طی روزهای گذشته، دستگاههای امنیتی رژیم اسرائیل مدعی شدند که اعضای هستهای پنجنفره را بازداشت کردهاند که از فردی ایرانی در اردن برای انجام ترور در داخل اسرائیل دستور گرفته بودند. بر اساس این ادعا، ماموریت این هسته، ترور برخی مسئولان اسرائیلی از جمله «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی، و «یهودا گلیک» خاخام تندروی یهودی بود. گلیک از بزرگترین افرادی است که حمله به مسجد الاقصی را تحریک میکند.
بر اساس ادعای دستگاههای امنیتی اسرائیل، فردی که در اردن مقیم بود، این هستهی متشکل از پنج فلسطینی را هدایت میکرد که سه تن از آنها از استان جنین در شمال کرانه باختری و دو تن نیز از فلسطینیهای ساکن اراضی اشغالی سال ۴۸ بودند.
درباره اهداف پشتپرده این اتهامزنی رژیم اسرائیل به ایران چند نکته حائز اهمیت است که در زیر بدانها اشاره میشود:
نخستین نکته درباره این ادعا که با جنجال و پیوست رسانهای نیز همراه بود، مربوط به عنصر زمانی چنین اتهامزنی است. بر اساس تقویم عبری، این روزها اسرائیل سال نو را سپر میکند. دهمین روز نخستین ماه سال در اسرائیل به روز «یوم کیپور» موسوم است که مقدسترین روز یهودیان به شمار میرود. بر خلاف سالهای گذشته، چنین روزی در اسرائیل که باید در سکوت و آرامش باشد، شاهد تنش بین تندروهای ارتدوکس با لیبرالهای غربگرا بود، بهگونهای که کلید واژهی مسئولان اسرائیلی برای توصیف اوضاع داخلی اسرائیل در چنین روزی از «بحران» به «جنگ داخلی» تغییر کرد که در واقع دال بر تشدید شدید اوضاع و وخامت آن است. مسئولان سابق و کنونی رژیم اسرائیل یکدیگر را متهم به ایجاد چنین فضایی میکنند. «یائیر لاپید» رئیس جناح مخالفان و نخستوزیر پیشین درباره رخدادها و درگیریهایی که روز «یوم کیپور» در میدان مرکزی تل آویو روی داد گفت: «ارتدوکسیهای تندرو که به میدان آمدند سببساز جنگ هستند. آنها به نام خدا این روز را نابود کردند». بنی گانتس وزیر جنگ پیشین و رئیس حزب مخالف «اردوگاه رسمی» نیز درباره رخدادهای «یوم کیپور» نتانیاهو را متهم کرد و گفت: «طی ۷۵ سال گذشته، گروهها با وجود اختلافات، به یکدیگر احترام میگذاشتند و سیاست را به روز غفران وارد نمیکردند، اما امروز کسی که سبب تفرقه بین ما شد در اهانت به این روز موفق شد. نتانیاهو «بزرگترین تنفرافکن» است. اوست که به این تنش دامن میزند.»
در چنین شرایطی، مقامات اسرائیل برای برونرفت از وضع موجود تلاش میکنند، وضعی که در مسیر «جنگ داخلی» و «فروپاشی» قرار گرفته است و آنها بهشدت از این موضوع در وحشت هستند. به همین علت، درصدد، ساختن دشمن بیرونی و برجستهسازی آن هستند تا به وسیله آن، در داخل اسرائیل رعب و وحشتی ایجاد کنند که به اتحاد و کنارگذاشتن تنش و درگیری بینجامد.
دومین نکته در این باره این است که با چنین اتهامی و اشاره صریح به نام اردن، ب این پیام به داخل اسرائیل داده میشود که در صورت ادامه تنشها، دولتها و ملتهای عربی- حتی آنهایی که با اسرائیل معاهده صلح امضا کردهاند- میتوانند بههمراه ایران یا بهتنهایی، خطری علیه آنها باشند.
سومین نکتهای که در این باره شایان اهتمام است، موضوع «فلسطین» است که دلالت معنایی و ضمنی آن نیز مقاومت است. در واقع، طرح چنین اتهامی به معنای «ماهیتزدایی» از فلسطینیها و مقاومت فلسطین و «مزدورنمایی» آنها با هدف «اعتبارزدایی» از آنهاست. طراحان چنین سناریوی خیالی در وهله اول به دنبال اهریمسازی از ایران و سپس به دنبال «مزدورنمایی» فلسطینیها برای ایران به عنوان یک عامل خارجی هستند که در واقع دشمن شماره اول اسرائیل به شمار میرود. با طرح چنین اتهامی به فلسطینیها، اولاً به کشورهای عربی این پیام داده میشود که نباید از فلسطینیها چه در کرانه باختری و چه در اراضی اشغالی سال ۴۸ حمایت کنند، زیرا آنها در جهت تحقق اهداف ایران عمل میکنند و ممکن است چنین فعالیتی علیه آنها نیز شکل گیرد، یعنی فلسطینیها علیه آنها نیز به کار گرفته شود. دوم اینکه مقاومت فلسطین را عنصری وابسته به عامل خارجی معرفی میکنند که وارد اقدامات تروریستی شده است و در نتیجه به عنوان ملت تحت اشغال، مشروعیت ندارد.
