علیرضا معاف، معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادداشتی به اهمیت فضیلت دهه کرامت پرداخته است. وی در این یاداشت به ۱۰ نکته راهبردی اشاره کرد و نوشت: ۱- اهمیت هجرت¬ تمدن ¬ساز و جامعهپرداز امام رضا و حضرت معصومه:
یکی از مفاهیم مهم و پرمضمون در قرآن کریم، مفهوم «هجرت» است. نگارنده معتقد است بر اساس آیات ۷۲ تا ۷۵ سوره انفال میتوان «نظریه هجرت» را تدوین و ارائه نمود. آیات متعددی در قرآن کریم در کنار جهادکنندگان، هجرت کنندگان را نیز می¬ ستاید و بلکه آن را مقدم بر جهاد بیان میدارد:
«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ * وَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا مَعَکُمْ فَأُولئِکَ مِنْکُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛ و کسانى که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا به جهاد پرداخته، و کسانى که [مهاجران را]پناه داده و یارى کردهاند، آنان همان مؤمنان واقعىاند، براى آنان بخشایش و روزى شایستهاى خواهد بود. * و کسانى که بعداً ایمان آورده و هجرت نموده و همراه شما جهاد کردهاند، اینان از زمره شمایند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر [از دیگران]در کتاب خدا سزاوارترند. آرى، خدا به هر چیزى داناست.» (انفال: ۷۵-۷۴)
و در مقابل کسانی که به دلیل منافع و علائق دنیایی، از دستور هجرت سرباز زدند سرزنش می¬ نماید:
«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا ما لَکُمْ مِنْ وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْءٍ حَتَّى یُهاجِرُوا؛ و آنها که ایمان آوردند و مهاجرت نکردند، هیچ گونه ولایت [دوستى و تعهّدى]در برابر آنها ندارید تا هجرت کنند!» (انفال: ۷۲) در اهمیت مسئله هجرت همین بس که برخی هجرتها در تاریخ اسلام، هجرتهای تمدن ساز بوده است و اگر به این دستور خداوند عمل نمیشد، تمدنی هم شکل نمیگرفت.
الف- اولین هجرت تاریخ اسلام که مبنای شکل گیری تمدن بزرگ اسلامی شد، هجرت پیامبراکرم (ص) و یارانشان به مدینه بود. تاثیر هجری و مفهوم هجری بر تقویم اسلامی (هجری قمری- هجری خورشیدی- هجری تقدیری) به خوبی از این تاثیر حکایت میکند.
ب- همچنین هجرت امیرالمؤمنین (ع) از مدینه به کوفه نیز از هجرتهای مؤثر در تقویت تمدن¬ اسلامی بود.
ج- هجرت و حرکت امام حسین از مدینه به مکه و از مکه به سمت کوفه که منجر به وقوع حادثه کربلا و تاثیر تاریخی و تمدنی بی بدیل عمیق این هجرت در دنیای اسلام شد.
د- در این میان هجرت امام رضا (ع) از مدینه به طوس و هجرت خواهرشان حضرت معصومه (س) به قم، منشأ برکات فراوانی برای ایران اسلامی شد، که مهمترینش شکل گیری حوزه علمیه قم و سپس حکومت اسلامی در دوران غیبت امام زمان (عج) بود.
۲- انقلاب اسلامی مدیون هجرت امام رضا و حضرت معصومه:
انقلاب اسلامی در حدوث خود مدیون رهبری عالمانه و خالصانه حضرت امام خمینی (ره) و در بقاء خود مدیون زعامت مدبرانه و حکیمانه حضرت آیت الله خامنهای است که ایشان تربیت شدگان حوزههای قم و مشهد هستند که به برکت وجودی این خواهر و برادر جلیل القدر و عظیم الشان و هجرت آنان شکل گرفته است.
