قدم در محله یخچال قاضی قم که بگذاری خانه ای قدیمی یادآور یک تاریخ عظمت، شکوه و ایستادگی بزرگ مرد تاریخ ،حضرت امام خمینی (ره)است.جایی که باید به حق آن را خانه انقلاب نامید.
این منزل با صفا و صمیمی نمودی از ساده زیستی و مناعت مردی است که عزت و اقتدار را به ملت ایران هدیه داد.
بیت تاریخی امام در قم سال هاست که وقایعی از انقلاب را از نظر گذرانده است.از مهم ترین اقدامات امام برای انقلاب که در این منزل شکل گرفت نوشتن نامه ای به آیت الله محلاتی بر ضد افکار و اعمال رژیم شاه و سخنرانی کوبنده ایشان در حضور مردم در مورد کاپیتولاسیون بوده است.
این خانه همان خانه ای است امام خمینی شبانه به دلیل اعتراضات ضد رژیم پهلوی، توسط ساواک در آنجا دستگیر شدند و در پی آن به دنبال اعتراضات مردمی گسترده، قیام تاریخ ساز پانزده خرداد شکل گرفت.
بنابر نظریه برخی از علما، خانه تاریخی امام خمینی (ره) در قم، نقطه شروع انقلاب اسلامی بوده است. منزل آن بزرگوار، به محل سخنرانی ایشان و گفتگوی علما با امام راحل (ره) تبدیل شده بود.
کاظم فدائیان،کارشناس تاریخ گفت: این خانه قدیمی که نزدیک به یک قرن قدمت دارد. امام آن را در ۱۳۳۵ این خانه را خریداری کردند و تا ۱۳۴۲ در آن سکونت داشتند.
او ادامه داد:خانه یخچال قاضی شامل دو طبقه سرداب و همکف است.در قسمت جنوبی بنا، حیاط ساختمان واقع شده است و در جهات شمال، شرق و غرب آن فضاهای سرپوشیده قرار دارد. در وسط بنا، راه پلهای است که ساختمان را به دو بخش بیرونی (شرقی) و اندرونی (غربی) تقسیم میکند. در بخشِ بیرونی ساختمان، اتاق بزرگی واقع شده است که سالها پذیرای مستمعان و شاگردان حضرت امام بوده است.
کارشناس میراث فرهنگی قم گفت:خانه تاریخی امام خمینی (ره) یکی ازجاذبههای تاریخی استان قم به شمار میرود، مساحت این خانه ۳۰۰ متر مربع در یک طبقه، پشت حسینیه جماران قرار دارد. این خانه در ابتدا توسط حجتالاسلام امامی جمارانی به امام داده شد و ایشان ماهانه مبلغی را به صاحب ملک اجاره میدادند. هماکنون این خانه با حفظ وسایل شخصی امام خمینی (ره) تبدیل به موزه شده است. این اثر ارزشمند در ۱۳۷۶، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
روایتی از سخنرانی امام خمینی درباره لایحه کاپیتولاسیون
امام خمینی (ره)در همین بیت تاریخی در سخنرانی رسا علیه لایحه کاپیتولاسیون گفتند: ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید، اسلام رفت. تعمیرات خیلی تکاندهنده بود. بعد به مجلس و پیرمردهایی که در مجلس سنا بودند حمله کردند که مملکت را فروختید و جشن گرفتید، مملکت را فروختید و چراغانی و پایکوبی کردید. بعد مقداری راجع به قانون کاپیتولاسیون صحبت کردند که مثلاً اگر کسی شاه مملکت را بکشد حق ندارند در ایران محاکمهاش کنند و باید به آمریکا برود و در آنجا محاکمه شود.»
مرحوم آیتالله طاهری خرمآبادی از روحانیون انقلابی و فعال در دوران نهضت اسلامی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است میگوید: تقریباً بعد از ماه صفر و اوائل ماه ربیع الاول بود که درسهای حوزه شروع شد. امام هم طبق همان روال قبلی، ساعت هشت صبح به مسجد اعظم میآمدند و درس فقه میگفتند و یک ساعت مانده به غروب هم درس اصول میگفتند. در واقع از زمان شروع درسها تا بیستم جمادیالثانی که بعد از آن امام را تبعید کردند، امام در حوزه تدریس فرمودند. امام در اولین روز شروع درس، نطق مفصلی ایراد فرمودند و به جنایات رژیم در سطوح مختلف، خصوصاً در رابطه با پشتیبانیاش از اسرائیل اشاره نمودند.
چند روز بعد از این سخنرانی بود که جریان کاپیتولاسیون مطرح شد و فرصت بسیار مناسبی در اختیار امام قرار داد تا مبارزه خود علیه رژیم را استمرار دهند. کاپیتولاسیون در واقع یک حرکتی بود که در مجلسین آن روز در جریان بود، بدون اینکه مردم را از آن خبردار کنند... به موجب این قانون اگر اتباع آمریکایی که در ایران هستند مرتکب جرم یا قتلی شوند و نیاز به محاکمه و حکم داشته باشد، این محاکمه در دادگاههای ایران انجام نشود. یعنی دادگاههای ایران حق محاکمه اتباع آمریکایی را نداشته باشند و این افراد باید به خود آمریکا برگردند و در آنجا محاکمه شوند و در موردشان حکم صادر شود.
