اسراف از واژه "س ر ف" گرفته شده و به معنای "تجاوزکردن و از حد گذشتن در هر کاری که انسان انجام میدهد" است. (مفردات، ج۲، ص۲۱۱)
اسراف، گناه و در معنای اصطلاحی آن حرام است. چرا که تضییع حقوق الهی و حقالناس را در پی دارد. حق الله از آن جهت که نعمتهای خدا را هدر میدهد و حقالناس از آن جهت که بندهای دیگر محتاج است، ولی اسرافکار در آن چیزی که دارد اسراف میکند و از بین میبرد.
عموم مردم در مورد اسراف خیلی در سطح بالا فکر میکنند. حال آن که حتی موارد کوچک و بیتوجه هم اسراف هست. امام صادق علیهالسلام پایینترین سطح اسراف را اینگونه تبیین میفرمایند:
۱- دور ریختن آبی که از آشامیدن اضافه آمده ۲- یکی بودن لباس کار و لباس بیرون ۳- دور انداختن هسته خرما پس از خوردن خرما. (وسائلالشیعه، ج۳، ص۳۷۴)
امیرالمومنین علیهالسلام علامتهای اسرافکار را اینگونه بیان میکنند: چیزی میخورد، لباسی میپوشد و چیزی را میخرد که در شان او نیست. (بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۰۴)
عموما تصور میکنند که اسراف فقط در زمینه خوردن و آشامیدن است، اما در هر چیزی که زیادهروی شود و از حد اعتدال خارج شود، اسراف است. گاهی اسراف عقیدتی است مانند گناه کردن که انسان را از اعتدال خارج میکند. برخی اوقات اسراف اخلاقی و رفتاری است. انحراف جنسی، بدرفتاریها و هرگونه اخلاق نادرست شامل این نوع اراف میشود. گاهی هم اسراف، اقتصادی است. مانند: از بین بردن چیزهای قابل استفاده، مصرف بیش از حد اندازه در هر چیزی خوردن، آشامیدن، پوشاک و تهیه وسایلی خارج از شان.
بیشتربخوانید
قرآن کریم برای مسرفین از هر نوع آثاری بیان نموده که در اینجا به برخی از آنها میپردازیم.
محرومیت از محبّت و هدایت الهی (اعراف،۳۱- مومن،۲۸)، موجب گمراهی (مؤمن، ۳۴)، ایجاد ناامیدی (زمر،۵۳)، گناه و فحشا (اعراف،۸۰ و۸۱)، عذاب دنیوی (اعراف،۸۱ و۸۳)، فساد در زمین (شعراء،۱۵۰و۱۵۱)، حسرت و پشیمانی (اسراء، ۲۹)، کوری در قیامت (طه،۱۲۴و۱۲۷)، سبب درماندگی (اسراء، ۲۹)، برادری با شیاطین (اسراء، ۲۶و۲۷)، ورود در آتش جهنم (غافر،۴۳)، هلاکت (انبیاء، ۹)، قحطی و گرسنگی (نحل، ۱۱۲) و زیبا پنداشتن زشتیها (یونس، ۱۲) از جمله آثاری است که دامن فرد اسرافکار را میگیرد.
به گزارش وب گاه تبیان، در کلام معصومین (ع) نیز برای فرد اسرافکار نتایجی ذکر شده که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم: قساوت قلب (میزانالحکمه، ج۱، ص۱۱۵)، مستجاب نشدن دعا (میزانالحکمه، ج۱، ص۲۱۴)، نابودی سرمایه (الحیاة، ج۴، ص۳۲۲)، جهل و نادانی (نهجالبلاغه، خطبه ۱۲۶)، محرومیت از تیزهوشی (غررالحکم، ح ۱۰۵۷۲)، فقر (مستدرکالوسائل، ج۲، ص۶۴۶)، پند ناپذیری (وسائلالشیعه، ج۱۵، ص۲۶۲)، ارتکاب گناه کبیره (نهجالبلاغه، حکمت۷۰)، تنبلی در اطاعت خداوند (میزانالحکمه، ج۱، ص۲۱۴)، منشأ دردها (غررالحکم، ج۲، ص۴۸۴).
منبع: ایرنا