منطقه توس که شامل شهرهای بزرگی همچون تابران و نوقان و تعدادی روستا و قلعه مهم مانند طروغ (طرق)، طروغبذ (طرقبه)، شاهاندژ (شاندیز) و ... میشود، از زمانهای بسیار دور به دلیل وجود صنعت سنگ تراشی و تهیه ظرفهای سنگی شهرت داشتهاست. محمد بن احمد مقدسی (درگذشته سال ۳۸۰ ق)، جغرافی دان برجسته قرن چهارم هجری، در «احسن التقاسیم»، از شهرت هنر سنگ تراشی در نوقان سخن میگوید و جغرافی دانان بعد از او نیز چنین تصویری از این منطقه ارائه میکنند.
زکریا بن محمد قزوینی (متوفی ۶۸۲ ق)، در کتاب مشهور «آثارالبلاد و اخبار البلاد» ضمن تأکید بر رواج هنر سنگ تراشی و تهیه ظرفهای سنگی در نوقان و نواحی اطراف آن، مانند شهر مشهد، به صراحت درباره توانمندی هنرمندان این خطه مینویسد: «قال بعضهم: قد ألان ا... لأهل طوس الحجر کما ألان لداود، علیه السلام، الحدید»؛ برخی میگویند که پروردگار سنگ را برای اهل توس همانگونه قرار داد که آهن را برای حضرت داود (ع)! به دیگر سخن، سنگهای سخت در دست هنرمندان نوقان و مشهد، چون موم نرم بود و شکل میگرفت. اگر این روایت را در کنار روایت شیخ صدوق از سفر امام رضا (ع) به مشهد بگذاریم، نتیجه جالبتری به دست میآید. شیخ صدوق در باب ۳۹ کتاب «عیون اخبارالرضا (ع)» (بابِ خروجِ الرضا مِنَ النیسابورِ الی طوسِ وَ مِنهَا الی مَرْو) به نقل از اباصلت هروی آوردهاست: «چون آن جناب (امام رضا علیهالسلام) داخل قریه سناباد شد، به کوهی که از آن کوه، دیگ سنگی میتراشند، تکیه کرد و عرض کرد: پروردگارا! این کوه را نافع کن و طعامی را که میریزند در ظروفی که از این کوه تراشیده میشود، مبارک گردان. پس از آن امر کرد دیگهای سنگی از برای آن جناب از آن کوه تراشیدند و فرمود آنچه من تناول میکنم، باید طبخ نشود مگر در این دیگهای سنگی ... پس از آن روز، مردم به آن کوه راه یافتند و ظروف سنگی از آن کوه تراشیدند و به برکت دعای آن بزرگوار، منفعت و برکت در آن کوه پدید آمد.» بیتردید، کوهی که امام رضا (ع) آن را برکت داد، کوهسنگی بودهاست و با نقل این روایت، میتوان دریافت که این کوه مستحکم در جنوب شهر مشهد، از دیرباز و شاید پیش از اسلام، محل تهیه سنگ مورد نیاز برای تولید ظرفهای سنگی، به ویژه دیزیهایی بودهاست که در لهجه مشهدی آنها را «هرکاره» (هَرکِرِه) مینامند. بنابراین، وقتی قرار باشد از تاریخ کوهسنگی صحبت کنیم، میتوانیم قدمت استنادی آن را تا بیش از ۱۲۰۰ سال عقب ببریم.
بیشتربخوانید
امروزه کوهسنگی یکی از مشهورترین و مصفاترین تفریحگاههای اطراف مشهد است، اما در گذشتههای دور، چنین نبود. در واقع تا قبل از اینکه در دوره تیموری، کوهسنگی به منطقهای تفریحی تبدیل شود، بیشتر آن را به عنوان معدن سنگ میشناختند و از اوایل دوره تیموری به بعد بود که جایگاه کوهسنگی به عنوان یک تفریحگاه به رسمیت شناخته شد. ابوالقاسم بابر، نواده تیمورلنگ که برای مدتی بر شمال خراسان از جمله شهر مشهد حکومت کرد، بر فراز قله کوهسنگی خانهای بنا و در واقع، مالکیت آن را از آن خودش کردهبود.