چهارمین نکته در این باره، مربوط به اردن است. چنین اتهام برساختهای به دنبال آن است تا به کشور اردن و در پس آن به همه کشورهای عربی این هشدار را بدهد که دستگاههای امنیتی آنها توان کشف فعالیت چنین هستههایی را ندارند و ایران به داخل آنها نفوذ و رسوخ کرده و میتواند خطری برای آنها باشد، اما نهادیهای امنیتی اسرائیل، در این زمینه توانمند هستند. بنابراین، پیام ضمنی این ادعا به کشورهای عربی این است که اگر رویگردان از اسرائیل شوند، ایران امنیت آنها را میتواند به خطر بیفکند. در اشاره صریح به نام اردن، ممکن است این اتهام تلویحی نیز وجود داشته باشد که اردن از فعالیت چنین هسته ادعائی مطلع بوده است، به ویژه اینکه، اسرائیل پیشتر نیز از قاچاق سلاح از اردن به داخل اراضی فلسطینی خبر داده بود که در واقع به صورت ضمنی، این گزاره علیه این کشور مطرح میشود که که یا برای متوقف کردن چنین فعالیتهای ناتوان یا از آنها آگاه است.
پنجمین نکته این است که به نظر میرسد صهیونیستها با برجستهسازی نام اردن در برهه اخیر همزمان با اجرای طرحهای خود در مسجد الاقصی از جمله تلاش برای اجرایی کردن طرح تقسیم زمانی و مکانی آن، درصدد هستند تا قیمومیت آن را بر مسجد الاقصی سلب کنند، بههمین علت گاه و بیگاه نام اردن را مطرح و آن را به طور ضمنی به ناتوانی در جلوگیری از فعالیتهای قاچاق سلاح و فعالیتهای هستهای ضد صهیونیستی متهم میکنند و احتمال دارد که در روزهای آینده این اتهامها جنبه اهمال یا تبانی به خود بگیرد. در این چارچوب، این گزاره احتمالی مطرح است که در چارچوب عادیسازی روابط با عربستان سعودی، رژیم اسرائیل قیمومیت مسجد الاقصی را به عنوان یک امتیاز به عربستان سعودی بدهد. به ویژه اینکه رژیم صهیونیستی از مواضع اخیر اردن در قبال فلسطین راضی نیست.
ششمین نکته نیز در این باره دال بر این است که دستگاههای امنیتی رژیم اسرائیل با طرح این ادعا به تندروهایی، چون ایتامار بنگویر و بتسلئیل اسموتریچ و خاخامهای تندرو این پیام را میدهند که آنها زندگی و حیات خود را مدیون آنها هستند و در نتیجه باید در جهت همگرایی با آنها و اتحاد داخلی گام بردارند. بر اساس این گزاره، به نظر میرسد که نهادهای امنیتی در اسرائیل برای جلوگیری از شکاف و گسست موجود در جامعه اسرائیل، درصدد اجماعسازی داخلی تلاش میکنند، اما تندروهایی مانند ایتامار بنگویر و اسموتریچ و خاخامهای تندرو، اساسا اعتقادی به همگرایی و اتحاد با جناحهای لیبرال و چپ ندارند، زیرا آنها را فاقد عنصر «یهودیت» میدانند. از این رو، به نظر میرسد که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی درصدد هستند این پیام را به تندروها بدهند که اولا جانشان را مدیون آنها هستند و ثانیا اگر تکروی کنند، با خطر ترور مواجه خواهند شد.
نکته هفتم نهفته در این سناریوی ادعائی، در واقع موفقنمایی دستگاههای اطلاعاتی رژیم اسرائیل در قبال ایران به ویژه پس از موفقیتهای اخیر ایران در کشف و خنثیسازی طرحها و توطئههای موساد در داخل ایران به ویژه در ارتباط با صنایع موشکی و طرحهای تروریستی و بمبگذاری است. دستگاههای امنیتی رژیم اسرائیل تلاش میکنند در سوی دیگر ماجرا، چهرهای موفق از خود برای ساکنان اسرائیل و تندروها بازنمایی کنند.
هشتمین و آخرین نکته نیز این است که این گزاره مطرح میشود که چهبسا صهیونیستها درصدد انجام اقدامات تروریستی در داخل ایران هستند و در این باره تلاش میکنند نخست، زمین بازی خیالی طراحی و در آن ایران را به اقدامات تروریستی متهم کنند، و در مرحله بعد با انجام اقدامات تروریستی، اولا این اقدامات را توجیه کنند و سپس خود را در تقابل با ایران پیروز بازنمایی کنند.
دکتر جلال چراغی کارشناس سیاسی و رسانهای