از گذشتههای دور، یعنی از بدو خلقت، همیشه ماوا و سرپناه به عنوان یکی از دغدغههای انسانهای دوران باستان بود و رفته رفته و با گسترش جوامع انسانی در جهان پیرامونی، بناها و مکانهای امن که بیشتر مورد توجه بشر قرار گرفت، رشد و گسترش پیدا کرد.
از ابتدا، احداث استراحتگاه بین راهی مورد توجه انسان بود تا بتواند از این مکانها به عنوان رد و بدل کردن کالا و پول استفاده کند، بعدها این اماکن تحت عنوان کاروانسرا به مکانی امن برای تجارت تبدیل شدند، به عبارت دیگر با توجه به فاصلههای زیاد بین شهرها و روستاهای آن زمان از یکدیگر و وجود اقلیم خشک و بیابانی در این مسیر، باعث شد تا مکانهای موقتی (کاروانسراها) برای استراحت و عبور کاروانهای تجاری مورد توجه قرار گیرد و احداث شود.
کشور ما ایران، به دلیل موقعیت استراتژیکی و ژئوپلتیکی خود از گذشتههای دیرباز همواره مورد توجه قرار داشته تا جایی که نقش مهمی را در شاهراهی مانند "جاده ابریشم" به عنوان پلی ارتباطی در قاره آسیا که شرق و غربی و جنوب این قاره را به یکدیگر و در نهایت به شمال و شرق قارههای آفریقا و اروپا متصل میساخت، ایفا نمود.
در واقع میتوان گفت که هنر معماری به کار گرفته شده در این مکانها (کاروانسراها) به دوران هخامنشی و دوران اوج، شکوفایی و ابهت آنها نیز به دوران صفوی میرسد.
کاروانسراهای ایران نقش مهمی در دنیای تجارت قدیم و تاریخ ایران داشتهاند، بناهایی که در دوره هخامنشی به معماری ایران راه یافت و دوره صفوی، به اوج و شکوفایی خود رسید.
کاروانسراها در ایران باستان تاریخ درخشان و طولانی دارند تا جایی که هردوت، مورخ یونانی که در مدت سه ماه و نیم سفر خود به مسافت حدود ۲ هزار و ۵۰۰ کیلومتر (از شوش تا سارد واقع در ترکیه) از ۱۱۱ کاروانسرا که در آن زمان به چاپارخانه نیز یاد میشد، نام میبرد که به دست هخامنشیان احداث شده بودند.
با توجه به برگزاری چهل و پنجمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو که ۲۶ شهریورماه گذشته به میزبانی شهر ریاض عربستان برگزار شد، ۵۴ کاروانسرای تاریخی کشورمان در فهرست میراث جهانی قرار گرفتند که یکی از این کاروانسراها، کاروانسرای "سعدالسلطنه" قزوین بود.
به بهانه این رویداد مهم فرهنگی، مروری داریم از تاریخچه این بناهای با عظمت و باشکوه شهر قزوین که امروزه با انجام و برگزاری برخی رویدادها در این مکان، به یکی از دیدنیترین اماکن تاریخی استان قزوین تبدیل شده است.
این گزارش براساس مشاهدات عینی و پرسش شفاهی از محققان و پژوهشگران حوزه تاریخ و تمدن در استان قزوین تهیه شده است.
در اواخر دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، به دستور محمدباقرخان سعدالسطنه، فرماندار وقت قزوین که رابطه بسیار خوبی نیز با تجار و امپراتوری عثمانی و روسیه داشت اقدام به احداث یک کاروانسرا به نام خود در این شهر کرد که طی مدت پنج سال ساخته شد تا جایی که در دوران قاجار، این مکان به عنوان یکی از کلیدیترین مکانهای تجاری ایران به شمار میرفت.
