پنجاه سال پیش در روز ۲۳ اوت ۱۹۷۳، سرقت از یک بانک و گروگانگرفته شدن تعدادی از افراد منجر به ابداع اصطلاح «سندروم استکهلم» شد. در آن تاریخ، یک زندانی فراری به نام «یان-اریک اولسون» به همراه یک نفر که به اتهام سرقت اموال به سه سال زندان محکوم شده بود، با یک مسلسل به بانک سوئدی واقع در میدان «نورمالمستورگ» استکهلم حمله میکند. اما این ماجرا چطور به پدید آمدن یک اصطلاح روان شناسی منجر شد؟
برقراری پیوند عاطفی بین گروگانگیرها و گروگانها
«اولسون» برای این که بتواند هویت سوئدی خود را پنهان کند، با یک لهجه آمریکایی و به زبان انگلیسی میگوید: «مهمانی تازه شروع شده است». باتوجه به آن چه در ادامه رخ داد واقعا هم انگار «مهمانی» تازه شروع شده بود؛ چرا که اولسون پس از زخمی کردن یک افسر پلیس، به مدت پنج روز، چهار کارمند بانک را گروگان گرفت. اولسون در ازای آزادی این افراد خواهان حدود ۷۰۰ هزار دلار پول رایج سوئد و ارز خارجی شد. در حالی که پلیس سوئد تمامی این خواستهها، از جمله یک خودروی فورد موستانگ با باک پر از بنزین را برای او برآورده کرد، اما اولسون نه چهار گروگان را آزاد کرد و نه حاضر به ترک بانک شد. سرانجام این گروگانگیری با دخالت پلیس و پس از پرتاب گاز اشکآور به داخل بانک در ۲۸ اوت به پایان رسید. اولسون و همدستش اولوفسون بالاخره از خزانه بانک بیرون آمدند و هر دو دستگیر شدند. این در حالی بود که هیچ آسیب جسمی به هیچ یک از این چهار گروگان وارد نشد، اما رفتار آنها در این امتحان سخت بسیاری از متخصصان بهداشت روانی را مجذوب خود کرد. داستان بدین گونه بود که اولسون وقتی میبیند یکی از گروگانهای خانم احساس سرما میکند، ژاکت پشمی خود را به او میدهد یا وقتی یکی دیگر از گروگانها به نام الیزابت اولدگرن دچار ترس از فضای تنگ ومحصور (کلاستروفوبیا) میشود، اولسون به او اجازه خروج از خزانه بانک را میدهد. خانم اولدگرن یک سال پس از این ماجرا به نیویورکر گفت: «فکر میکنم که او باید خیلی مهربان باشد که به من اجازه داد تا خزانه را ترک کنم.»
نگرانی گروگانگیرها از رفاه گروگان گرفته شدهها
گروگانها در روز دوم اسارت خود، گروگانگیرها را به اسم کوچک خطاب میکردند و حتی نگران رفاه کلی آنها بودند. یکی از گروگانها به نام «کریستین انمارک» به «اولوف پالمه» نخست وزیر وقت سوئد گفت که او «کاملا به سارقان اعتماد دارد و آنها اصلا در شرایط بدی نبودهاند». او گفت: «آنها هیچ کاری با ما انجام ندادهاند. برعکس، بسیار هم خوب بودند.»
بیشتر بخوانید
سرنوشت گروگانگیرها به کجا ختم شد؟
هر دو سارق بدون هیچ گونه درگیری دستگیر و به چندین سال زندان محکوم شدند. این دو نفر هنگامی که در زندان بودند، گروگانهای سابقشان به ملاقات آنها میرفتند. پیوند بهظاهر عجیب بین گروگانها و این ربایندگان باعث شد که یک جرمشناس و یک روان شناس اصطلاح «سندروم استکهلم» را ایجاد کنند. افراد مبتلا به سندروم استکهلم «احساسات مثبتی درباره به اسارت درآورندگان یا سوء استفاده گرهای خود دارند و با باورها و رفتارهای ربایندگان خود احساس همدردی میکنند.» در حالی که سندروم استکهلم بهطور رسمی توسط انجمن روان پزشکی آمریکا به رسمیت شناخته نشده است، اما این روزها همه مراکز ارائه دهنده مراقبتهای بهداشتی قادر به تشخیص رفتارهای ناشی از این موقعیت آسیبزا هستند.
منبع: روزنامه خراسان