست بیاورند.
نکته دیگری که در این جا میتوان به آن اشاره کرد این است که وقتی فرد به دنبال مطلبی، وارد سایتی میشود، آن سایت پشتیبانهایی داردکه با هدف یا اهدافی، خیلی ظریف یک کالا یا جریان یا گرایش فکری را به گونهای تبلیغ میکنند.
هر قدر عملکرد رسانهای پیچیدهتر باشد تاثیر آن هم خیلی زیر پوستیتر است بدون این که افراد متوجه شوند در بسیاری از اعتقادات و باورهای آنها شبهه ایجاد میکنند. وقتی فرد موضوعی را سرچ میکند آن سیستم به صورت هوشمند ثبت میکند و متوجه زمینه گرایشی فرد میشود؛ بنابراین همان زمینه را فراهم میکند و تو همان مسیر او را بیشتر سوق میدهد. تاثیر دیگری که فضای مجازی بر روی ساختار شخصیتی افراد دارد این است که تحرک، فعالیت بدنی و ورزشی آنها کم میشود. بیتحرکی، اضافهوزن یا کمخوابی، همه اینها بر روی خلق و عواطف انسان تاثیر میگذارد.
در فضایمجازی به خصوص اینستاگرام مشاهده میشود که بسیاری از جوانها و نوجوان از افرادی که سبکهای زندگی جالبی ندارند تقلید زیادی میکنند؟ چه کار کنیم آنها گرایش کمتری به این افراد پیدا کنند؟
یک شیوه یادگیری، یادگیریهای مشاهدهای است. قسمت اعظم یادگیریهای ما از طریق یادگیری مشاهدهای است. معمولا افراد، از کسانی که برای آنها الگو میشوند، تقلید میکنند. برای مثال هنرپیشه فیلمهای وسترن برای بچههایی که ۷۰ سال پیش اینها را میدیدند میتوانست خیلی تاثیر گذار باشد، چرا که این افراد برای آنها قهرمان محسوب میشدند. الگو شدن این افراد موضوع عجیبی نیست. مهم این است که چه چیزی را به عنوان الگو معرفی میکنند. یک قهرمان ورزشی، فرد ماهری در رشتهای است که در آن زحمت کشیده و تلاش کرده است. شیوه زندگی، نوع نگرش یا مجموعه ساختار شخصیتی این فرد میتواند برای بچهای که در آن حد توانمند نیست یا دائما خودش را با دیگران مقایسه میکند، الگوی قرار میگیرد و قطعا در ترجیحات، عادات و الگوی رفتاری او تاثیر خواهد گذاشت.
به نظر شما والدین چگونه میتوانند آسیبهای فضای مجازی را کم کنند تا بچهها آسیب کمتری ببینند؟
قطعا این فضا نیاز به نظارت و تا حدی کنترل دولت دارد. برای نمونه دولت آمریکا استفاده از تیکتاک را به دلیل مصادیقی از این دست ممنوع کرد. در سطح فردی هم، هر اندازه اعتماد به نفس فرد بیشتر باشد تاثیرپذیریاش از این الگوها کمتر است. هر چه تفکر نقاد او بیشتر باشد. تاثیری که از ان الگو میپذیرد کمتر خواهد بود یا هر چه قدر اطلاعات اساسی و دانش کافی در مورد آن موضوع داشته باشد. کمتر تحت تاثیر آن الگو قرار میگیرد.
منبع: ایسنا