یکی از فاجعه‌بار‌ترین خیانت‌های «شاه مخلوع»، تصویب لایحه ننگین «کاپیتولاسیون» در مجلس شورای ملی بود که «امام خمینی (ره)» در پی آن اعلام عزای عمومی کردند.

 واژه «کاپیتولاسیون» در زبان پارسی به معنای «قضاوت کنسولی» است. 

لایحه ننگین کاپیتولاسیون هم به این معناست که اتباع یک کشور در کشوری دیگر مشمول قوانین قضائی کشور خود باشند؛ مثلا کسانی که در کشور آمریکا متولد شده باشند یا تبعه آن کشور باشند؛ اگر در کشور ایران مرتکب جرم یا خطای قانونی و قضائی شوند، هیچ مقام قضایی در کشور ایران حق محکوم کردن او را ندارد و تنها توسط تبعه کشور آمریکا و دستگاه قضائی آنجا می‌تواند محکوم شود. 

شوربختانه قانون مصونیت مستشاران آمریکایی از پیگرد قضایی در ایران، در ۲۱ / ۷ / ۱۳۴۳ به تصویب رسید و ابراز ناراحتی شدید و تاثرات قلبی امام خمینی (ره) را در پی داشت. 

در پی این ننگ تاریخی که به دست شاه مخلوع پهلوی رقم زده شد؛ امام خمینی (ره) اعلام عزای عمومی کردند. 

امضای این قرارداد در نظر امام خمینی (ره) به منزله سند بردگی ملت ایران، پایمال شدن حیثیت ارتش و دادگاه‌های ایران بود. 

رژیم پس از این سخنرانی، امام خمینی (ره) را بازداشت و به ترکیه تبعید کرد.

حسنعلی منصور لایحه کاپیتولاسیون را به مجلس شورای ملی برد که پس از ۸ساعت پر کشمکش با ۷۴ رای موافق و ۶۱ رای مخالف به تصویب رسید. 

کسی در آن وقت اطلاعی از تصویب چنین لایحه‌ای نداشت و در واقع معنای کلمه کاپیتولاسیون برای عالمان حوزه‌های علمیه هم غریب بود. 

امام خمینی (ره) که در آغاز نخست وزیری حسنعلی منصور از حصر آزاد شده بودند، از طریق شاگردان و مرتبطین خود در جریان تصویب لایحه کاپیتولاسیون قرار گرفتند.

امام خمینی (ره)، مرجع تقلید و مجتهد و رهبر زمان‌شناس وقت، در ۴ آبان سال ۱۳۴۲ در خانه خود در محله یخچال قاضی قم با دهان مبارکشان به ایراد سخن پرداختند و علیه این لایحه ننگین ابراز خشم و نگرانی کردند.

حضرت امام (ره)، ابتدا با صدور اعلامیه‌ای کوبنده ضمن تبیین و افشای این جنایت ننگین به شدت علیه آمریکا و خیانت رژیم وابسته آن موضع گیری کردند.

در صدر آن اعلامیه آیه: «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» قرار گرفته بود تا آن زمان در جامعه نه توجهی به «احکام» صریح و قاطع قرآن در زمینه مسائل سیاسی وجود داشت و نه «موضوعات» مورد توجه بود. 

استناد امام به «حکم» صریح و روشن نفی همیشگی و ابدی سلطه کفار بر مؤمنان از یک سو و افشاگری و تبیین ماهیت کاپیتولاسیون به عنوان روشن‌ترین و در عین حال زشت‌ترین نمونه از «موضوع» و مصداق سلطه کفار بر مؤمنین و پافشاری قاطع بر نفی آن به حکم قرآن، جهش بزرگی را در بیداری جامعه اسلامی و بخصوص حوزه‌های علمیه در جهت تصحیح و تعمیق نگرش نسبت به قرآن و منابع اسلامی و همچنین موضوع شناسی و شناخت مسائل سرنوشت سیاسی و اجتماعی به وجود آورد.

