شاکی در تشریح جزئیات شکایتش گفت: من در خیابان سهروردی زندگی میکنم. یک دستگاه پلیاستیشن داشتم که میخواستم آن را بفروشم به همین خاطر آن را در سایت دیوار آگهی کردم.
چند دقیقه بعد پسر جوانی با من تماس گرفت و گفت قصد خرید پلیاستیشن را دارد. وقتی بر سر مبلغ با هم به توافق رسیدیم، آدرس خانهام را به او دادم تا برای گرفتن پلیاستیشن و پرداخت پول به خانهام بیاید.
وی ادامه داد: چند ساعت بعد ۳ پسر جوان به خانهام آمدند. آنها بلافاصله بعد از ورود به خانه به سمتم کلت کشیدند و تهدیدم کردند. سپس دست و پایم را بستند و گوشی موبایل، ایرپاد، لپ تاپ و پلیاستیشنام را سرقت کردند.آنها وقتی فهمیدند همسرم هم در خانه است به سراغ او رفتند و گردنبند و مقداری از طلاهایش را با تهدید گرفتند و گریختند. با این شکایت، تلاش پلیس برای ردیابی دزدان مسلح آغاز شد. چند روز از این ماجرا نگذشته بود که شکایت مشابهی به پلیس رسید.
شکایتهای مشابه
دومین طعمه این باند گفت: من ساکن خیابان آفریقا هستم. صبح یک آگهی فروش پلیاستیشن در سایت دیوار گذاشتم، چون میخواستم آن را بفروشم.ظهر پسر جوانی با من تماس گرفت و نشانی خانهام را گرفت تا برای خرید دستگاه به خانهام بیاید. چند ساعت بعد ۳ پسر جوان به خانهام آمدند.
وی ادامه داد: من برایشان آبمیوه آوردم، اما خودم به محض خوردن آبمیوه بیهوش شدم. آنها احتمالاً در یک لحظه از غفلتم سوءاستفاده کرده و در آبمیوهام داروی بیهوشی ریخته بودند.وقتی به هوش آمدم متوجه شدم دست و پاهایم با طناب بسته شده و اموال با ارزشم از جمله ۲۰ سکه طلا، ۱۰ هزار دلار، سیستمهای صوتی و تصویری، کیف پول دیجیتال، لپ تاپ، گیتار، مقداری طلا و... به سرقت رفته است.زمان زیادی از این شکایت نگذشته بود که شکایت دیگری روی میز پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.این مالباخته نیز با همین شیوه مورد سرقت قرار گرفته و طلا، ارز و لوازم صوتی خانهاش سرقت شده بود. این شاکی نیز قصد فروش پلیاستیشن در سایت دیوار را داشت که مورد سرقت مسلحانه سه دزد جوان قرار گرفته بود.
ردیابی سه دزد مخوف
در حالی که فرضیه سریالی بودن سرقتها قوت گرفته بود، مأموران به بررسی دوربینهای مداربسته در نزدیکی خانه مالباختهها پرداختند و حدود ۲۰ روز بعد از آخرین سرقت توانستند رد ۳ دزد جوان را در غرب تهران بیابند و آنها را بازداشت کنند. مأموران در بازرسی از خانه سارقان ۲ کلت کمری، سه تیغه خشاب و بخشی از اموال مسروقه را کشف کردند.متهمان که به ترتیب ۲۹، ۳۰ و ۳۵ ساله هستند به سرقتهای سریالی اعتراف کردند.
به دنبال اعترافات ۳ دزد جوان، برای آنها کیفرخواست صادر و پروندهشان به اتهام سرقت مسلحانه و حمل غیرمجاز سلاح جنگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه ۶ شاکی پرونده یک به یک در جایگاه ایستادند و برای متهمان اشد مجازات خواستند. سپس سه متهم از خود دفاع کردند.نخستین متهم که افشین نام داشت، گفت: ما در سایتهای فروش کالاهای دست دوم میچرخیدیم تا طعمه مناسبی پیدا کنیم. وقتی میدیدیم یک نفر قصد فروش کالای گرانقیمتی را دارد و خانهاش در بالای شهر است با او تماس میگرفتیم و نقشه سرقت را اجرا میکردیم. ما دو کلت کمری خریده بودیم تا اگر فروشنده مقاومت کرد او را با تهدید اسلحه تسلیم کنیم.
دومین متهم که داریوش نام داشت در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: میدانم اشتباه کردهام و حالا پشیمان هستم. من فریب حرفهای دوستانم را خوردم و برای اینکه از بیکاری و مشکلات اقتصادی رها شوم دست به این کار زدم.سومین متهم نیز که توحید بود از شاکیها طلب بخشش کرد و گفت: من خیلی پشیمان هستم و حرفی برای دفاع ندارم. من و دوستانم جوانی کردیم و حالا پشیمان هستیم. من اتهاماتم را قبول دارم.
زندان سنگین
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و هر یک از متهمان را به ۱۰ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و رد مال محکوم کردند. هر یک از آنها نیز به خاطر حمل و نگهداری سلاح گرم به ۲ سال زندان محکوم شدند.