با لهجه زیبای کردی میگوید من نیامدم اینجا از خودم بگویم. ما به رنج هایمان عادت کردیم خانم! من آمدم صدای مردم سردشت را اول به مسئولان و بعد هم به مسببان جنایت جنگی این شهر برسانم.
از من اصرار و از «رحیم کریمی واحده» که ۱۱ عضو خانوادهاش را در بمباران شیمیایی سردشت از دست داده انکار. انگار نه انگار که اصلا زندگی خودش سند جنایت جنگی صدام و مباشران غربیاش است! از او بگوییم انگار که از مردم سردشت گفتهایم.
رحیم کریمی واحده که حالا مسئول انجمن حمایت از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت است و مختصر و مفید میگوید از آنچه بر او و خانواده اش گذشت. روزی که بمب شیمیایی سقف خانه پدریاش در سردشت را نشانه گرفت؛ خانهای پر از مهمان. بمب، خرابی چندانی به بار نیاورد وکسی نمیدانست از نوع شیمیایی است. اما دو ساعت بعد بود که ورق زندگی خانواده کریمی واحدی و هزاران نفر از اهالی سردشت تا ابد برگشت.
«من آن زمان جوان ۲۲ سالهای بودم که مرگ را با سلول به سلول بدنم حس کردم وقتی در فاصله هفت تیر تا ۲۵ تیر ۱۱نفر از اعضای خانوادهام در کمال ناباوری یکی یکی از دست رفتند. اول مادرم، بعد برادرانم، خواهرم، برادرزداده هایم و بعد پدرم شهید شدند. صورت مثل ماه ادریس برادرزاده ۶ ماههام را هیچ وقت فراموش نمیکنم که چطور پر شده بود از تاول. تا شب بیشتر دوام نیاورد. حالا من ماندهام و همسرم، خواهرم که جانباز ۷۰درصد شیمیایی است و بچههای خواهرم که یکی جانباز ۵۵ درصد است و آن یکی ۴۵ درصد و یک دنیا خاطره و حسرت.»
کودکان سردشت پس از بمباران شیمیایی
مگر مردم سردشت فقط یک روز از سال شیمیاییاند؟
خیلی زود میگذرد از زندگی خودش و حرفهایش را با گلایه شروع میکند. گلایه از رسانهها؛ «به سردشت به چشم واجب رسانهای هفتم تیر نگاه نکنید. اگر رسانه درست حرکت میکرد سردشت اینقدر مظلوم نبود. رسانه، مظلومیت مردم سردشت را فریاد نزد. هر سال هفت تیر آمدند و گفتند و رفتند تا سال بعد و هفت تیری بعد. مگر مردم سردشت فقط یک روز از سال شیمیاییاند؟ در همه این سالها صدای این مردم را کسی نشنید.
ما در سردشت خانوادهای داریم که بعد از بمباران شیمیایی حتی یک نفر ازش باقی نمانده. همه شهید شدند. خانواده رسول جنگ دوست را میگویم که هیچ یادی از او باقی نمانده. خانواده داریم که تنها یک نفرشان مانده و آن یک نفر هم جانباز ۷۰ درصد است. اما کو کسی که یادی کند از این خانوادهها و امیدهای از دست رفته.»
بنایی که بعد از ۱۵ سال شیمیایی شد
سردشت، قربانی جنایت تمام عیار جنگی شد، اما در سکوت جامعه بین الملل؛ سکوتی که پس از ۳۶ سال هنوز ادامه دارد؛ سکوتی که هنوز هم نشکسته و مصدومان شیمیایی سردشت هر روز رنجورتر از قبل میشوند. قربانیان بمباران شیمیایی سردشت فقط خانوادههایی نیستند که در آن روز گاز خردل میهمان ریه هاشان شد.
این روزها که مسببان این جنایت و کشورهایی که رژیم بعث را به سلاح شیمیایی مجهز کردند صاف صاف راه میروند و ادعای حقوق بشر میکنند، عضو هیات مدیره انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت از تأثیر این گاز و ماندگاری بی رحمانه آن بر محیط میگوید: «گازی که در سردشت استفاده شد گاز خردل کثیف بود. گاز خردل مخلوط شده با گاز آرسنیک دارکه به گفته کارشناسان محیط زیست تاثیرش تا چند نسل بعد مردم مظلوم سردشت را گرفتار کرده است. ما موارد بسیاری از آلوده شدن با گاز خردل بعد از سالها داشتیم. مردی که بعد از ۱۵ سال در خانهای نزدیک محل اصابت بمب شیمیایی کار بنایی و ساخت و ساز کرده، به دلیل تأثیر باقی مانده گاز خردل در محیط، مصدوم شیمیایی شده است. آش نخورده و دهن سوخته. به چه کسی میتوان ثابت کرد که این فرد مصدوم شیمیایی است و باید حمایت شود.»