سخنرانی در روز میلاد حضرت فاطمه (س) و اعلام اعزا

روز چهارم آبان ماه ۱۳۴۳ علاوه بر روز میلاد با سعادت حضرت فاطمه (س)، دو مناسبت دیگر نیز داشت، یکی تولد امام خمینی (ره) براساس تقویم هجری قمری و همچنین روز تولد محمدرضا پهلوی دومین شاه پهلوی براساس تقویم شاهنشاهی که رژیم پهلوی در نظر داشت به مناسبت تولد شاه در اکثر شهر‌های ایران جشن و پایکوبی برگزار نماید.

با وجود آن‌که اعلامیه مکتوب امام خمینی (ره) درباره کاپیتولاسیون تقریبا مفصل‌ترین و کوبنده‌ترین اعلامیه ایشان تا آن زمان بود و به طور کامل مواضع ایشان در آن بیان شده بود و برغم قطعیت خطر دستگیری مجدد، اما امام خمینی (ره) به صدور اعلامیه تنها اکتفا نکرد و به خاطر اهمیت موضوع، همزمان مهمترین سخنرانی خودشان را نیز درباره همین موضوع ایراد کردند.

مرحوم حجت‏ الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی (ره) در گفت و گویی که در کتاب "پا به پای آفتاب؛ ج۱، ص۷۱" منتشر شده است در این رابطه می‌گوید: «خبر تصویب لایحه کاپیتولاسیون که در خبرنامه داخلی مجلس شورای ملی درج شده بود، به دست امام رسید. 

امام اعلام کردند که روز چهارم آبان دربارۀ خطرات این اقدام خفّت‏ بار رژیم سخنرانی می‏ کنند و قرار شد این خبر برای مردم قم و دیگر شهر‌ها اعلام شود.»

ترس رژیم شاهنشاهی از هشیاری امام خمینی (ره)

سیداحمد خمینی (ره) ادامه می‌دهد: «رژیم، سراسیمه فردی را به قم فرستاد تا امام را با تهدید از این اقدام بازدارد، اما امام او را نپذیرفت.
 وی در دیدار با برادر شهیدم حاج آقا مصطفی (ره) صریحاً نسبت به عواقب وخیم هرگونه مواضع ضدآمریکایی هشدار داد، اما این تهدید‌ها هیچ نوع تأثیری در عزم امام نداشت.»

حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان نیز در گفت و گویی با مجله "پاسدار اسلام آبان ۱۳۷۹- شماره ۲۲۷" در تشریح آن روز می‌گوید: بنده در آن روز از صبح زود در منزل امام (ره) حضور داشتم انبوهی از جمعیت از اقشار مختلف از قم و شهرستان‌ها به طرف منزل امام سرازیر شده بود، تراکم جمعیت در حیاط و اتاق‌های منزل امام (ره) فوق العاده و نفس گیر بود و برای اولین بار بلندگو‌های متعدد در امتداد کوچه‌های اطراف تا کوچه آقازاده و مسجد سلماسی و میدان بیمارستان فاطمیه نصب شده بود و تمام منطقه اطراف منزل امام و باغی که در ضلع جنوبی منزل امام قرار داشت، آکنده از جمعیت بود، مهمتر از کمیت جمعیت، کیفیت و عشق آتشینی بود که مردم به امام داشتند عشق مودت عجیبی که خداوند در دل مردم نسبت به امام انداخته بود.

رحیمیان تصریح کرد: بعد از آزادی امام خمینی (ره) در فروردین سال ۱۳۴۳ اندرونی منزل امام توام با بیرونی سابق تبدیل به بیرونی شد و خانه‌ای که متصل به ضلع شمالی منزل امام بود به صورت اجاره به عنوان اندرونی مورد استفاده ایشان قرار گرفت و طبعا دری بین دو خانه احداث شده بود راهرو اتاق‌های ضلع شمالی خانه امام از طریق دالان پشت اتاق‌ها است و پنجره اتاق‌ها رو به حیاط و با ارتفاع حدود ۱.۵ متر از کف حیاط است.

 امام (ره) در اتاق میانی که پنجره اش مشرف به حیاط است نشستند و مهم‌ترین سخنرانی‌شان را علیه کاپیتولاسیون ایراد کردند.