عظمت حرکت امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران به تنهایی کافی است تا نشان دهنده عظمت یک زن و تاثیر تمدنی حرکت و هجرت او باشد؛ پدیدهای که نشان میدهد یک زن چه میزان میتواند دارای برکت و ارج و قرب معنوی باشد که صرف وجود حرمش در یک منطقه، اینگونه منشأ شکل گیری حکومت اسلامی گردد و نظم حاکم بر جهان، سیاست، فلسفه، فقه و زندگی را دچار تحول و دگرگونی کند.
۳- توسعه تمدنی در شرق دنیای اسلام:
در کنار هجرت حضرت رضا و خواهرشان حضرت معصومه، هجرت بزرگ تعداد قابل توجهی از فرزندان امام موسی بن جعفر (ع) از مدینه و عراق به سمت شرق، بستر توسعه تمدن اسلامی به شرق اسلام شد. اتفاق بزرگی که با اتخاذ یک سیاست جمعیتی هدفمند و هوشمندانه از سوی امام هفتم پایه ریزی و بنا نهاده شد و با این سیاست و هجرت خاندان امام موسی بن جعفر به دنبال آن، پهنه ایران موسوی شد و تا همین امروز، فرزندان اهل بیت و سادات مورد تکریم همه مردم ایران و شیعیان و مسلمانان منطقه هستند. ساداتی که بسیاری از بزرگان و علمای جریان ساز و تحول آفرین دنیای اسلام از بین آنها برخاسته اند.
۴- مرقدهای امامزادگان به مثابه اقطاب فرهنگی:
امامزادگان و مرقدهای مطهر آنان در قم و شیراز و اصفهان و قزوین و اهواز و تهران و رشت و ... را باید به مثابه اقطاب فرهنگی و مراکز تولید فرهنگ ناب دینی درک نمود و برای توسعه فرهنگ دینی از این امکنه نورانی بهره برد. ضرورت دارد متولیان فرهنگ و هنر کشور به ظرفیت امامزادگان و مرقدهای مظهر امامزادگان بیش از گذشته توجه و اهتمام نمایند. رهبر انقلاب میفرمایند بقاع متبرکه باید قطبهای فرهنگی کشور شوند.
۵- دختران و خواهران؛ مورد تکریم ویژه قرآن:
مناقشه زن، زندگی، آزادی اساسا در فرهنگ اسلامی محلی از اعراب ندارد؛ آنچه در جریانهای فمینیستی و طرفداران مدرن حقوق زن مد نظر است ریشه در نگاه واپسگرای دنیای صنعتی و مدرن یا دین تحریف شده کلیسایی به زن دارد و با نگاه اسلام و قرآن به زنان و بانوان و دختران کاملا در تخالف و تباین و تضاد است. در منابع دینی ما، مصادیق متعددی از زنان تاثیرگذار، جریان ساز و تمدن آفرین معرفی شده اند؛ همچنین بارها از خواهران و برادرانی که رفتارهای هماهنگ و مؤثرشان منشأ برکات و تاثیرات گفتمانی عمیق شده است، به چشم میخورد؛ امام حسین (ع) و حضرت زینب (س)، امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) و حضرت موسی (ع) و خواهرش.
آیت الله جوادی آملی در کتاب «زن در آیینه جلال و جمال الهی»، درباره شخصیت خواهر حضرت موسی میفرماید علاوه بر مادر حضرت موسی (ع)، کار خواهر حضرت موسی (ع) نیز در ماجرای تعقیب صندوقچه حضرت موسی (ع) و راهنمایی درباریان فرعون به سمت مادر موسی (ع) برای شیردادن ایشان، در آن شرایط اختناق فرعونی، بسیار شجاعانه بود و چه بسا اگر آن کار شجاعانه صورت نمیگرفت، اساساً انقلاب حضرت موسی (ع) شکل نمیگرفت.
اصولاً در زندگی حضرت موسی (ع) زنان فرهیخته، مهذب و شجاعی نقش مؤثر داشتند: ۱- مادر موسی (ع)، ۲- خواهر موسی (ع)، ۳- حضرت آسیه همسر فرعون و ۴- همسر موسی (ع) که یکی از دختران حضرت شعیب (ع) بود. هرکدام این بانوان به نحوی در شکل گیری انقلاب موسوی به او کمک کردند.