گازی که صدام در بمباران شیمیایی سردشت استفاده کرد گاز خردل کثیف بود
بچههای سردشتی جنگ ندیده جانباز به دنیا آمدند
«از این نمونهها کم نیست. مصداقش بچههای سردشتی هستند. پدر و مادرانی که در بمباران سردشت مصدوم شیمیایی شدند و آن زمان اصلاً بچهای نداشتند. اما به دلیل وجود ماده شیمیایی در بدن، طفل بی گناهشان هم شیمیایی شده است و چه رنجی از این بالاتر. یک روز بیایید سردشت را از نزدیک ببینید. سردشت پر است از نسل بی گناهی که شیمیایی به دنیا آمدند.»
پرستاران
قربانیان بمباران شیمیایی سردشت یکی دو تا نیستند. فیلم زیردرخت گردو فقط گوشهای از رنج مردم سردشت است. کم نیستند زنانی که زینب وار پرستاری کردند از جانبازان شیمیایی و مریض داری کردند و ریههای خودشان هم میزبان گاز خردل شد. همسر کریمی واحدی و خود او هم یکی از همین قربانیان است که میگوید؛ «همه اعضای خانواده من شیمیایی شده بودند. آن روز من و همسرم سردشت نبودیم. وقتی رسیدیم چارهای نبود جز پرستاری از قربانیان سلاحهای شیمیایی.»
کودکان قربانی بمباران شیمیایی سردشت، مدعیان حقوق بشر این تصاویر را دیده اند؟
خانواده دادخواه
«هوا که گرم میشود ریه عفونت میکند. نفس کم میآید. کار به جایی میرسد که حتی دراز کشیدن هم مشکل است و باید نشسته خوابید. نمیتوانی چند قدم راه بروی. اگر دستگاه اکسیژن نباشد نفس بالا نمیآید. زنان مصدوم شیمیایی سردشت از روزمرههای زنانه لذتی نمیبرند. آشپزی و بوی سرخ کردنی برای نفسهای تنگشان میشود مزید بر علت. خواهر من که جانباز ۷۰ درصد است یک روز خوش ندیده از بعد هفتم تیر ۱۳۶۶. نه خودش نه بچههایش.».
اما خانواده کریمی دست روی دست نگذاشتند. دادخواهی را با دستان خالی شروع کردند. کریمی واحدی سال ۱۳۸۰ مجوز اولین انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت را گرفت و تلاشهایش را آغاز کرد برای شناسایی مصدومان شیمیایی سردشت و برای گرفتن حق آنها از جامعه بین الملل. یک روز با نشان دادن تصاویرقربانیان سلاحهای شیمیایی سردشت در نمایشگاه عکس لاهه، یک روز با سینه ستبر جلوی نمایندگان کشورهای اروپایی در دادگاه ایستاد و ظلمی که به مردم سردشت رفته را فریاد زد. کریمی میگوید: «سال ۱۳۸۰ که انجمن حمایت از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت را تأسیس کردیم تعداد مصدومان شناسایی شده سردشت کمتر از ۴۰۰ نفر بود که ۱۰۰ نفر آنها به عنوان جانباز بالای ۲۵ درصد شناخته شده بودند. با تلاشهای پیگیرانه انجمنها حالا تعداد مصدومان شیمیایی شناسایی شده به ۱۶۰۰ نفر میرسد.»
مطالبه مردم سردشت از مسولان، استانداردسازی جادههای مواصلاتی است
مصدومان شیمیایی که در جادههای سردشت شهید شدند/ نوبتی هم که باشد نوبت مسئولان است
«صدای ما را به مسئولان برسانید. بگویید الان دیگر نوبتی هم که باشد نوبت شماست. کاری کنید برای مردم سردشت. ما توقع زیادی نداریم.» مسئول انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت اصرار میکند به اینکه حرفهایش را برسانیم به گوش مسئولان و ما هم اجابت میکنیم؛
«آقایان مسئول! سردشت هنوز خس خس سینهاش به راه است. اما بعد از ۳۶ سال صدایش به جایی نرسیده است. نه صدای جسم بیمار اهالیاش که سالهاست مردانه ایستادند نه صدای مطالباتشان. اولین شهر قربانی سلاحهای شیمیایی دنیا ۳۶ سال بعد از بمباران شیمیایی، هنوز جاده درست درمان شهری ندارد. جادههای پرپیچ و خم و قدیمی سردشت در طول همه این سالها قربانیان زیادی گرفته. بسیاری از جانبازان شیمیایی در مسیر رسیدن به بیمارستان ارومیه و طولانی بودن مسیر و وخامت اوضاع جسمی جانشان را از دست دادند. جادههای سردشت جادههای دهه ۴۰ است. اگر میخواهید در هفت تیر برای مردم سردشت کاری کنید این حرفهای مردم را به گوش مسئولان برسانید. هر نمایندهای که به مجلس رفت ما خواهش کردیم برای جادههای سردشت قدمی بردارد.»
