سید مجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی در برنامه تهران ۲۰، در رابطه با توجه به فرهنگ و ارزشهای فرهنگی و چگونگی تغییر پیدا کردن علاقه مردم به شاخصهایی مثل کشور، دین داری، انقلاب اسلامی در طول این دو دهه بیان کرد: این مربوط به بند اول آئین نامه شورای فرهنگ عمومی کشور و آئین نامه شورای فرهنگ عمومی استان هاست که رصد دقیق تغییرات فرهنگی - هویتی در کشور یا استان است. طبعاً وقتی از فرهنگ صحبت میکنیم یک پایه ثابت و یک بُعد پویا و در حال تغییر دارد که هیچ کدام از آنها به طور مطلق، خوب یا مطلوب و یا در مقابل، به طور مطلق بد یا نامطلوب نیستند. زیرا باورهای یک جامعه و فرهنگ سرمایه هستند، اما میتوانند دستخوش تغییر قرار بگیرند و از طرفی، هر تغییر و امر جدیدی هم، همیشه خوب نیست و میتواند بنیادها را تخریب کند.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور تصریح کرد: مرکز رصد فرهنگ کشور به عنوان یکی از اصلیترین ارکانهای نظام فرهنگی کشور باید پاسخ این پرسش را دهد و در سالهای گذشته، چشم رصدگر رصدخانه فرهنگی کشور به صورت جسته گریخته فعالیت داشته است و در دوره مهندس واعظی به عنوان دبیر اسبق شورای فرهنگ عمومی کشور تلاش شد این رصد و سنجش وضعیت فرهنگی دقیق شده تا ورود و خروج ما به فرهنگ عمومی کشور عالمانهتر و تیزبینانهتر شود و البته بیش از ۴-۳ سال است که به طور رسمی، مرکز رصد فرهنگی کشور به ساختار مجموعه فرهنگی کشور و شورای فرهنگ عمومی و پژوهشگاه وزارت ارشاد اضافه شده است و مردم میتوانند به سامانه و تارنمای آن مراجعه کنند. البته باید مقداری به روزتر و دقیقتر باشد. ولی همه دادههای کمّی، کیفی، ثبتی و غیرثبتی، میدانی، موردی و مقطعی و نظرسنجی که در کشور تولید میشوند در آن جا وجود دارند. مثلاً دین داری ایرانیها در طول پنج دهه گذشته، فردیتر و مناسکیتر و عاطفیتر شده است که اینها میتوانند با یکدیگر تعارض هم داشته باشند.
امامی گفت: این تغییرات و ترند یا روندها را میتوانیم با چشم رصد فرهنگی در شورای فرهنگ عمومی کشور ببینیم و نکته و سوال مهم این است که اساساً مواجهه یا درمانی که احیاناً برای بعضی از تغییرات نسبت به آن پایههای ثابت و هویتی پیشنهاد میشوند چیست و چگونه باید به استقبال تغییر رفت؟ چون ما هیچ زمانی درب خانه مان را به روی تغییر نمیبندیم و نمیتوان هم، بست. در نتیجه، این مواجهه باید عالمانه و با نوآوری فرهنگی باشد.
او ادامه داد: ما تقریباً میتوانیم بگوییم مولفههای هویت ملی مان مهمترین سرمایه اثبات مدنی، هویتی و فرهنگی ماست. تدین و توحید ما، عشق به سرزمین، محبت به اولیای دین، میل و تمایل، زبان فارسی و تعلق به یک تاریخ مشترک و هر آن چه که ما ایرانیها را شکل داده اند پایههای ثابت هویت ما هستند که زبان فارسی از مهمترین و عمیقترین وجدیترین پایههای زندگی ما ایرانی هاست و کاری در زمان دبیری شورای فرهنگ عمومی مهندس واعظی صورت گرفته که کم نظیر است و ما هنوز روی آن کار میکنیم و آن بیانیه راهبردی تحت عنوان مولفههای هویت ملی ایرانی هاست که در آن جا، ۷ مولفهی هویت ملی در ایران را تبیین و ترسیم کرده است و اگر میخواهیم به استقبال تغییرات برویم باید متناسب با این بیانیه باشد.
امامی آفرود: پایههای ثابت، ثابت و تغییرناپذیر هستند. اما متغیرهایی میآیند تا شکل و شمایل و روایت آنها را تغییر دهند. مثلاً اگرچه یکتاپرستی، تدین و اعتقادات ایرانیها در گروههای مختلف جا به جا میشوند، اما اگر پایه ثابت از ما گرفته شود دیگر ما نیستیم.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور گفت: برخی از دستگاهها و نهادها یک پیمایش سالانه برای مولفههای هویتی دارند که در شورا مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، ولی کمترین میزان تغییرات را در پایههای ثابت و عمیق داریم. هرچند که وقتی به پایه یا مولفه زبان فارسی میرسیم، میبینیم تغییرات جدی داشته ایم. مثلاً شمایل تدین و دینداری ایرانیها تغییر کرده است، اما اعتقادات اساسی تغییرات اندکی داشته اند و در این میان، حجاب نداشتن برخی از خانمها یا نماز نخواندن بعضی از جوانان در حوزه شریعت و سبک زندگی است.
مثلاً وقتی میگویند اعتقادات و تدین ایرانیها چه تغییراتی داشته است؟ ایرانیها به میزانی که تحصیلات داشته اند سکولارتر شده اند و به اندازهای که در کلانشهرها حضور پیدا کنند وجوه سکولار دینداری شان بیشتر میشود. یعنی تفکیک بین امر عرفی از قدسی.