۶- زنان تاریخساز:
در قرآن نام زنان و دختران موثر و ارزشمند دیگری نیز به چشم میخورد؛ زنانی که هر کدام نقشهای متنوع جنس زن مانند مادری، خواهری، دختری و همسری را داشته اند:
۱- حضرت حوا، ام البشر به عنوان همسر حضرت آدم و مادر هابیل ۲- مادر حضرت مریم که همسر عمران بوده است. ۳- حضرت مریم مادر حضرت عیسی ۴- یوکابد مادر حضرت موسی ۵- ساره و هاجر همسران حضرت ابراهیم و مادران حضرت اسحاق و اسماعیل ۶- همسر حضرت زکریا و مادر حضرت یحیی ۷- همسر حضرت نوح ۸- همسر حضرت ایوب ۹- آسیه همسر فرعون ۱۰- صفو همسر حضرت موسی و دختر حضرت شعیب ۱۱- همسران نبی اکرم حضرت محمد (ص) ۱۲- دختران حضرت آدم ۱۳- دختران حضرت لوط ۱۴- دختران حضرت شعیب ۱۵- دختران پیامبر رحمت (ص) به ویژه حضرت کوثر (س) ۱۶- خواهر حضرت موسی ۱۷- مادر حضرت یوسف و همسر یعقوب نبی و ...
۷- ویژگیهای محبتی دختران در منطق قرآن:
در قرآن کریم آیات زیادی به مسئله زن و ارزش زن پرداخته اند؛ اما آیهای که کمتر به آن پرداخته میشود و دارای نکته جالبی در مسئله زن و دختر است، این آیه شریفه است:
«وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینا أَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ کُفْراً * فَأَرَدْنا أَنْ یُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَکاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً؛ و، اما آن نوجوان، پدر و مادرش [هر دو]مؤمن بودند، پس ترسیدیم [مبادا]آن دو را به طغیان و کفر بکَشد. * پس خواستیم که پروردگارشان آن دو را به پاکتر و مهربانتر از او عوض دهد.» (کهف: ۸۱-۸۰)
این آیات مربوط به پاسخ جناب خضر (ع) به حضرت موسی (ع) درباره چرایی قتل آن پسر نوجوان است. مطابق برخی روایات، خداوند به آن پدر و مادر، دختری عطا کرد که از آن پسر نوجوان، از جهات مختلف مادی و معنوی بهتر بود. از جمله اینکه از نسل آن دختر، ۷۰ نفر به پیامبری مبعوث شدند. کمااینکه از تعبیر «وَ أَقْرَبَ رُحْماً» نیز می¬توان دختر بودن فرزند دوم را برداشت نمود. چراکه غالباً دختران مهربان¬ترند و با پدر و مادر بیشتر صله رحم میکنند.
۸- دختران، فرشتههای زمین و رحمت خداوند:
در برخی کتب حدیثی معتبر شیعه، مانند کافی، بخش اختصاصی وجود دارد با عنوان «بَابُ فَضْلِ الْبَنَاتِ» که احادیث متعددی مربوط به دختران و فضیلت آنها در آن آمده است. در این روایات ویژگیها و خصوصیات دختران مورد تکریم و تجلیل قرار گرفته است. به عنوان نمونه ۲ روایت ذیل را اشاره میکنم:
۱. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ فَإِنَّمَا یُثَابُ عَلَى الْحَسَنَاتِ وَ یُسْأَلُ عَنِ النِّعْمَةِ؛ دختران حسنه اند و پسران، نعمت؛ بر حسنه ثواب میدهند و از نعمت سوال میپرسند.»
۲. قالَ رسول الله (ص): مَنْ کَانَتْ لَهُ ابْنَةٌ وَاحِدَةٌ کَانَتْ خَیْراً لَهُ مِنْ أَلْفِ حَجَّةٍ وَ أَلْفِ غَزْوَةٍ وَ أَلْفِ بَدَنَةٍ وَ أَلْفِ ضِیَافَةٍ؛ هرکس دختری داشته باشد، بهتر است برای او از هزار حج و هزار جهاد و هزار شتری که به مکه هدیه کند و هزار مهمانی دادن است.»