بنده در فاصله ۱.۵ متری جلوی امام (ره) در میان جمعیت ایستاده و شاهد جالب‌ترین و شگفت انگیزترین حادثه در آن روزگار بودم، هم به دلیل تراکم جمعیت، مجال نشستن نبود، و همه ایستاده بودند و هم در آن روز منزل و محضر مرجعیت اسلام به جای «مجلس» «مقام» بود یعنی این که همه قیام کرده بودند تا موعظه الهی «ان تقوموا لله» را تحقق بخشند.

سخنرانی امام علیه کاپیتولاسیون؛‌ای سران اسلام به داد اسلام برسید!

امام خمینی (ره) در حضور جمع کثیری از روحانیان و مردم قم که در روز میلاد با سعادت حضرت فاطمه در منزل ایشان در محله یخچال قاضی قم جمع شده بودند سخنرانی مهم خود را پس از ذکر نام خدا، با آیه استرجاع «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» که قرائت آن نشان مصیبتی بزرگ بر اسلام و مسلمانان بود، آغاز کردند و تأثرات قلبی و ناراحتی شدید خود را ابراز و اعلام عزای عمومی کرد و با اشاره به مفهوم الحاق ایران به پیمان وین و کاپیتولاسیون که نشانگر مصونیت قضایی نظامیان و غیر نظامیان آمریکایی است، نتایج سیاسی و اجتماعی مصوبه را با ذکر مثال‌هایی برای مردم بازگو کردند.‌ای سران اسلام به داد اسلام برسید!‌ای علمای نجف! به داد اسلام برسید!‌ای علمای قم! به داد اسلام برسید! 

 ایشان فرمودند: «.. عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین ... که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده هایشان، با کارمند‌های فنی شان با کارمندان اداری شان، با خدمه شان... از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. آقا من اعلام خطر می‌کنم،‌ای ارتش ایران من اعلام خطر می‌کنم،‌ای سیاسیون ایران من اعلام خطر می‌کنم ... والله گناهکار است کسی که فریاد نکند.‌ای سران اسلام به داد اسلام برسید.‌ای علمای نجف به داد اسلام برسید.‌ای علمای قم به داد اسلام برسید...» (صحیفه امام؛ ج ‏۱، ص ۴۱۵ - ۴۲۴)

رهبر کبیر انقلاب (ره) در این سخنرانی انگیزه رژیم پهلوی برای تصوبه این لایحه را تسهیل شرایط گرفتن وام ۲۰۰ میلیون دلاری از آمریکا آن هم با بهره‌ای سنگین اعلام نمود و عامل این ننگ و فضاحت را دولت و مجلسی دانست که با سرنیزه آمریکایی‌ها بر سرکار آمده است، نه نمایندگان مردم؛ ایشان عمل نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورا را خیانت به کشور و اسلام و مصوبات آن را غیرقانونی و همچنین وکالتشان را غیرشرعی و غیرقانونی خواندند و آنان را از وکالت عزل کرده و ادامه دادند: «من اعلام خطر می‌کنم،‌ای ارتش ایران! من اعلام خطر می‌کنم،‌ای سیاسیون ایران! من اعلام خطر می‌کنم،‌ای بازرگانان! من اعلام خطر می‌کنم،‌ای علمای ایران!‌ای مراجع اسلام! من اعلام خطر می‌کنم،‌ای فضلا!‌ای طلاب!‌ای مراجع!‌ای آقایان!‌ای نجف!‌ای قم!‌ای مشهد!‌ای تهران!‌ای شیراز! من اعلام خطر می‌کنم، خطردار است، معلوم می‌شود زیر پرده چیز‌هایی است و ما نمی‌دانیم. در مجلس گفتند نگذارید پرده‌ها بالا برود، معلوم می‌شود برای ما خواب‌ها دیده‌اند. از این بدتر چه خواهند کرد. نمی‌دانم از اسارت بدتر چه از ذلت بدتر چه؟ چه می‌خواهند با ما بکنند. چه خیالی دارند اینها. این قرضه دلار چه به سر این ملت می‌آورد، این ملت فقیر ده سال ۱۰۰ میلیون دلار، ۸۰۰ میلیون تومان نفع پول به آمریکا بدهد! در عین حال ما را بفروشید برای یک همچو کاری!»

