«اسم من خلیل است، ۲۷سالهام. ادبیات انگلیسی خواندهام و چیزهای زیادی یاد گرفتهام. رویاها و آرزوها و هدفهای زیادی دارم. میدانم چطور دوست داشته باشم، میدانم چطور شاد باشم، میدانم چطور کار کنم و موفق شوم. اگر شهید شدم، نمیخواهم یک عدد باشم، اسمم را بگویید و قصهام را بشنوید و برایم دعا کنید. من یک عدد نیستم، من یک سیاره کاملم.»
این نمونهای از دست نوشتههای منتشر شده از میان آوارهاست. این عددها برای بعضیها عادی شده، اما برای خیلیها هم هنوز این سوال در قلّه ذهنشان جاخوش کرده که حالا که شرایط حضور در غزه و یاری کردن مردم غزه نیست، اینکه ما نسبت به این موضوع حسّاس باشیم و قلباً با مظلومان غزه همدلی و همدردی کنیم اصلا چه فایدهای دارد؟ ادامه گفتوگوی تفصیلی ما با حجت الاسلام «محمد جواد ابراهیمی» حول این موضوع و اثریست که بر مقدّرات ما دارد. حجت الاسلام ابراهیمی در ادامه گفتوگوی تفصیلی، به چند پرسش مطرح در این زمینه پاسخ میدهد.
یک نمونه دست نوشته منتشر شده از میان آوارها در غزه.
این درد، ناشی از اعتماد برخی سران کشورهای اسلامی به استکبار است
الان حجم جنایات رژیم صهیونیستی و شدّت ظلم به قدری زیاد شده که آدم احساس میکند خارج از طاقت انسان هست، و این سوال در ذهن میآید که این عالم خدایی دارد که عادل و کنشگر است پس چرا باید این اتفاقات بیافتد؟ چرا یک عده به این شدت باید تحت ظلم قرار بگیرند؟
بله، این سوال هست که در عالمی که خدایی هست که عادل و قادر است چرا این اتفاق میافتد؟ همین خدا فرمول گذاشته و یک فرایندی را تعریف کرده که اگر یک ملتی دچار شرک و اعتماد به جریان استکبار بشود و در بین آنها تفرقه به وجود بیاید، این ملت ضعیف میشود و دچار سستی میشود. از آن طرف هم خدا این فرمول را هم گذاشته اگر یک قدرتی بیاید و شروع کند برخی کارها را انجام بدهد، بعضی دقتها را داشته باشد، این یک مهارتهای بیشتری پیدا میکند. آنها در کفر خودشان وحدت دارند، آمریکا چطور دارد از رژیم صهیونیستی پشتیبانی میکند. ولی این طرف در کشورهای اسلامی چه؟ کشورهای اسلامی هنوز نتوانستیم مرز رفح را باز کنیم که تجهیزات پزشکی آنجا ارسال بشود. چرا؟ چون در جبهه اسلامی تفرقه و تشتت و اعتماد به کفار است؛ و خدا این را اینطور طراحی کرده که اگر جامعه اسلامی خوش بینانه به استکبار نگاه کند قطعا به این جامعه ظلم میشود. چون پیکره مسلمین واحد است مثل بدن است. درسته سر ضربه نمیبیند، ولی همین دست هم ضربه میبیند کل پیکر درد میکند. الان هم این درد ناشی از این است که بعضی از این سرانی که در کشورهای مختلف هستند اعتماد به مستکبر دارند. تفرقه دایمی سبب میشود که ظالمی بر جامعه مسلمین مسلط شود که دارد ظلم میکند.
دو راهکار قرآن در جهت برچیده شدن بساط ظلم
شما فرمودید عاملی که باعث شده این اتفاقات شکل بگیرد تفرقه بین جامعه مسلمین است. اگر وحدت صورت بگیرد راهکاری که از منظر قرآنی ارائه شده برای اینکه بساط ظلم و ستم بر چیده شود چیست؟
خداوند تبارک و تعالی در آیات قرآن حداقل دو راهکار و راهبرد را اشاره کرده است. یکی در سوره محمد آیه ۴ خداوند میفرماید و اذا لقیتمون کفروا…هر موقع جریان کفری که با شما با حالت استکبار برخورد میکند را ملاقات کردید، راهبرد شما چی باشه؟ راهبرد این هست میفرماید که فضرب الرقاب یعنی گردن اینها را بزنید. فکر نکنید اگر دستش را قطع کردید این تنبیه میشود و با شما خوب برخورد میکند. فکر نکنید اگر یک سیلی محکم در عین الاسد به او زدید این دیگر متنبه میشود و با شما خوب برخورد میکند، خیر، این طور نیست.
