گرچه سینمای کارگری در ایران بهدنبال سینمای نئورئالیسم ایتالیا پیش از وقوع انقلاب اسلامی کلید خورد، اما دیری نپایید که با گذشت سالهای نه چندان طولانی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، سینمای کارگری رنگ بیشتری به خود گرفت؛ سینمایی که گذشته از سهراب شهیدثالث و کامران شیردل تا پیش از نیمه دوم دهه ۵۰، خسرو سینایی، عباس کیارستمی، رخشان بنیاعتماد، کیانوش عیاری، ابوالفضل جلیلی، اصغر فرهادی و سعید روستایی را در دایره مهمترین فیلمسازان خود از بعد از وقوع انقلاب میبیند.
در کنار فیلمهایی، چون «نگهبان شب» و «جنگ جهانی سوم» از رضا میرکریمی و هومن سیدی که مهمترین نمایندههای آثار کارگری اخیر سینمای ایران شمرده میشوند، از «بهآهستگی» مازیار میری، «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» وحید جلیلوند، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «شیفت شب» نیکی کریمی، «پنج ستاره» مهشید افشارزاده و «ساعت ۵ عصر» مهران مدیری میتوان از دیگر آثار عرصه یادشده یاد کرد.
همچنین مجید مجیدی با «آواز گنجشکها»، علی رفیعی با «آقا یوسف»، بهرام توکلی با «اینجا بدون من»، جمشید محمودی با «چند متر مکعب عشق»، احمدرضا معتمدی به واسطه «آلزایمر» و منوچهر هادی بهواسطه «کارگر ساده نیازمندیم»، از جمله دیگر کارگردانانی هستند که با ساخت فیلمهای یادشده در تولید آثار سینمای کارگری دستی بر آتش داشتهاند.
البته پیداست که در برخی از آنها نظیر «جدایی نادر از سیمین»، نقش کار و کارگر، محوری و موضوع اصلی نیست، اما به نوبه خود بر آن بودند تا ادای دینی به این صنف آسیبپذیر جامعه داشته باشند.
به هر روی سینمای ایران به واسطه دغدغه و ذوق سینماگرانش همواره بر آن بوده تا در کنار سایر متعلقات آثار اجتماعی، موضوعات کار و کارگری را نیز به کانونی از تصاویر قصهگو بدل کند؛ که در این زمینه گامهای خوبی نیز برداشته است.