ایشان در ادامه سخنرانی خود با اشاره به سخنرانی مهم مرحوم آیت الله مدرس در صحن مجلس شورای ملی در ادوار گذشته بر علیه اولتیماتوم دولت روس گفتند: یکی از مورخین، مورخین آمریکائی می‌نویسد که یک روحانی با دست لرزان آمد پشت تریبون ایستاد و گفت: "آقایان اگر بناست ما از بین برویم چرا با دست خودمان برویم" (و آن طرح را که به سبب اولتیماتوم آمده بود را) رد کرد.

 مجلس به واسطه مخالفت او جرات پیدا کرد و رد کرد و هیچ غلطی هم نکردند. 

روحانی این است، یک روحانی توی مجلس بود نگذاشت آن قلدر شوروی را، روسیه سابق را، پیشنهاد اولتیماتومش را یک روحانی ضعیف، یک مشت استخوان رد کرد.

 امروز هم باید روحانی نباشد، برای همین قطع ید روحانی باید بکنند تا به آمال و آرزوی خودشان برسند، من چه بگویم؟!

امام خمینی (ره) در پایان این سخنرانی خود فرمودند: «ما این قانونی که گذراندند- به اصطلاح خودشان- قانون نمی‌دانیم. ما این مجلس را مجلس نمی‌دانیم. ما این دولت را دولت نمی‌دانیم. اینها خائنند به مملکت ایران! خائنند! خداوندا، امور مسلمین را اصلاح کن. [آمین حضار]خداوندا، دیانت مقدسه اسلام را عظمت به آن عنایت فرما. [آمین حضار]خدایا، اشخاصی که خیانت می‌کنند به این آب و ملک، خیانت می‌کنند به اسلام، خیانت می‌کنند به قرآن، آنها را نابود کن. [آمین حضار]-» (صحیفه امام، ج ۱، ص: ۴۱۵-۴۲۴)

پیامد‌های سخنرانی امام خمینی (ره) در مخالفت با کاپیتولاسیون

مرحوم آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی از روحانیان انقلابی و فعال در دوران نهضت اسلامی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در این رابطه می‌گوید: به دنبال سخنان پرخروش حضرت امام، آقایان دیگر هم به میدان آمدند و صحبت‌هایی درخصوص همین جریان کاپیتولاسیون و تایید فرمایشات امام (ره) داشتند.

 از جمله قرار شد که یک شب حاج آقا مرتضی حائری بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد امام (ره) صحبت بکنند.

 مردم را خبر کردند که ایشان می‌خواهند صحبت کنند.

 من خودم در آن سخنرانی حضور داشتم و یکی از حرف‌هایی که ایشان آن شب گفت این بود که فرمودند اسلام دینش و عبادتش عین سیاست است و سیاستش عین عبادت است و این دو از هم جدا نیست، انتشار این سخن که دین از سیاست جدا نیست، از کسی مثل مرحوم حائری خیلی خوب بود؛ چراکه در آن زمان در اذهان بسیاری این مطلب وجود داشت که دین از سیاست جدا است و سخنرانی‌ها و موضعگیری‌های امام را در مورد کاپیتولاسیون یک مساله سیاسی محض می‌دانستند.

این افشاگری‌ها و سخنرانی‌ها باعث شد شاه و رژیم ستمشاهی که از آمریکا و ایادی آن دستور می‌گرفت، امام خمینی (ره) را دستگیر و از ایران تبعید کند.

 با وجود همه مخالفت‌ها و دشمنی‌ها با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ و تشکیل شورای انقلاب در ۲۳ اردیبشهت ۱۳۵۸ لایحه کاپیتولاسیون برای همیشه لغو شد.

آن ذلتی که شاه مخلوع و رژیم پهلوی برای مردم ایران و به بند کشیدن و استعمار بیش از پیش آنها به بار آورده بود با دستان فرزند حضرت زهرا (س) در روز تولد خوش یمن و مبارک مادر ایشان و خودشان با آگاه ساختن مردم و لغو آن، برای همیشه به عزتی ابدی برای مردم ایران و پایان استعمار و آغاز عزت مردم ایران بدل شد.

منبع:فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.