«زینالدین آصفی»، مورخ اوایل دوره صفوی که در سال ۸۹۰، یعنی حدود ۵۴ سال بعد از مرگ ابوالقاسم بابر، گذرش به قله کوهسنگی افتاده بود، در جلد دوم کتاب «بدایعالوقایع» مینویسد: «قریب به نیمهشب بود که به کوهسنگین (کوهسنگی) رسیدیم که در یکفرسخی مشهد است و آن سیرگاه مردم آنجاست. در بالای آن کوه میرزا بابر، سنگ بُران را فرموده که خانهای ساختهاند و با جوانان آنجا به سیر میآمده. بر بالای آن کوه برآمده درون آن خانه درآمدیم. دیدیم دو کس در کنج آن خانه ویرانه نشستهاند.» از این گزارش معلوم میشود که اولاً، فاصله کوهسنگی تا دیوارهای مشهد قدیم، حدود ۶ کیلومتر (یک فرسخ) بودهاست و ثانیاً، از ابتدای دوره صفویه، تفریح در کوهسنگی جنبه عمومی یافته بود و دیگر اثری از انحصار دوره تیموری در آن یافت نمیشد. البته نباید از یاد بُرد که به احتمال زیاد، در این ادوار تاریخی، کوهسنگی تفرجگاه بهاره محسوب میشد، زیرا تا جایی که میدانیم، اطراف آن را مزارع بزرگ فرا گرفتهبود و درخت چندانی که بتواند در تابستان، پناهگاه مردم در برابر تیغ آفتاب باشد، یافت نمیشد.
در عهد صفوی، کوهسنگی شاهد تحولات بسیاری بود؛ اولاً تاج گذاری شاه عباس یکم، بر فراز یکی از قلههای آن انجام شد و ثانیاً، دفن اموات به تدریج در اطراف کوهسنگی عمومیت یافت. دلیل این مسئله، احتمالاً ریشه در قداستی داشته که به دلیل اقامت امام رضا (ع) در نزدیکی این کوه و برکت دادن به آن، در میان مردم رایج شده بود. در همین دوره، میرزا ابراهیم رضوی، فضایی را پشت کوهسنگی برای مقبره خود آماده کرد. میرزاابراهیم از سادات برجسته شهر مشهد و نقیب آنها بود و ظاهراً، مدتی تولیت آستان قدس رضوی را هم برعهده داشت. مقبره وی، امروزه در ضلع شرقی کوهسنگی، محل بازدید علاقهمندان به آثار تاریخی است. محراب موجود در کنار مقبره که در دوره شاه صفی صفوی ساخته شده، ارزش تاریخی بسیاری دارد؛ هر چند که غیر از محراب، بیشتر بنا را مجدد ساخته و آثار قدیمی را از بین بردهاند. از دیگر اتفاقات این دوره تاریخی که در اواخر عهد صفوی و به واقع، در دوران فترت میان صفویه و افشاریه به وقوع پیوست، ماجرای هجوم اشرار مسلح به سرکردگی «محمد قائنی» به مشهد بود. در این واقعه، بیش از ۴ هزار نفر از مردم شهر که برای دفاع از مشهد، به منطقه الندشت و دشت زرگران، در نزدیکی کوهسنگی آمدهبودند، گرفتار تیغ بیدریغ یاغیها و اشرار شدند، اما شهر از هجمه مهاجمان مصون ماند. در دوره افشاریه و زندیه، کوهسنگی روزگار نسبتاً آرامی را گذراند؛ همین آرامش باعث رونق بیشتر کشاورزی در اطراف آن شد و به تدریج، رشته قناتهای قدیمی منطقه، احیا شدند و وضعیت تفرجگاهی کوهسنگی نیز بهبود آشکاری یافت.
اما در دوره قاجار، به ویژه نیمه دوم آن، وضعیت در اطراف کوهسنگی به دلیل فعالیت راهزنان و تبدیل شدن منطقه به مخفیگاه آن ها، به شدت ناامن شد. معروفترین این اشرار، «محمد زشکی» بود. او در دهه ۱۲۹۰. ش و بعد از به توپ بسته شدن حرم رضوی در نوروز ۱۲۹۱، از هرج و مرج به وجود آمده سوءاستفاده کرد و در نزدیکی کوهسنگی به راهزنی و دزدی مشغول شد. نقل است که در این دوره، دیگر هیچ کس به قصد تفرج راهی کوهسنگی نمیشد و مزارع و باغهای الندشت نیز به دلیل وحشت کشاورزان و باغداران، در حال تخریب بود. قوامالسلطنه، حاکم وقت خراسان، تنها با کمک گرفتن از سواران شجاعالدوله که از قوچان به مشهد آورده شدند و پس از زد و خوردهای بسیار، سرانجام موفق به سرکوب محمد زشکی شد و امنیتی نسبی را در منطقه کوهسنگی برقرار کرد.
