در مطلب زیر نوشتاری به بهانه سالگرد درگذشت شهادت‌گونه سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد را از نظر می‌گذرانید.

روز ۱۲خرداد ۱۳۷۹ در آستانه روز‌های پایانی ماه صفر و ایام رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام‌حسن (ع) و امام‌رضا (ع) یک خودرو در مسیر جاده تهران ــ مشهد دچار سانحه رانندگی شدیدی شد که در این تصادف آیت‌الله سیدعباس ابوترابی و پسرش حجت‌الاسلام سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد به لقاءالله پیوستند. زندگی سراسر انقلابی سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد به‌عنوان یک قهرمان ملی باید در این سال‌ها تبدیل به‌اثار هنری زیادی اعم از فیلم، نمایش و کتاب می‌شد، اما شاهد هستیم که نهاد‌های فرهنگی و هنری در این زمینه کوتاهی‌های بسیاری کردند.

شاگرد واقعی امام‌خمینی (ره)
خانواده ابوترابی‌ها را همه قزوینی‌ها می‌شناسند، خانواده‌ای که نسل اندر نسل اهل دانش و مردم‌داری بودند. سیدعباس که خود مجتهدی مبرز و از شاگردان آیت‌الله بروجردی بود، محور فعالیت‌های انقلابی روحانیان و مردم قزوین بود و ساواک او را در اسناد خود چنین معرفی کرده‌است: «نامبرده در محافل مذهبی از علمای تراز اول شناخته می‌شود ولیکن از لحاظ ملی و سیاسی فرد مورد اعتمادی نیست ... نامبرده از روحانیون افراطی مخالف دولت بوده که به‌وسیله سخنرانی‌های خود، موجب تحریک مردم به اغتشاش در شهرستان قزوین گردیده‌است.»

سیدعلی‌اکبر در چنین خانواده‌ای بزرگ شد و درحالی‌که برخی افراد خانواده اصرار داشتند او که دیپلم ریاضی گرفته‌است، برای ادامه‌تحصیل به آلمان برود، تصمیم گرفت به مدرسه نواب مشهد برود و درس طلبگی بخواند. او در مشهد شاگرد استادان بزرگی، چون آیت‌الله حاج‌ شیخ‌ مجتبی قزوینی و ادیب نیشابوری بود و بعد از چند سال به مدرسه حجتیه قم رفت و در آنجا از محضر بزرگانی، چون امام (ره)، آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله وحید خراسانی، آیت‌الله شیخ‌کاظم تبریزی، آیت‌الله میرزاعلی‌آقا غروی، آقامصطفی خمینی و... استفاده کرد. او از همان اوایل دوران تحصیل به‌شدت تحت تأثیر فدائیان‌اسلام قرار گرفت و از همان دوره در فعالیت‌های طلاب علیه نظام پهلوی به‌خصوص بعد از قیام ۱۵خرداد حضوری فعال داشت. ابوترابی بعد از تبعید امام، به نجف رفت و در دروس ولایت‌فقیه امام شرکت کرد و در سال ۱۳۴۵ هنگام واردکردن محموله‌ای شامل صد‌ها برگ اعلامیه امام‌خمینی به داخل کشور دستگیر و زندانی شد.


بیشتربخوانید


او آرام ندارد
بعد از آزادی، ابوترابی با شهید سیدعلی اندرزگو ارتباط پیدا کرد و به زندگی و مبارزه مخفیانه روی‌آورد. یکی از منابع ساواک در اسفند۱۳۵۱ گزارش کرد که از ارتباط سیدعلی‌اکبر ابوترابی با شیخ‌عباس تهرانی (اندرزگو) مطلع شده‌است. ساواک بلافاصله ابوترابی را بازداشت کرد، اما چیزی نتوانست از زیر زبان او بیرون بکشد. ارتباط ابوترابی با چهره‌های مشهور مخالف رژیم مانند، سیدمحمدحسین بهشتی و سیدعلی خامنه‌ای، ساواک را به‌شدت نسبت به وی حساس کرده‌بود به گونه‌ای که در گزارش‌های ساواک او را چنین معرفی می‌کردند: «سیدعلی‌اکبر ابوترابی فردی فعال است که دائم بین قم و تهران در حال تردد است. او آرام ندارد.»
پیروزی انقلاب اسلامی، باعث شد ساواک که در یک‌قدمی دستگیری ابوترابی به‌دلیل افشای وسعت ارتباط او با شهید اندرزگو بود، نتواند این روحانی خستگی‌ناپذیر را از سر راه بردارد. با پیروزی انقلاب، ابوترابی نقش مهمی در تشکیل کمیته انقلاب اسلامی قزوین و جلوگیری از هرج‌ومرج در این شهر به عهده گرفت و با رأی قاطع مردم به عضویت و بعد ریاست شورای شهر انتخاب شد. اما هنوز ابوترابی آرام نگرفته‌بود که جنگ تحمیلی آغاز شد و سید به‌جای نشستن پشت میز، راهی جبهه شد و در کنار شهید دکتر مصطفی چمران در ستاد جنگ‌های نامنظم به سازماندهی نیرو‌های مردمی پرداخت. یکی از اقدامات نظامی مؤثر وی در این زمان، آزادی منطقه «دب‌حردان» به فرماندهی وی بود.