۹- دختران مطلوب از نگاه پیامبر رحمت:
پیامبر اسلام در روایتی زیبا ۴ صفت دختران ممتاز و مطلوب را بیان کرده اند. نرم خویی، سازگاری، انس، آشکارسازی محبت و پرستاری نکاتی است که در نظام تربیتی باید به آنها توجه شود.
قَالَ رسول الله (ص): نِعْمَ الْوَلَدُ الْبَنَاتُ مُلْطِفَاتٌ مُؤْنِسَاتٌ مُمَرِّضَاتٌ مُبْدِیَات؛ چه خوب فرزندانی هستند دختران! نرم و سازگارند، انس میگیرند، پرستاری میکنند و محبتشان را آشکار می¬ کنند.»
۱۰- دولت کرامت و رفتار کریمانه با مردم:
رویکرد دولت کرامت با مردم باید کرامت باشد؛ رفتار کریمانه و تکریم مردم، از سوی مسوولین و کارگزاران، منطق قرآن و نهج البلاغه است.
وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا
و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکبها]برنشاندیم و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از آفریده هاى خود برترى آشکار دادیم. اسراء-۷۰
امیرالمومنین هم در عهدنامه مالک اشتر (نامه ۵۳ نهج البلاغه) میفرمایند:
وَلْیَکُنْ أَحَبَّ الاُْمُورِ إِلَیْکَ أَوْسَطُهَا فِی الْحَقِّ، وَأَعَمُّهَا فِی الْعَدْلِ، وَأَجْمَعُهَا لِرِضَى الرَّعِیَّةِ فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ بِرِضَى الْخَاصَّةِ، وَإِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ یُغْتَفَرُ مَعَ رِضَى الْعَامَّةِ
دوست داشتنى ترین چیزها در نزد تو، در حق میانه ترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودى مردم گسترده ترین باشد، که همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزدیکان) را از بین مى برد، امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى أثر مى کند؛ بنابراین تکریم عموم مردم از سوی حکومت و مسولین، منطق نهج البلاغه است؛ آیت الله مکارم در توضیح این بخش از نامه امیرالمومنین به مالک اشتر مینویسد: «آنچه در جمله هاى کوتاه بالا آمد در واقع زیربناى حکومت هاى پایدار را تشکیل مى دهد. افراد یک جامعه همیشه بر دو گروه تقسیم مى شوند: اقلیت ثروتمندى که معمولاً اطراف زمامداران را مى گیرند و با چاپلوسى و تملق و اظهار اخلاص و فداکارى در فکر تأمین منافع خویشند و در برابر آنها اکثریت مردم که چرخ هاى زندگى اجتماعى با دست و بازوى آنها در حرکت است، بیش از همه زحمت مى کشند و بیش از همه به کشورشان علاقه مندند. اگر گروه اوّل از حکومتى ناراضى شوند ولى گروه دوم راضى و خشنود باشند هیچ مشکلى به وجود نمى آید؛ مشکلات جامعه با دست توده هاى مردم حل مى شود و داد فریاد آن اقلیت تغییرى در مسیر کارها ایجاد نمى کند؛ ولى اگر رضایت این گروه اقلیت به بهاى خشم توده هاى مردم جلب گردد آن هنگام است که پایه هاى حکومت به لرزه در مى آید وچنانچه نارضایتىها ادامه پیدا کند منتهى به قیام و انقلابها خواهد شد.
زندگى پیغمبر اسلام و على (علیه السلام) بهترین نمونه براى این مسأله است. سعى داشتند همواره جانب توده هاى محروم و متوسط جامعه را بگیرند و به مخالفت خواص که منافع خود را در خطر مى دیدند اعتنا نکنند. این همان چیزى است که امروز به دموکراسى مردمى یا دموکراسى دینى یا مردم سالارى دینى از آن یاد مى شود»
دهه کرامت برای دولت مردمی، فرصت بزرگی برای گفتمانسازی از مفهوم «خدمت کریمانه» است.