«آقا اجازه! همهجا همینطوری مینویسند.» این پاسخ بچهمدرسهایها به معلمشان در مواجهه با املاهای عجیب کلمههایی مثل: مثلن، اصلن یا عحسن است. منظور از همه جا هم میشود فضای مجازی.
آنقدر که نوشتهها تنها در شبکههای اجتماعی دست بهدست میشوند این اشتباهها خیلی راحت و سریع پای خود را به دفتر دیکته بچهها و بعدتر نامههای اداری، متنهای تبلیغاتی و محتواهای جدی باز میکنند، تکرار هرروزه آنها باعث میشود جایگزین کلمه اصلی شده و اینطور «زبانفارسی» هم عوض شود.
اینها شلختهنویسی و غلط نویسی در فضای مجازی است. هر چیزی را که میشنوند مینویسند. دیگر مهم نیست چند «ز» داریم یا چند «س» که هرکدام برای کلمه و جایگاهی کاربرد دارند. این مهم است که در سریعترین زمان ممکن حرفها را بنویسند و جواب بگیرند. حالا درنظر بگیرید با ادامه این روند چه بر سر ادبیات میآید؟
کافی است سری به سایتهای مختلف تبلیغاتی یا متنهای اینستاگرامی بزنید تا عمق فاجعه را متوجه شوید. غلطنویسی در شبکههای اجتماعی و حتی نامههای اداری، آن هم از سوی کسانی که در جایگاه اجتماعی بالایی قرار دارند ناشی از بیتوجهی و گاهی بیسوادی است. دلیل رواجش هم این است که الان همه تولیدکننده متن شدهاند. فضای مجازی این قدرت را به همه داد که بتوانند متن تولید کنند و این ازدحام تولید باعث شد که به غلطهای املایی دامن زده شود.
از سوی دیگر خطر در ادبیات جایی رخ میدهد که به بهانه سریع نوشتن، اصول زبان را زیر پا میگذاریم. مثلا بگذارم را «بزارم» مینویسیم و اصول را فدای سهولت میکنیم. نمونه بارز این غلط نویسیها، «هکسره» است و نکته جالب اینکه این غلط در تاریخ ما سابقه دارد، مثل «نصفهشب» یا «نیمهشب». تازه هکسره از خوششانسترین غلط املاییهای تاریخ ادبیات ما محسوب میشود و همه فعالان فضای مجازی، دلسوزان زبان فارسی و رسانهایها همه نگران هکسره هستند، برایش غیرتی میشوند و کمپین تشکیل میدهند.
به هر حال چه خوشمان بیاید چه نه، املا یکی از اصول زبان است و پیوستگی فرهنگی میآورد. اگر برای سهولت یا از سر بیسوادی املای یک کلمه را تغییر دهیم این کلمه برای همیشه در فرهنگ ما خواهد مرد و غلطنویسی روزبهروز بیشتر خواهد شد. اگر دلتان برای زبان مادریتان میسوزد راهحلش ساده است، اطلاعاتتان را بالا ببرید و دیگر غلط ننویسید.
منبع: همشهری آنلاین