خبر شهادت و داستان اسارت
در همین زمان بود که به پیشنهاد شهید چمران قرار شد مقدمات یک عملیات در جبهه «الله اکبر» را فراهم کنند. سید در عملیات شناسایی حضور یافت، اما به دست نیرو‌های دشمن افتاد و اسیر شد. نیرو‌های خودی که دید درستی نسبت به منطقه نداشتتند، نتوانستند زنده‌بودن سیدعلی‌اکبر را تشخیص دهند و به شهید چمران خبر شهادت سیدعلی‌اکبر ابوترابی داده شد. این خبر، شهید چمران را شدیدا متأثر کرد و او در پیامی به تاریخ ۸ دی ۱۳۵۹ تأثر شدید خود را از شنیدن خبر شهادت ابوترابی چنین بیان کرد: «شهید ابوترابی، عارف شیدایی بود که راز و نیاز‌های عاشقانه‌اش با خدای بزرگ در نیمه‌های شب، دل عشاق عالم را آب می‌کرد. آن‌قدر آرام و مطمئن بود که گویی از عمق اقیانوس برآمده‌است.

آنچنان ساکت، همچون آسمان که در شب‌های پاک پرستاره، در دل شب‌زنده‌داران غوغا به‌پا می‌کند، اما درعین‌حال رزمنده‌ای بود که در صحنه نبرد توفان به‌پا می‌کرد. فریاد خشمش زهره را آب می‌نمود و از شیر جسورتر و اراده‌اش پولاد را خجل می‌کرد.» وقتی خبر منتشر شد، مجالس بزرگداشت و عزاداری برای ایشان برگزار و در شهرستان قزوین تعطیلی و عزای عمومی اعلام شد و برخی آیات عظام و نمایندگان علما در مجالس یادبود ایشان حضور یافتند. ابوترابی که به دست دشمن اسیر شده‌بود و زیر شکنجه قرار داشت، خود را یک بزاز ساده معرفی می‌کرد، اما بالاخره عراقی‌ها فهمیدند او رئیس شورای شهر قزوین است به همین دلیل او را به چشم یک اسیر ویژه نگاه می‌کردند و البته فشار روی او از همه اسرای ایرانی بیشتر بود. او را بار‌ها به زندان‌ها و اردوگاه‌های مختلف بردند و عملا سیدعلی‌اکبر ابوترابی به عنوان نماینده و سخنگوی اسیران ایرانی در زندان‌های عراق شناخته شده‌بود. عراقی‌ها بدون این‌که بخواهند، وقتی محبوبیت و نفوذ کلام او را در بین اسرا می‌دیدند، به این نتیجه رسیدند بهتر است از طریق سیدعلی‌اکبر ابوترابی اسیران ایرانی را در جریان مطالبات خود قرار دهند. ابوترابی که خود را سپر بلای دیگر اسرا کرده‌بود، در صف نخست دفاع از رزمندگان بود و در موارد بسیاری خود را در معرض خطر و شکنجه دشمن قرار داد تا از آسیب دیدن به اسرا جلوگیری کند.

داستان پیچیده مرگ
داستان‌های زیادی از شکنجه‌ها و رنج‌های این سید محبوب و مظلوم به دست افسران وحشی بعثی هم از طریق خود او و هم از طریق خاطرات دوستان و هم‌بندان او به دست ما رسیده که نشانه‌هایی از صبر و استقامت او در این مسیر است. سید بعد از آزادی به عنوان نماینده رهبر معظم انقلاب در امور آزادگان و نماینده مجلس به خدمت مردم مشغول بود که در مسیر سفر به مشهد درگذشت. درباره ماجرای این تصادف اطلاع‌رسانی و تحقیق زیادی نشده و آن را در شمار حوادث و سوانح رانندگی پرشماری قرار داده‌اند که هرسال جان بسیاری از مردم ما را به دلیل‌های مختلف می‌گیرد. شاید با توجه به شأن و شخصیت اثرگذار و فرهنگی ابوترابی بد نبود درباره این ماجرا تحقیق ویژه‌ای صورت گیرد؛ چراکه ما در این سال‌ها از درگذشت ناگهانی و گاه شک برانگیز بسیاری از چهره‌های فرهنگی و انقلابی زیان بسیار دیده‌ایم.

