زهره صارمی، دکترای ادبیات فارسی و استاد دانشگاه، درمورد برخی از آیینهای ایرانیها در نوروز بیان کرد: ایرانیهای باستان به آتش، احترام ویژهای میگذاشتند و حتی قبل از دین زرتشت هم، آتش را ارج مینهادند چراکه کشف آتش مثل کشف خاک و آب و هوا نبوده و اتفاقی باعث شده است که آتش کشف شود و همان آتش باعث ایجاد گرما در کانون خانوادهها بوده است و افراد با استفاده از آتش به تهیه غذاهای گرم میپرداختند که تا قبل از آن نمیتوانستند استفاده کنند.
او با اشاره به رسم آتش نوروزی گفت: ما در شب چهارشنبه سوری رسم داریم که آتش روشن میکنیم؛ به طوری که در تمامی نقاط کشور رسم بر این است که در شب چهارشنبه سوری آتش روشن شود و درواقع، نشانه این شب، روشن کردن آتش است و صاحب نظران بر این باور هستند این آتش مربوط به قبل از پیدایش دین زرتشت است و پیشینه بسیار قدیمی تری از این موضوعات دارد.
به گفته این استاد دانشگاه، افراد اعتقاد داشتند که با روشن کردن آتش روی پشت بام، فَروهرها میآیند و روح درگذشتگان آنها برمی گردد و از طریق روشن کردن این آتش، راه را گم نمیکنند و دیداری تازه میشود و رفع دلتنگی و حال خوشایندی صورت میگیرد. به همین دلیل، در اغلب نقاط، آتش چهارشنبه سوری را از طریق سه کپه هیزم روشن میکنند و از روی آن میپَرند و در حین پَریدن، این شعر معروف را هم میخوانند که «زردی من از تو/سرخی تو از من» و با این کار، از آتش انرژی میگیرند و از آن جایی که آتش، دارای گرما و حرارت است عامل رفع میکروب هم، محسوب میشود. البته ناگفته نماند که نمیتوان گفت صرفاً پریدن از روی آتش باعث برطرف شدن میکروبها میشود، ولی اینها نماد و رمز هستند.
صارمی تصریح کرد: در شب نوروز، مرد و زن در روستاهای مناطق کردنشین، هیمه بزرگی از هیزمها را جمع آوری کرده و هنگام تحویل سال، آتش بزرگ را روشن میکنند و هر یک از آنها مشعلی در دست دارند و روی هم میگذارند و بدین وسیله، آتش روشن میشود و این هم یکی از رسمهای روشن کردن آتش است و در این بخش میخواهم پیوندی به اجتماع بزنم. آتش باعث گردهمایی و جمع شدن افراد دور هم میشود؛ خانواده ایرانی که از صبح و با روشن شدن هوا به کار و تلاش میپردازد، در تاریکی، استراحت میکند و به خواب میرود و از طریق روشنایی، با خانواده، اقوام و آشنایان خود صحبت میکند و دم را غنیمت میشمارد و درواقع، این خصیصه ایرانی هاست و در بسیاری از آثار هم به این موضوع اشاره شده است.
او ادامه داد: جشن بزرگ و پرشکوه نوروز با مشارکت مردم اتفاق میافتد و اهمیت آن، حضور فرد در اجتماع است و نکته مهم این که فعالیتهای نوروز، در جمع رخ میدهند که شامل جمعهای کوچک خانوادگی و بزرگتر میشود. مثلاً اگر نگاهی به رسم خانه تکانی کنیم، میبینیم عموماً همه افراد خانواده دست به کار میشوند و اغلب، مشارکت میکنند و این موضوع نشان دهنده همکاری و همیاری یک اجتماع کوچک است و از دیرباز، در رسم و تمدن ما وجود داشته است و به همین دلیل، همه بازی ها، جشنها و مراسمهای نوروزی نیز، به حضور فرد در اجتماع اشاره میکنند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: اصولاً ایرانیها مردم دوست هستند. یعنی حضور فرد در زندگی یک ایرانی ارزشمند و قابل احترام است. به همین دلیل، در خوشحالی خود، دیگران را هم شریک میکند. وقتی یک ایرانی خوشحال است جشنی برگزار میکند. در واقع، اساس جشن بر دورهم بودن است و دیگران را نیز، در این حس خوب خود مشارکت میدهد و این موضوع در عید دیدنی هم وجود دارد و در آموزههای دین اسلام هم به این موضوع برمی خوریم. ولی در فرهنگ ایرانی هم، دید و بازدید و عیددیدنی نشانه احترامی است که افراد به حضور یکدیگر در زندگی خود میگذارند و این موضوع بسیار ارزشمند است.
