فهم این فرهنگ برای اپوزیسیون اجاره‌ای سخت است، اجاره‌ای‌ها فکر می‌کنند می‌توانند از دل نارضایتی قهرمان بسازند.

عشق حسین دوباره ایران را ایران کرده است، مرد و زن، پیر و برنا، شیخ و صوفی و... هرچه دارند و ندارند را به میدان آورده‌اند تا به دمی یا دِرمی یا قدمی یا قلمی شریک حماسه حسین (ع) شوند.

اما چه کنیم که دو گروه تمام توش و توان‌شان را به‌میدان آورده‌اند تا در محرم ۱۴۰۲ این عظمت را نبینند؛ دسته اول بخشی از اپوزیسیون ایران‌ستیز است که دیگر حیا را قورت داده و خودش را رسما درمقابل آیین و فرهنگ و اعتقادات مردم قرار داد. تحریمِ محرم دستورالعملی است که فقط از یک جریان ارتجاعی و کم‌خِرد در سیاست برمی‌آید.

آن‌ها ایران را نمی‌شناسند و تصویری کاریکاتوری از این خاک دارند، تفاوت ایران با ملت‌ها و جوامعی که تاریخ ۳۰۰-۲۰۰ ساله دارند، این است که پشتوانه عظیم فرهنگی و فکری چندهزار ساله دارد.

ذهن ایرانی‌ها همسو با اسطوره است، یک روز اسطوره این کشور رستم است، یک روز پوریای، ولی است، یک روز ابراهیم همت است و یک روز قاسم سلیمانی، و سرسلسله و اسطوره‌اسطوره‌ها در فرهنگ ایرانی حسین‌بن‌علی (ع) و یارانش، چون عباس علی هستند. 

فهم این فرهنگ برای اپوزیسیون اجاره‌ای سخت است، اجاره‌ای‌ها فکر می‌کنند می‌توانند از دل نارضایتی قهرمان بسازند. اسطوره‌های اپوزیسیون حتی قهرمان هم نیستند، هیچ‌جا ریشه ندارند، همه‌اش برساخته است، قهرمان مصرف خون شهدای هواپیما، قهرمان لایک و توئیت که می‌تواند سر خواهرش را هم کلاه بگذارد، قهرمان چهارشنبه‌های یواشکی و فاند‌های علنی، قهرمان عشق و حال و نرد روی تخت‌های سواحل نِکِر و... 

جریانی دیگر که شاید بتوان آن‌ها را حداقل متحجر نامید هم این روز‌ها درست صحنه را نمی‌بینند و خواسته یا ناخواسته نسخه‌ای برای جامعه ایرانی می‌پیچند که شبیه اپوزیسیون است و ریشه‌اش همان ایران‌نشناسی است، متحجران خوانشی کشکولی از دین و آیین و مذهب و سیاست دارند.

اهل تحجر خوانش‌های غیر خود از دین را که ممکن است ذیل فهم منظومه‌ای باشد تکفیر می‌کنند، آن‌ها محرمی را می‌شناسند و تبلیغ می‌کنند که با آنچه ملت ایران می‌شناسند فرق می‌کند. آن‌ها حامی انقلابی هستند که گویا جایی دیگر در ذهن‌شان رخ داده و با آنچه رهبران انقلاب اسلامی می‌گفتند و ملت دیده‌اند دو چیز است. 

در نگاه جریان تحجر دعوت به قیام سیدالشهدا و احترام به مردمی که سبک زندگی متفاوتی دارند جمع نمی‌شود، در این نگاه یا باید متحجر بود یا اهل تساهل، یا طرف دین را گرفت یا مردم، در این نگاه رواداری بی‌معناست. 

در این مسیر آن‌ها که سابقه توهین به مراجع تقلید را دارند به خطیبی کهنه‌کار که ۶۰ سال از عمرش را در مسیر تبلیغ دین خدا صرف کرده و مبانی روشنی دارد هم رحم نمی‌کنند، یا با همان فهم تک‌خطی و غیرمنظومه‌ای و کشکولی از دین لفظی مانند حزب‌اللهی صورتی می‌سازند که معنایش این است؛ هر حرفی جز آنچه ما می‌گوییم خطاست. 

جریان تحجر سعی می‌کند بین انقلاب حسینی و انقلاب خمینی فاصله‌گذاری کند، این جریان متوجه نیست که اساسا طرح چنین دوگانه‌ای یعنی کمک به خوانش سکولار از قیام عاشورا. وقتی روح حاکم بر انقلاب ایران همان روح حاکم بر قیام عاشوراست طرح چنین موضوعی از اساس انحرافی است.

منبع: فرهیختگان

برچسب ها: عاشورا ، اپوزیسیون
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.