پیشنهاد‌هایی برای «ابوترابی» شناسی
اگر علاقه‌مند هستید درباره زنده‌یاد بیشتر بدانید و بخوانید، چند کتاب و یک فیلم مستند را به شما پیشنهاد می‌کنیم. البته باید با کمال تأسف بگوییم زندگی سراسر التهاب و مبارزه این شخصیت روحانی، مورد غفلت فیلمسازان و سریال‌سازان ایرانی قرار گرفته‌است و اثری که در خور این مرد مجاهد باشد در سینمای ایران یافت نمی‌شود. اگر اهل کتاب هستید، «پاسیاد پسر خاک: زندگی و زمانه حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی فرد» را که سوره مهر منتشر کرده‌است، پیشنهاد می‌کنیم. این کتاب نوشته محمد قبادی است و نگاهی جامع و خوب به زندگی این شخصیت دارد.

«فرزند ابوتراب، برگ‌هایی از زندگی مرحوم سیدعلی اکبر ابوترابی» نوشته غلامعلی رجایی را نشر شهید کاظمی‌و کتاب «خستگی ناپذیر: به روایت سیدعلی‌اکبر ابوترابی» اثر عبدالمجید رحمانیان را انتشارات پیام آزادگان منتشر کرده‌اند و هر دو اثر، کتاب‌های خوبی هستند که شما را بیشتر با ابوترابی و نقش مهمش در انقلاب آشنا می‌کنید. اگر به کتاب صوتی علاقه دارید، باید بگوییم کتاب صوتی خستگی ناپذیر هم با گویندگی مهدی طهماسبی منتشر شده‌است. 

این کتاب سه بخش اساسی دارد؛ قسمت نخستین آن درباره نوع رابطه سید آزادگان با شهید سیدعلی اندرزگوست. قسمت دوم به شهید مصطفی چمران اختصاص دارد؛ مردی عارف مسلک که یکی از مهم‌ترین فرماندهان جنگ بود و دوستی جالبی با ابوترابی داشت. قسمت پایانی کتاب نیز درباره خاطراتی است که علی‌اکبر ابوترابی درباره عارفان و کرامات آن‌ها سخن می‌گوید.

درباره کتاب خستگی‌ناپذیر جالب است بدانید نویسنده‌اش یعنی عبدالمجید رحمانیان خودش سال‌ها در اردوگاه‌های دشمن، اسیر بوده و پس از آزادی تمرکز خود را بر حوزه‌های پژوهشی و ادبی دفاع‌مقدس گذاشته‌است. یکی دیگر از کتاب‌های خوب درباره این شخصیت، «سیره ابوترابی: خاطرات دوران اسارت حجت‌الاسلام و المسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی فرد» است که در دو جلد منتشر شده و مؤسسه پیام آزادگان ناشر آن است.
مجموعه دو جلدی «سیره ابوترابی» دربر دارنده ویژگی‌های شخصیتی و خصوصیات اخلاقی مرحوم سیدعلی‌اکبر ابوترابی فرد است. جلد نخست سیره ابوترابی شخصیت وی را در طول دوران اسارت در اردوگاه‌های ارتش صدام به تصویر می‌کشد و مجلد دوم این مجموعه هم به توصیف ویژگی‌های شخصیتی او از زبان دوستان و خانواده‌اش اختصاص دارد.

مطالب مندرج در این مجموعه، با همکاری سیدحبیب حبیب‌پور و در گفتگو با شخصیت‌های سیاسی، دوستان، خانواده و اسیران هم دوره مرحوم ابوترابی گردآوری شده‌است. در کنار این اطلاعات، از اسناد و مدارک موجود در انتشارات پیام آزادگان و همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین هم استفاده شده‌است. همچنین اگر دوست دارید درباره ابوترابی بیشتر بدانید، بد نیست فیلم مستند «ورای صلح و جنگ»، به کارگردانی و تهیه‌کنندگی رضا عسگرلو را ببینید که روایتی متفاوت از دوران حضور مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی‌فرد در اردوگاه اسرای ایرانی در عراق است.

این فیلم مستند ۳۰ دقیقه‌ای روایتی دقیق از سید آزادگان، ابوترابی‌فرد و بیانگر بخشی از ابعاد بین‌المللی آزادگان سرافراز دفاع‌مقدس است. در این مستند، «اندریاس ویگر» رئیس کمیته بین‌المللی صلیب سرخ که در اردوگاه اسرای ایرانی در عراق حضور داشته، ناگفته‌هایی از آزاده سرافراز را بیان کرده‌است. همچنین در این فیلم مستند، اولین روایت از دیدار ویگر و حجت‌الاسلام ابوترابی فرد در اردوگاه موصل به نمایش درآمده‌است. فیلم مستند ورای صلح و جنگ در کشور‌های سوئیس و فرانسه تصویربرداری شده و در کنار پرداختن به شخصیت والای حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد، تاثیرگذاری او بر ماموران صلیب سرخ و نقش اندیشه اسلامی‌- ایرانی را در صلح جهانی و حقوق بین‌المللی بشر دوستانه مورد بررسی قرار داده‌است.

منبع: روزنامه جام جم 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.