خداوند در آیه ۴ سوره محمد میفرماید آن موقعی که فضرب الرقاب… آن موقعی که شما گردن اینها را بزنید، فقط گردن، نه دست و پا، آن موقع خداوند میفرماید یک غایت و آیندهای در انتظار شماست. حتی تضع الحرب…: وزن و سنگینیهای حرب از دوش مردم برداشته میشود. الان یک سنگینی روی دوش مردم و خانوادهها و جامعه است. این سنگینی چطور برداشته میشود؟ آیا با زدن دست و پای اسرائیل یا صلح کردن؟ با هیچ کدام از اینها. باید گردن اینها را بزنید.
راهکار دومی که خداوند در سوره مبارکه انبیا آیه ۱۸ میفرماید این است: بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ…ما حق را میاندازیم بالای سر باطل، هی شروع میکنیم توی سر باطل زدن. این مداوت این نقذف فعل مضارع استمراری است این مداوم توی سر باطل زدن باعث میشود این باطل مغزش از هم شکافته میشود. بعد یک دفعهای کل جریان باطل جمع میشود. الان میگوییم فلسطینیها اینقدر موشک میزنند فایدهای هم دارد؟ بله فایده دارد، آنها دارند به این آیه عمل میکنند. این نقذف یک روز جواب میدهد و یک دفعهای تمام جریان استکبار جمع میشود.
حجت الاسلام محمد جواد ابراهیمی از فواید همدردی و همدلی با مردم غزه میگوید.
برخی سران عرب، چون نمیتوانند جایگاه و وضعیت دنیاییشان را رهاکنند، به هیچ وجه قیام نمیکنند
در برخی از کشورهای اسلامی مردم معمولی در حد توان درگیر مساله غزه و یاریگر هستند، ولی سران و حکام و تصمیم گیرهای اصلی این کشورها روحیه جهادی که باید داشته باشند را ندارند. دلیلش چیست؟
خداوند در آیه ۴۶ سوره توبه میفرماید که وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَ لکِنْ کَرِهَ اللهُ انْبِعاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَ قیلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقاعِدینَ یعنی اگر آنها [راست مىگفتند و]میخواستند که [بهسوى میدان جهاد]خارج شوند، وسیلهای برای آن فراهم میساختند، ولی خدا از حرکت آنها ناخشنود بود ازاینرو [توفیقش را از آنان سلب کرد و]آنها را [از جهاد]بازداشت و به آنان گفته شد: «با افراد ناتوان (کودکان و پیران و بیماران) بنشینید»! یکی از صفتهای جریان نفاق این هست که حاضر به خارج شدن برای جهاد نیست. در سوره توبه خداوند سه تا فرایند را میفرماید که باعث میشود به مقاتله با کفار.
اول قیام هست، بعد از قیام خروج و بعد از خروج مجاهده است. در مقابل این سه تا کار که به ترتیب پشت سر هم هستند قعود و نشستن است. آن چیزی که ما داریم از حکام عرب میبینیم قعود و به زمین چسبیدن است و آماده برای خروج نیستند. ابزار و شرایطی که برای یک قیام یا مجاهده لازم است فراهم نکردند، حالا علتش چیست؟ سوره مبارکه توبه میفرماید: علتی که اینها نمیتوانند مجاهده کنند این هست کهاینها نمیتوانند خروج کنند. چرا نمیتوانند خروج کنند، چون جایگاههای فعلی را باید رها کنند.
اگر این جایگاه را حاضر شد رها کند این میشود خروج. پس مجاهده نمیکند، چون نمیتواند خروج کند و نمیتواند قیام کند. حاضر نیست قیام کند. چرا؟ چون سوره مبارکه توبه میگوید اینها اهل قعودند. در آیه ۸۱ آمده فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ… اینها برای خودشان جایگاه و وضعیت دنیایی درست کردند، چون نمیتوانند رها کند به هیچ وجه قیام نمیکنند.
طبق آیه ۱۸ سوره انبیاء، موشک زدنهای حماس، مصداقی از مُدام توی سر باطل زدن است که باعث میشود این باطل مغزش از هم شکافته شود.
جالوت با آن عظمت، توسط سنگی که یک نوجوان قلاب میکند از بین میرود
حالا فرض کنیم اتحاد شکل نگیرد، آیا با همین امکانات فعلی و همین حرکتی که حماس شروع کرده اصلا میتواند ثمری داشته باشد که بگوییم خب حالا من و مای نوعی هم باید برایشان دعا کنیم؟
بله همین حرکت حماس هم میتواند ثمر داشته باشد. حتی اگر بعضی از امت اسلامی کوتاهی کنند، ولی آن عده دیگری که پای کار هستند محکم بایستند میتوانند پیروز بشوند. داستان طالوت و جالوت را ببینید. در سوره مبارکه بقره خداوند فرمولی از سنتهای الهی خودش را یاد ما میدهد. کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ…یعنی گروه کمی که به خاطر استقامت و صبر و بردباری در راه خدا توانستند بر عدهای کثیر و لشکر بزرگ پیروز بشود.