کاروانسرا یا سرای سعدالسلطنه به عنوان بزرگترین کاروانسرای درون شهری کشور محسوب میشود که در ۳۲ هزار متر مربع مساحت و توسط ۲ معمار اصفهانی و ۲ معمار قزوینی احداث گردید، این بنا که در گذشته به سرای سعدیه و بازارچه سعدالسلطنه نیز یاد میشده در مرکز شهر قزوین واقع شده تا جایی که از سمت خیابان اصلی دارای چهار طاق نما بدون نورگیر میباشد که خیابان را به حیاط اصلی این سرا متصل میکند.
این بنای باعظمت و باشکوه یکی از بزرگترین کاروانسراهای تجاری دوره قاجار و یکی از ۳۸ بنای منتخب میراث فرهنگی کشورمان نیز محسوب میشود که امروز پس از مرمت و بازسازی به یکی از زیباترین مراکز گردشگری استان قزوین نیز تبدیل شده است.
این مجموعه دارای سراهای تو در تو بوده و ۶ حیاط به اسامی بهشتیان، قهرمانی، سعدالسلطنه (بزرگترین حیاط این مجموعه)، سعدیه، نگارالسلطنه و راسته وزیر با پوشش آجری بوده و در دوران قاجار بزرگترین بازار سرپوشیده نیز محسوب میشد و علاوه بر آن دارای چهار آب انبار و ۲ حمام نیز بوده است.
یکی از مهمترین بخشهای سرای سعدالسلطنه، چهار سوق است که دارای یک گنبد کاشی کاری شده با عظمت و زیباست که چینش آجرهای آن و سایر مجموعه هم با ظرافت مهارت خاصی به انجام رسیده که هنر معماری سنتی، استادانه و خلاقانه کشورمان را به تصویر کشانده است.
کاروانسرای سعدالسطنه تشکیل شده از چند سرای پیوسته و چهارسوق، تیمچه، حیاطها و حجرهها است که با معماری زیبای ایرانی-اسلامی ساخته شده، سرا یا راسته قیصریه، سرای وزیر، سرای سعدیه، حیاط ها، گرمابه رضوی و مسجد حاج ملا آقا و شترخان از جمله بخشهای کاروانسرای سعدالسلطنه به شمار میروند که به هم پیوسته و در امتداد یکدیگر هستند.
برای شناخت و آشنایی بیشتر با مجموعه سعدالسلطنه مجبوریم کمی به عقبتر برگردیم، یعنی به زمان جنگهای بین ایران و روس که ۱۷ سال به طول انجامید و متاسفانه همه توان اقتصادی کشور (اعم از بخش دولتی و خصوصی) برای این ۲ جنگ فرسایشی که حاصل آن نیز به انعقاد ۲ عهدنامه ننگین منجر شد، هزینه شد.
در ایران آن زمان تنها چند شهر از موقعیت متفاوتی نسبت به سایر شهرهای کشور برخوردار بودند و به طور مستقیم نیز با خارجیها داد و ستد داشتند از جمله در جنوب، شهر بوشهر که بزرگترین بندر آن روزگار بود و با هندیها و اروپاییها در ارتباط بودند، شیراز، تا حدودی اصفهان، تهران، قزوین و تبریز که یک خط طولی را از جنوب به شمال و شمال غرب ترسیم میکرد و این در حالی بود که به غیر از مشهد، تبادل بازرگانی در شرق کشور تقریبا متوقف مانده بود.
براساس تاریخ شفاهی، شهر تبریز در این میان داستانی متفاوتی داشت و بیشترین مال التجاره و ارتباط آنها با روسیه آن زمان بود، در حالی که اگر مال التجارهای هم از اروپا به این شهر میآمد، با واسطه گری روسها صورت میگرفت.
در شهرهای یاد شده آن زمان یک تاجر باشی برای رتق و فتق مال التجارهها بود که در قزوین این شخص محمدباقر تاجرباشی بود، در حالی که بیشتر مال التجارهها از طریق دریا و شهر بندری انزلی وارد کشور میشد و بزرگترین شهر بعد از آن هم رشت بود که میتوانست محلی برای نگهداری و ذخیره مال التجارهها باشد، اما به دلیل شرجی بودن و رطوبت بیش از حد و احتمال فساد پذیری کالاها، نیاز به شهری نزدیک (که به اصطلاح امروزیها بندر خشک) برای بارانداز کالاها احساس میشد که قزوین در آن دوران این نقش را برعهده داشت.