زنان شیمیایی شده سردشتی
شانزدهمین کمیسیون پزشکی بعد از ۳۶ سال
هفته گذشته در سردشت شانزدهمین کمیسیون پزشکی هم تشکیل شد. این یعنی بعد از ۳۶ سال هنوز مصدومان شیمیایی شناسایی نشدند. چرا؟ کریمی میگوید: «افرادی که در هفت تیر ۱۳۶۶ در سردشت شیمیایی شده، در این ۳۶ سال چطور حمایت شدند؟ اگر مصدوم شدید بودند که تا الان شهید شده و هیچ اسمی هم ازشان باقی نمانده، اگر مصدوم غیرشدید بودند که حمایت نشدند. هزینه درمان و داروها پای خودشان بوده! آن هم داروهای درمان جراحتهای شیمیایی که با اوضاع تحریمها گران و گاهی کمیاب میشود. ما در خصوص جانبازان جنگ، قانون داریم. زیاد هم داریم. اما در مورد مصدومان شیمیایی خلأ قانونی داریم. بیایید یک بار برای همیشه تکلیف مصدومان شیمیایی سردشت را معلوم کنید. اگر قبول دارید که سردشت شیمیایی شده حمایتهای درمانی را برای همه مردمش در نظر بگیرید.»
۸هزار نفر از اهالی سردشت در بمباران، شیمیایی شدند
سردشت با ۸ هزار مصدوم شیمیایی پزشک متخصص ریه مقیم ندارد
مشکل مصدومان شیمیایی سردشت ریه است و چشم و پوست. خودشان میگویند با مشکل پوست با هر سختی که هست میشود یک طوری کنارآمد. چشم هم ته تهش میشود نابینا شدن. اما ریه چطور؟ مشکل ریه مصدومان شیمیایی هیچ درمانی ندارد. اینها را کریمی میگوید و ادامه میدهد؛ «با این اوصافی که از سردشت گفتیم ما یک پزشک متخصص ریه، مقیم سردشت نداریم. یعنی شهر سردشت با ۸ هزار مصدوم شیمیایی متخصص ریهای ندارد که اگر شبی نصفه شبی حال یک نفر بد شد مراجعه کند به درمانگاه. اگر نفس کسی به شماره افتاد باید با ماشین ۳۲۰ کیلومتر طی کنند تا بیمار را به بیمارستان ارومیه برسانند. آیا بیمار میتواند متحمل این رنج شود؟ مشکل جادهها را هم که به شما گفتیم.»
چرا هیروشیما میشود مقصد گردشگری، اما سردشت راکسی نمیشناسد؟
«سردشت بدون اغراق قطعهای از بهشت است و خدا گلچینی از همه زیباییهای طبیعت را یک جا در این شهر پرماجرا جای داده. اما صد حیف که ما نتوانستیم این زیباییها را به مردم ایران معرفی کنیم.» گفت و گوی ما با کریمی واحدی با یک گلایه به پایان میرسد. مرد پا به سن گذاشته سردشتی جوری از سردشت و زیباییهای مسحور کننده اش میگوید که هر شنوندهای به وجد میآید برای تدارک یک سفر به این شهر مقدس. اما کریمی همان قدر که از وصف زیبایی سردشت میگوید این شهر و اوضاعش را با هیروشیما مقایسه میکند و میگوید: «چرا هیروشیما به عنوان اولین شهر قربانی سلاحهای شیمیایی حالا به یکی از مقاصد گردشگری دنیا تبدیل شده است. بمباران اتمی هیروشیما در جنگ جهانی دوم، زیرساختها را تخریب کرد، اما هیروشیما بعد از سالها حالا به شهری مدرن و پرجنبوجوش تبدیل شدهاست با هزاران گردشگر و درآمد سرانه خیره کننده. حق سردشت است که این روزها را تجربه کند اگر مسئولان دست به کار شوند.»
منبع: فارس