در این داستان خدا عظمتش را اینطور نشان میدهد که جالوت به آن عظمت توسط یک نوجوان به نام حضرت داوود علیه السلام از بین رفت. آن هم با سنگی که آن نوجوان قلاب سنگ میکند و میزند جالوت را از بین میبرد. پس گروه کمی که در میدان است هم میتواند ریشه آن گروه بزرگ فاسد را بکند. این طرف هم جریان جهاد و حماس اگر خوب بایستد در مقابل استکبار پیروز میشود. نمرود را یک پشه کشت، به وسیله همینها از بین خواهند رفت. رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (سوره بقرة آیه ۲۵۰)
اَجر مجاهده برای کسی که دلش با مجاهدین است
حالا که شرایط حضور در غزه برای یاری کردن مظلومین غزه نیست آیا این حس همدردی و همدلی و همین که مردم جامعه ما نسبت به این موضوع حساس باشند و قلباً غصه و همدردی داشته باشند بیفایده نیست؟ آیا در مقدرات اثر دارد؟
امیرالمومنین علیه السلام از جنگ جمل که برگشتند یکی از اصحاب ایشان گفت کاش برادر من هم در این جنگ بود و این پیروزی را میدید که جریان کفار را از بین بردیم. حضرت علی از او پرسیدند که «أَ هَوَی أَخِیکَ مَعَنَا» یعنی آیا دل برادرت با ما بود؟ گفت بله. حضرت گفت برادر تو با ما در این جهاد شرکت کرد. نه تنها برادر تو حتی مردان و زنانی که بعدا به دنیا خواهند آمد و در آینده اینها به دنیا خواهند آمد، اگر این تاریخ را بخوانند و آرزو کنند کهای کاش ما در کنار امیرالمومنین بودیم و میجنگیدیم و از حق دفاع میکردیم آنها هم در ثواب این جهاد شریک هستند.
شاید ما امروز نتوانیم برویم غزه و در کنار مردم مظلوم فلسطین بر علیه اسرائیل بجنگیم، ولی همین که ما آرزو داریم این کار را بکنیم و جزء امیال ماست، غصه میخوریم، گریه میکنیم، محزون میشویم این دلالت بر این میکند که ما در ثواب مجاهده آنها شریکیم و امام سجاد علیه السلام در دعای ۲۷ صحیفه سجادیه هم به این نکته اشاره میکند که ما هم میتوانیم در ثواب مجاهدت این مجاهدان و حتی در ثواب شهادت اینها شریک بشویم به شرط این که حداقل اولین گام یعنی نیت و همدردی و همدلی برای ما اتفاق بیافتد که این همدلی خیلی مهم است؛ و اینکه این همدلی نسبت به مردم غزه و بغض و نفرت نسبت به صهیونیست و حامیانش را چگونه در حد امکان، به کاری موثر برای مردم غزه تبدیل کنیم قبلا (در گزارش قبل) صحبت کردیم.
حتی اگر برخی امتهای اسلامی کوتاهی کنند، ولی آن عده دیگری که پای کار هستند محکم بایستند، میتوانند پیروز شوند.
طبق وعده الهی، آینده روشنی در انتظار حماس است
در شرایط مذکور، اینکه هر ملت و جامعهای چه مسیری را انتخاب کند، از دیدگاه قرآن چه اثری بر مقدرّات ربوبی آن جامعه یا تک تک اعضا خواهد داشت؟
طبق آیه ۱۱ سوره رعد خداوند تبارک و تعالی میفرماید: اگر کسی، اگر جامعهای خودشان را تغییر بدهند قطعا آینده هم به نفع آنها تغییر خواهد کرد، این آیه جنبه مثبت را میگوید، یعنی اگر یک ملتی همینطور رو به جلو حرکت کنند خدا هم مقدّرات خوبی را برای آنها رقم میزند و اتفاقات خوبی برای آنها در آینده میافتد مثل همین حماس که طبق وعده الهی آینده روشنی در انتظارشان است. ولی اگر یک امتی حرکت ارتجاعی کرد، یعنی به عقب برگشت، آینده بسیار خطرناکی در انتظارشان است به خاطر اینکه کوتاه آمدند و جرات نکردند مقابلهی عملی کنند با رژیم صهیونیستی. الان عربستان اجازه راهپیمایی را نمیدهد، برخی کشورها مناسبتهای اقتصادی خودشان را تعطیل نکردند مثل کشور ترکیه اینها مصداق آیه هستند.
عربستان و ترکیه کشورهایی هستند که آینده تاریکی در انتظارشان خواهد بود. ربوبیت خدا اینگونه تجلی میکند. مجرای ربوبیت خدا برای آینده این است که الان موضعگیری صحیح داشته باشید و اگر چنین شد سرنوشت و آینده بسیار خوبی دارید و اگر موضعگیری غلطی داشته باشید آینده تاریکی در انتظارتان خواهد بود.
منبع: فارس