با توجه به اینکه قزوین از زمانهای دور کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب ایران محسوب میشد، به واسطه نزدیکی به پایتخت، نقش بارانداز کالاهای ورودی به کشور از طریق دریا را داشت و همین مساله، قزوین را در دوران صفویه و قاجار به یک شهر تجاری تبدیل کرده بود.
محققان بر این باورند که برای این منظور و نگهداری از بارانداز کالاها نیاز به یک فضا بود و همین مساله باعث شد تا قزوین بعد از اصفهان و با یک فاصله نسبتا زیاد دومین شهر کشور به لحاظ وجود کاروانسرا باشد که متاسفانه امروز از میان کاروانسراهای دوره صفویه در این منطقه از کشور تنها یکی از آنها به نام کاروانسرای رضوی باقی مانده است.
تاریخ به ما میگوید که عملیات ساخت کاروانسرای سعدالسلطنه توسط محمدباقرخان سعدالسطنه، فرماندار وقت قزوین از سال ۱۳۰۷ هجری قمری آغاز و در سال ۱۳۱۲، یعنی یک سال قبل از ترور ناصرالدین شاه قاجار، به پایان رسید.
اگر به حیاط کاروانسرای سعدالسلطنه بنگرید، یکی مجموعههای آن را به نام حیاط بهشتیان مشاهده میکنید که محل استقرار قشون قزاق رضاشاه بود تا قبل از عزیمت به تهران در آن مستقر شود.
این سرا دارای ۴۰۰ حجره بود که تا زمان جنگ جهانی اول فعالیت چشمگیری را در حوزه تجارت برعهده داشت، بعد از جنگ، بیشتر حجرههای آن به صنوفی مثل کفاشی، چوب بری و فرش بافی تبدیل شدند و تا مدتها به عنوان بازار چوب قزوین نیز در بین مردم این دیار مشهور بود.
وی اضافه کرد: بعد از رفتن سعدالسلطنه از قزوین، با وجود آنکه این سرا شخصی نبود، اما رفته رفته بخشهای زیادی از آن توسط فرزندانش به فروش رسید تا جایی که مرحوم معتمدی یک کارخانه خشکبار و کشمش به همراه یک آسیاب بخار در این مکان مستقر کرد و از این زمان شاهد به زوال رفتن این سرا هستیم.
در واقع، بعد از به قدرت رسیدن کمونیستها در انقلاب بلشویکی روسیه و خروج روسها از ایران که تا آن زمان مهمترین شرکای تجاری ما بودند، نیروهای اشغالگر انگلیسی در کشورمان مستقر میشوند و در این زمان بود که تجارت در قزوین با ورشکستگی تجار آن روبرو میشود و در ادامه نیز آرام آرام شاهد متروکه شدن کاروانسرای سعدالسلطنه هستیم.
امروز بیشتر کارشناسان و پژوهشگران معتقدند که کاروانسراها با پیش کشیده شدن موضوع تجدد و نو شدن دیگر به چشم نمیآیند و این مکانها رفته رفته ماهیت خود را از دست داده است؛ با وجود آنکه سرای سعدالسلطنه در نسل اول خود دارای هفت وارث بود، در زمان ما این تعداد به دلیل فروش بی رویه آن به ۲ هزار وارث رسید که بعضا نیز بیشتر آنها در کشورهایی، چون آمریکا، کانادا، استرالیا و اتریش ساکن بودند و همین مساله کار مرمت و بازسازی را طی سالهای اخیر با چالشهای فراوانی روبرو ساخته بود.
با تمام مشکلات موجود، مرمت و بازسازی این مجموعه در سال ۷۶ آغاز شد و پس از آن نیز برای احیای آن، این مجموعه به مدت ۲۵ سال به شهرداری قزوین واگذار شد.