حجتالاسلام محمود ابوالقاسمی ضمن سخنانی درباره فضیلت مباهله گفت: امام رضا علیهالسلام در پاسخ به مأمون لعنةالله علیه که پرسید بزرگترین فضیلت امیر مؤمنان در قرآن چیست، فرمود «فَضِیلَتُهُ فِی الْمُبَاهَلَةِ»؛ فضیلتی که در مباهله بود و بعد اشاره به آیه ۶۱ آل عمران کردند: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبین»؛ پس هر که در این [باره]پس از دانشى که تو را [حاصل]آمده، با تو محاجه کند، بگو: «بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و نفس خودمان و نفس خودتان را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
وی افزود: این آیه در نگاه اول، سند حقانیت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در مقابل کسانی است که فضیلت ایشان را کتمان میکنند؛ چرا که شیعه و سنی شأن این آیه را در حق آلعبا میدانند و در آن بحثی ندارند. دوم اینکه حسنین علیهما السلام را با واژه «أَبْناءَنا» به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نسبت میدهد. این امر سبب شد سایر اهل بیت علیهمالسلام در مقابل حاکمان جور خود را فرزند رسول الله صلی الله علیه وآله بدانند؛ نشان به اینکه وقتی هارون الرشید از امام کاظم علیهالسلام پرسید «چرا شما شیعیان خود را باز نمیدارید از اینکه به شما میگویند یا ابن رسول اللَّه؟» امام به آیه مباهله و شأن نزول آن اشاره کرده، فرمود «تأویل ابناء، حسن و حسین هستند.» منظور امام کاظم علیهالسلام این بود: همان گونه که حسنین علیهما السلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت داده شدند، پس اشکال ندارد ما هم خود را فرزند ایشان بدانیم.
ابوالقاسمی در توضیح برخی معارف آیه مباهله گفت: وقتی نجرانیان طبق سنت خود مباهله را قبول کردند تا در رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله تشکیک ایجاد کنند، روزی را برای انجام مباهله در نظر گرفتند که مطابق با ۲۳ ذی الحجه سال ۹ یا ۱۰ هجری بود؛ در این هنگام آیه مباهله نازل شد. اما در روز موعود وقتی نجرانیان با ترکیبی که پیامبر صلی الله علیه و آله به میدان آمدند، مواجه شدند، دست از اقدام خود برداشتند و بلکه جزیه سنگینی هم بابت منصرف شدن خود به مسلمانان پرداخت کردند.
وی ادامه داد: در آیه میخوانیم که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله امر میکند «بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و نفس خودمان و نفس خودتان را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.» پیامبر در قبال «أبناءَنا» حسنین را آوردند و با «نساءَنا» حضرت زهرا سلامالله علیها و در قبال «أنفُسنا»، امیر مؤمنان را به میدان مباهله آوردند؛ لذا نجرانیان با پیشینه شناختی که از خاندان وحی داشتند، احساس ترس کردند و جا زدند.
ابوالقاسمی با طرح این سؤال که «أبناء و نساء و نفس» مسیحیان چه کسانی بود، گفت: خداوند در آیه میفرماید ما فرزندان خود را میآوریم و شما هم فرزندان خود و ادامه آیه. ما معمولاً به آنچه که به پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت داده میشود، توجه میکنیم، اما توجهی به بخش دوم کلام خداوند نداریم. برای یافتن سرّ این آیه باید به اعتقاد مسیحیان رجوع کرد. با اندکی جستوجو در مییابیم «أبناء» از نگاه مسیحیت، حضرت عیسی علیهالسلام و «نساء» همان وجود مقدس حضرت مریم سلامالله علیها است؛ مضاف بر اینکه در نگاه مسیحیت، خدای واحـد در سه گزاره پـدر، پسر و روح القدس ظهور و تجلی یافته و پرستیده میشود و عیسی علیهالسلام با القابی، چون استاد، پیامبر و گاه پسر خدا خوانده میشود. از دیگر سو آنها بسیار روی موضوع روحالقدس سرمایهگذاری میکنند و بلکه حاجات خود را از آن وجود مقدس میگیرند. همان قدر که نزد ما امیر مؤمنان علیهالسلام گرامی است، نزد آنان روحالقدس تقدس دارد، لذا بعید نیست که عبارت «أنفُسَکُم» اشاره به وجود مقدس آنها یعنی «روح القدس» داشته باشد و به قدری روی آن حساب باز کردند که تصور داشتند با توسل به او میتوانند از پس مباهله بر بیایند. اما معادل أَنفُسَنا در اسلام طبق روایات و شأن نزول آیه، امیر مؤمنان علیهالسلام است.
منبع: تسنيم
یعنی اونها حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم (س) و روح القدس را آوردند؟
حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم (س) هم که برای ما مقدس هستند.
بخش آخرش رو بیشتر توضیح بدید