تحول بنیادی در تبدیل کوهسنگی به یک مرکز تفریحی مدرن، با آغاز دهه ۱۳۰۰. ش رقم خورد. ابتدا طرحی برای ایجاد یک استخر بزرگ تهیه شد که قرار بود آب مورد نیاز در اراضی زراعی الندشت را تأمین کند. در آن زمان، آب قنات گُناباد را که در حدود قاسمآباد و حوالی جاده قوچان امروزی جاری بود، با هزار بدبختی و مشکل به کوهسنگی رساندند و در استخری ریختند که برخی معتقدند آلمانیها آن را احداث کردهبودند. اما این نقل قول به نظر درست نیست و به احتمال زیاد، آلمانیها تنها پیمانکاری ساختمان باشگاه کوهسنگی را که در ضلع جنوبی استخر قرار داشت، به عهده گرفتند و چنان که میدانیم، آن را در سال ۱۳۱۸. ش به پایان رساندند. در این استخر بسیار بزرگ که هماکنون نیز وجود دارد، احتمالاً برای نخستین بار در تاریخ مشهد، قایقسواری رایج شد و مشهدیها، این تفریح را تجربه کردند. در دهه ۱۳۱۰. ش، با واگذاری اراضی آستانقدس در منطقه احمدآباد، به صورت اجاره به متقاضیان ساخت مسکن، کمکم فضای شهری به منطقه کوهسنگی نزدیک شد و به همین دلیل، تسهیل رفت و آمد به این مکان تفریحی و توسعه عمرانی آن، در دستور کار قرار گرفت.
با دستور محمدولی اسدی، نایبالتولیه وقت آستانقدس، از میدان تقیآباد (دکتر شریعتی فعلی)، خیابانی را به صورت مستقیم تا کوهسنگی کشیدند. این خیابان که در ابتدا خاکی بود، از روی اراضی مزرعه الندشت میگذشت و در ابتدا، نام آن را «اسدی» گذاشتند، اما بعدها و در پی اعدام محمدولی اسدی به اتهام دست داشتن وی در واقعه مسجد گوهرشاد، نام خیابان به «کوهسنگی» تغییر کرد. استخر کوهسنگی، هرچند از نظر تفریحی موقعیت ممتازی داشت، اما کاربری اصلی آن برای آبیاری اراضی زراعی الندشت، تا مدتها حفظ شد. آب این استخر را در جوی دو طرف خیابان کوهسنگی جاری میکردند؛ اقدامی که بر تلطیف فضا و مصفا شدن این خیابان بسیار افزود. با این حال، گاه پیش میآمد که به دلیل افزایش حجم ورودی آب قنات، بر اثر باران و سیل، نهرهای آب خیابان کوهسنگی طغیان میکرد و باعث ویرانی منازل کسانی میشد که در دو سوی این خیابان خانه ساخته بودند. کوهسنگی در شهریور ۱۳۲۰، شاهد سرگردانی سربازان پادگان لشکر خراسان بود؛ زمانی که فرماندهان نظامی رضاشاه، زودتر از بقیه مردم شهر از مهلکه گریختند، سربازان، گرسنه، خسته و سرگردان، اطراف استخر کوهسنگی جمع شدند و به ناچار، سلاحهای خالی خود را در آن ریختند و راه شهر و دیارشان را پیش گرفتند.
منبع: روزنامه خراسان
چه بسا که بودند کسانی که ۵۰ سال هم دیدند و رفتند بدون اینکه سرگذشت این بنا و خیلی جاهارو بدونن بازم ممنون از گردآورنده این مطلب...
هیچوقت از قدمت کوهسنگی چیزی نخونده بودم
الان قناتها کجا هست ؟
رودخانه ها و نهرهای زیادی دور مشهد بودند ولی در طی این 30 سال ، روی انها بسته شد و برخی به خانه های اشراف راه پیدا کردند .