این مساله مهمترین ضربه به شخصیت و کیان یک کشور و ملت است و بیاعتبار جلوه دادن قانون آن کشور را میرساند. به فرموده امام، اگر یک آمریکایی شاه مملکت را هم بکشد اینها حق نداشته باشند در ایران محاکمهاش کنند و باید حتماً برود در آمریکا محاکمه بشود...
بعدش هم چهارم آبان در پیش بود که به اصطلاح مصادف بود با تولد شاه و اینها در مملکت پایکوبی و رقاصی فراوانی داشتند. خلاصه یک مسائل دیگری نیز در کنار کاپیتولاسیون مطرح بود... ولی آنچه برای همه بسیار نگرانکننده بود، لطمهای بود که با تصویب قانون کاپیتولاسیون به شخصیت و کیان مملکت وارد کردند.
در یک مبارزه، همیشه افراد برای وارد کردن ضربات کاری به دنبال یک بهانه چشمگیر هستند. مصوبه کاپیتولاسیون بهترین چیزی بود که امام میتوانست با آن حکومت شاه را بکوبد. حالا خود مساله را هم اگر فرض کنیم خیلی مهم نبود که بود؛ اما بهانه خوبی بود برای مبارزه با رژیم.
تصویب کاپیتولاسیون، مصادف شد با ایام میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا (علیهاسلام) که روز بیستم جمادیالثانی است. امام تصمیم گرفتند که روز میلاد حضرت زهرا (علیهاسلام) صحبت کنند و این صحبت هم قرار بود که درمنزلشان انجام بگیرد.
چون سخنرانی در روز عید انجام میگرفت و این یک چیز طبیعی بود که مردم در روزهای عید به دیدن امام میآمدند. به مردم هم اطلاع دادند، البته نه به صورت اطلاعیه و یا مثلاً درج در جراید و روزنامهها. آن وقتها که رسانههای گروهی در اختیار نبود؛ ولی بالاخره نیروهای انقلابی جریان را دهان به دهان به یکدیگر رساندند. خبر به تهران نیز رسید و جمعیت زیادی هم از تهران آمدند. خود مردم قم هم به عنوان دیدار با امام آمده بودند؛ از قبل معلوم بود که امام امروز میخواهد صحبت کند.
من وقتی به منزل امام رسیدم که هیچ راهی برای رفتن به داخل منزل وجود نداشت. حیاط منزل و حیاط کوچکی که در کنار این حیاط هست و تمام اتاقهای منزل مملو از جمعیت بود. جمعیت در کوچههای اطراف هم نشسته بودند. آن زمان از منزل امام که رد میشدی، یک باغ بزرگی بود که به باغ قلعه معروف بود. در این باغ هم جمعیت فراوانی نشسته بودند. از قبل برای صوت پیشبینی کرده بودند و بلندگوهای متعددی نصب نموده بودند تا همه مردمی که در کوچهها و آن باغ حضور داشتند نیز سخنرانی امام را بشنوند. امام در درگاه اتاقشان و مشرف بر جمعیتی که در حیاط حضور داشتند نشسته بودند و با استفاده از بلندگو، خطابه بسیار تند و آتشین و در عین حال متقن و مستدلی ایراد کردند.
در این خطابه بود که امام فریاد کردند: ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید، اسلام رفت. تعمیرات خیلی تکاندهنده بود. بعد به مجلس و پیرمردهایی که در مجلس سنا بودند حمله کردند که مملکت را فروختید و جشن گرفتید، مملکت را فروختید و چراغانی و پایکوبی کردید. بعد مقداری راجع به قانون کاپیتولاسیون صحبت کردند که مثلاً اگر کسی شاه مملکت را بکشد حق ندارند در ایران محاکمهاش کنند و باید به آمریکا برود و در آنجا محاکمه شود.
ایشان فرمود: ای شاه ایران به داد خودت برس. این خطابه امام شباهت زیادی به سخنرانی امام در روز عاشورا داشت؛ اگرچه آن تندی سخنرانی روز عاشورا را نسبت به شخص شاه نداشت، ولی از جهات زیادی کوبنده و با احساسات و فریاد همراه بود و از نطقهای استثنایی امام در طول مبارزه به شمار میرود. بعد امام یک مقداری از سکوت نجف و قم گلایه کردند و فرمود این مجلسین اصلاً قانونی نیستند؛ برای اینکه علما و مراجع آن را تحریم کردند...
به دنبال سخنان پرخروش حضرت امام، آقایان دیگر هم به میدان آمدند و صحبتهایی درخصوص همین جریان کاپیتولاسیون و تایید فرمایشات امام داشتند. مردم به خانه آقای شریعتمداری رفتند و ایشان یک صحبتی کرد قرار بر این شد که افراد دیگری هم صحبت کنند. از جمله قرار شد که یک شب حاج آقا مرتضی حائری بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد امام صحبت بکنند. مردم را خبر کردند که ایشان میخواهند صحبت کنند. من خودم در آن سخنرانی حضور داشتم و یکی از حرفهایی که ایشان آن شب گفت این بود که فرمود اسلام دینش و عبادتش عین سیاست است و سیاستش عین عبادت است و این دو از هم جدا نیست.