او با اشاره به عیدی دادن و عیدی گرفتن، ادامه داد: عیدی دادن و گرفتن و یا هدیه دادن و گرفتن نوروزی، یکی دیگر از آداب و سنتهای نوروزانه ایرانی هاست که بزرگ ترها به کوچک ترها عیدی میدهند و ممکن است در گذشته ها، بزرگترها، تخم مرغ، تنقلات و یا سکه عیدی میدادند و در حال حاضر، اغلب، به پول یا همان هدیه نقدی تبدیل شده است که رسم هدیه دادن بزرگترها به کوچکترها نشان دهنده عزیز و محترم نگه داشتن بچه هاست تا شادی در وجود بچه جوانه بزند و ماندگار شود تا زمان بزرگسالی، به خوبی از دوران عید کودکی هایش یاد کند.
صارمی درمورد احترام به انسان در مراسمهای نوروزی ایرانیها افزود: مردم دوستی و احترام به انسان در آداب و رسوم ایرانیها به ویژه نوروز وجود دارد که یکی از مصداقهای آن، عیدی بردن برای عروس است و این به دلیل ارج نهادن ایرانیها به افراد در خانواده است که این موضوع شامل حضور فرد یا وفات او میشود. یعنی همان طور که به فرد جدید خانواده احترام میگذارند، درگذشتگان خانواده و فامیل هم برای آنها از ارزش و منزلت خاصی برخوردار هستند؛ به طوری که در پنج شنبه آخر سال برای تازه شدن دیدار، سر مزار درگذشتگان میروند و یا یکی از دلایل آتشی که در چهارشنبه سوری، روی پشت بامها روشن میکنند به این خاطر است که اعتقاد دارند روح رفتگان باز میگردد و این موضوع ناشی از تعهد و احساس علاقه به خانواده است.
او با بیان این که نمایشها و بازیهای مربوط به اجتماع، از جمله مواردی هستند که در آیین ایرانیها در ایام نوروز وجود دارد، بیان کرد: یکی از رسمهای ایرانی ها، برگزاری مراسم کوسه برنشین یا میرِ نوروز بوده است که اگر به بیت «سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی/که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی» از حافظ دقت کنید، متوجه خواهید شد که این بیت به رسم کهن میرِ نوروزی اشاره میکند که همچنان نیز، در مناطق مختلف ایران برگزار میشود و در چرایی و چگونگی آن پژوهشهای مختلفی صورت گرفته و از زمانهای بسیار قدیم برگزار میشده است.
این استاد دانشگاه گفت: در آن زمان، گاه شماریها به صورتی بوده است که سال را ۳۶۰ روز محاسبه میکردند و پنج روز پایانی را ایام آشفتگی و پریشانی میدانستند و به همین خاطر، معتقد بودند اگر پادشاه هنگام پادشاهی اش، ضعفی از خود نشان دهد در بقیه ایام سال هم، دچار آشفتگی و پریشانی خواهد شد. بنابراین، پادشاه را از پادشاهی برکنار کرده و در مقابل، شخصی را به صورت نمادین به جای پادشاه انتخاب میکردند که فرد با شمایل پادشاه، دارای اختیاراتی بوده که حتی حکم هم صادر میکرده و پس از آن دوران، باید خیلی زود از دید افراد پنهان میشده است وگرنه، اگر او را پیدا میکردند کتکش میزدند. اگرچه این موضوع، هنوز در برخی از جاهای مختلف کشور به صورت طنز وجود دارد و نوعی نمایش برای سرگرمی است، اما در قدیم، این مراسم ریشه در داستان پادشاه مقدس داشته است که در پژوهشها به آن برمی خوریم. یعنی فردی را نه به صورت واقعی، به جای پادشاه میگذاشتند و اختیاراتی به او میدادند و در آخر، او را ازبین میبردند.
صارمی درمورد فلسفه رسم میرِ نوروزی افزود: فلسفه اش این بوده است که مردم ایران نمیخواستند ضعف پادشاه به عنوان رأس قدرت را ببینند. چون احساس میکردند اگر او ضعیف باشد همه چیز در آن سال هم، دچار ضعف و آشفتگی میشود. در نتیجه، کسی را به جای او میگذاشتند و سپس، او را ازبین میبردند تا حس بد را از خود دور کنند و این رسم، به نوعی تلطیف شده رسم پادشاه مقدس است که نه تنها در ایران بلکه در کشورهای مختلفی مثل یونان هم برگزار میشده و درحقیقت، این حکومت، عمر بسیار کمی داشته است.