او افزود: اگر وجوه متغیر مصرف فرهنگی ایرانیها را بررسی کنیم، خیلی بیشتر میتوانیم به افکار عمومی و آن چه که الان متن زندگی مردم است ورود پیدا کنیم. مثلاً از ۱۰ کاراکتر کارتونی که کودک و نوجوان ایرانی علاقه دارد، ۹ یا حتی ۱۰ مورد ایرانی نیستند. بنابراین، در ۸-۷ سال گذشته، یک حرکت بزرگ ملی در حال انجام است تا بتوانیم شخصیتهای مطلوب یا بهتر بگوییم شخصیتهای کارتونی کودک و نوجوان را به سمت شخصیتهایی ببریم که روایت، اسطوره، تاریخ و فرهنگ ایرانی دارند.
در ادامه، منصور واعظی، دبیر اسبق شورای فرهنگ عمومی کشور در خصوص مسئله فرهنگ عمومی کشور در دوره دبیری و فعالیت خود و اقدامات انجام شده بیان کرد: موضوع فرهنگ عمومی بسیار مهم است و شاید در مجموعه مباحثی که در کشورمان داریم موضوعی مهمتر از موضوع فرهنگ به ویژه فرهنگ عمومی نداریم و نگاه ما به این موضوع هم مهندسی است و آن چیزی که در دوره فعالیت بنده از اهمیت زیادی برخوردار بود این که بتوانیم فهم درستی از فرهنگ عمومی داشته باشیم. چون ارزیابی و اعلام نظر در حوزه فرهنگ عمومی حتی توسط افراد متخصص در این حوزه عالمانه نیست. به همین دلیل، تلاش کردیم بتوانیم به یک ارزیابی عالمانه و درستی از فرهنگ عمومی جامعه برسیم و به همین دلیل، توانستیم یک مدلی را طراحی کنیم که شاید این مدل، تا آن زمان و تاکنون عالمانهترین مدلی است که میتواند وضعیت فرهنگ عمومی را هم در ارتباط با آحاد جامعه و خانوادهها و هم در ارتباط با سازمانها مورد ارزیابی قرار دهد. زیرا این مسئله فقط شامل مسائل جامعه نیست و خانواده و رفتار سازمانی را هم دربر میگیرد. در نتیجه، باید بتوانیم تصویر درست و روشن و عالمانهای از ضعف و قوتهای جامعه داشته باشیم چراکه اگر این طور نباشد نمیتوانیم مدیریت صحیحی داشته باشیم و برنامه ریزی کنیم.
او با اشاره به مهمترین نقاط ضعف و قوت گفت: در رابطه با فرهنگ عمومی میتوانیم بر اساس یک مدل و دستگاه روشن سنجشی صحبت کنیم چراکه شاخصها صفر و یکی نبوده اند. مثلاً اگر میزان مطالعه در جامعه یکی از شاخصهای مهم باشد، این مسئله میتواند متناسب با شرایط اجتماعی و اقتصادی آن باشد و به همین دلیل، میتوان روی شاخصهای فرهنگ عمومی این طور بیان کرد که عبادات، علاقه مردم به انقلاب، ایثارگری و... چگونه تغییر کرده اند؟
واعظی تصریح کرد: موضوع فرهنگ عمومی یک بخش ثابت و ماندگار دارد که مولفههای هویت ایرانی است. همینطور که خیلی از کشورها دارای یک سری مولفههای هویتی هستند و یکی از آنها خداپرستی است؛ به طوری که در ۴ مقطع اصلی تاریخی یعنی قبل از اسلام، دوره اسلامی، بعد از صفویه و تشیع و دوره انقلاب اسلامی مولفههای هویت ایرانی احصا شد که اولین، خداپرستی و یکتاپرستی بود تا جایی که در هیچ یک از مقاطع تاریخی ایرانیها بت پرست نبوده اند و نکته بسیار مهمی برای یک کشور است و این تفاوت ما با سایر قومیت هاست. زیرا ایرانیان همواره خداپرست بوده اند و همچنان خداپرست هستند. یعنی فردی که بدحجاب است خداپرست هم هست و در خداپرستی آنها تردیدی وجود ندارد. مثلاً برخی از افراد تکالیف دینی خود را انجام نمیدهند، اما خداپرست هستند.
خداپرستی، عدالت طلبی، انتظار، تاریخ و جغرافیای ایران، زبان فارسی، مودت اولیای دین از جمله این مولفههای هویت ایرانی هستند.
او ادامه داد: فرض کنید ما بخواهیم درمورد وضعیت پوشش و آرایش افراد متعدد صحبت کنیم که پژوهشها و سنجشهایی در این خصوص در زمان فعالیت بنده در شورا انجام شد و میتوانم به طور قطعی به شما بگویم که فاصله بین سال ۹۷-۹۲ بیانگر این بود افرادی که در تهران تردد میکنند حدود شرعی کمتری را در پوشش و آرایش خود رعایت میکنند.
دبیر اسبق شورای فرهنگ عمومی کشور افزود: اساساً با تشکیل شورای فرهنگ عمومی در سال ۶۴ با نظر رهبری، وظایفی برای آن پیش بینی شد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. بررسی وضعیت فرهنگی و عمومی سایر کشورها و تعامل و ارتباطی که بین فرهنگ ما و آنها وجود دارد.
۲. بررسی وضعیت فرهنگ عمومی کشور و چالشهای موجود و مباحث
۳. چگونگی همکاری و همیاری بین ساختارها و سازمانهای مختلف فعال در حوزه فرهنگ
۴. چگونگی تعامل شورای فرهنگ عمومی کشور با اتفاقها و رویدادهای غیرفرهنگی، چون اقتصادی و سیاسی و تأثیر آنها روی مسائل فرهنگی و استفاده از آنها در ارتقاء فرهنگ عمومی