مرحوم حائری اشاره کرد به نماز جمعه که هم عبادت است و هم سیاست . انتشار این سخن که دین از سیاست جدا نیست، از کسی مثل آقای حائری خیلی خوب بود؛ چرا که در آن زمان در اذهان بسیاری این مطلب وجود داشت که دین از سیاست جدا است و سخنرانیها و موضعگیریهای امام را در مورد کاپیتولاسیون یک مساله سیاسی محض میدانستند. عدهای بودند که اصلاً میگفتند ما نباید با هیچ چیزی کار داشته باشیم.
از روزی که امام در زمان میلاد حضرت زهرا (علیهاالسلام)، آن سخنرانی سهمگین و کوبنده خود را ایراد فرمودند تا هنگامی که ایشان را دستگیر و تبعید نمودند، درست یک هفته طول کشید. امام در طول این یک هفته از اینکه چنین ضربه محکم و کوبندهای را به رژیم وارد نموده بودند، بسیار بشاش و خوشحال بودند. دو شب بعد از آن سخنرانی تاریخی، من خدمت امام رفتم. عدهای از جمله: مرحوم شهید سعیدی و چند نفر دیگر از آقایان فضلا و علاقهمندان به امام و انقلاب نیز حضور داشتند. آقای پسندیده، اخوی حضرت امام هم از خمین آمده بود. بحث سخنرانی و نطق امام پیش آمد و آقای پسندیده سوالاتی در مورد آن از امام میکرد. امام به ایشان فرمود نوار آن سخنرانی موجود است و شما میتوانید آن نوار را گوش کنید. خلاصه امام خیلی خوشحال بودند از اینکه آن ضربه محکم را به رژیم زده است. واقعاً هم ضربه محکمی بود؛ چراکه بعداً خود رژیم اقرار کرد که نوار سخنرانی امام حتی در روستاهای خوزستان، دست به دست میشده است.
وقتی که به کلام امام که در روایات اسلامی آن بزرگوار به «مردی از اهل قم» یاد شده است - پیرامون قم برمی خوریم؛ فضا معطر به بیانات آن بزرگمرد می شود به گونه ای که: استشمام آن، دل و روح را شادابی می بخشد.
امام در سراسر بیانات خود پیرامون قم، سخنان بلند و مضامین عالی به کار برده که خود حائز اهمیت است، برخی از صفات قم در بیان امام خمینی رحمه الله که در ادامه به آن بر می خوریم چنین است:
«حرم اهل بیت، مرکز علم، مرکز تقوا، مرکز شهادت، محل انتشار علم و عمل و شجاعت و شهامت و همه فضایل، نمونه بودن قم و علمای آن، مفتخر به قمی بودن، پایگاه استقلال اسلامی» و ده ها نمونه ارزشمند دیگر که با آن آشنا خواهیم شد.
یکی از مهم ترین سخنرانی های امام پیرامون قم سخنرانی ایشان در جمع گروهی از مردم شهر قم در حسینیه جماران به تاریخ ششم شهریور ۵۹ است. حضرت امام در این بیانات مضامین بسیار بلندی درباره قم می فرماید:
بسم الله الرحمن الرحیم
«قم، حرم اهل بیت است. قم، مرکز علم است. قم، مرکز تقواست. قم مرکز شهادت و شهامت است.
از قم، علم به همه جهان صادر شده است و می شود و از قم، شهامت به همه جا صادر می شود.
قم، شهری است که در آن ایمان و علم و تقوا پرورش یافته. از آن وقتی که قم بوده، قم از زمان ائمه اطهارعلیهم السلام مورد توجّه اسلام بوده است.
از قم، تقوا، شجاعت، شهامت و همه فضائل به همه جا صادر می شود و صادر خواهد شد.
علمایی که در قم من ادراک کرده ام کسانی بودند که در دنیا نمونه بودند، در علم و در تقوا.
من امیدوارم که ادامه پیدا کند این علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله علیه.
من هر جا باشم، قمی هستم و به قم افتخار می کنم. دل من پیش قم است و قمی، و دل من پیش همه اهل تقوا و همه کسانی است که به اسلام خدمت می کنند.
من گرچه از قم، مع الأسف، تا یک مقداری دور هستم؛ لکن به حسب قلب، نزدیکم. از شما جوان های عزیز تشکر می کنم که آمده اید و در این جای تنگ و تاریک و پر زحمت نشستید و من هم بیش از این نمی توانم تصدیع بدهم و از شما ملتمس دعا هستم؛ چنانچه خودم دعاگوی همه هستم و سلامت و سعادت همه مسلمین جهان را و شما برادران عزیز را از خدای تبارک و تعالی خواستارم.
سلام من را به اهل قم برسانید و از همه شما امیدوارم که این نهضت را به آخر برسانید و انشاءالله، اسلام را به همه معنا در همه جا پیاده کنید.»والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.