ساعت ۱۱ صبح اول اسفند بود که خبر خودکشی گروهی اعضای یک خانواده در مشهد، قاضی ویژه قتل عمد را به خیابان شهید سلامی کشاند. بررسیهای مقدماتی قاضی دکتر صادق صفری نشان داد که امدادگران اورژانس پسر و دختر جوانی را که هنوز علایم حیاتی داشتند در حالی به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال داده اند که اجساد ۳ عضو دیگر این خانواده (مادر و ۲ دختر جوان) روی رختخوابهای پهن شده در کف پذیرایی قرار داشت و تعداد زیادی بستههای خالی از قرص در کنار اجساد قربانیان این حادثه وحشتناک خودنمایی میکرد.
راز دست نوشته
لحظاتی بعد ۲ برگ دست نوشته وصیت گونه نیز کشف شد که روی تلویزیون منزل چسبانده بودند. در متن این دست نوشته آمده بود: «میلاد- ه» درتاریخ ۱۱.۲۹ به علت تهمت ناموسی و مزاحمتهای پی در پی که «بهروز- ح» برای خانواده درست کرده بود، دست به خودکشی زد و بقیه خانواده هم خودکشی میکنند! باعث و بانی مرگ خانواده «بهروز» است و میتوانید برای اثبات این ادعا، گوشی تلفن «میلاد» را بررسی کنید. در چند ماه اخیر مزاحمتهای زیادی برای خانواده درست کرده بود که تهمت ناموسی زد و میلاد هم خودکشی کرد. ما هم که طاقت نیاوردیم نزد او میرویم، اما باعث مرگ ما را پیدا کنید. او با خودروهای مختلف پراید برایمان ایجاد مزاحمت میکرد و میلاد هم در بیمارستان هاشمی نژاد است. همچنین در ادامه این دست نوشته از پدر خانواده و دیگر نزدیکان و بستگان درخواست شده بود تا آنها را حلال کنند! ...
پدر خانواده کجا بود؟
در حالی که صحنه کشف اجساد، حکایت از خودکشی گروهی داشت، اما فرضیه وقوع جنایت نیز از نظر قاضی ویژه قتل عمد دور نماند و ابعاد دیگر این ماجرا هم زیر ذره بین تحقیقات قضایی قرار گرفت. ادامه بررسیها بر خودکشی بر اثر مسمومیت دارویی، مهر تایید میزد، اما حضور نداشتن پدر خانواده در لحظه مرگ همسر و فرزندانش به گره کور این پرونده جنایی تبدیل شد تا این که تحقیقات نشان داد: پدر خانواده از مدتها قبل از همسرش جدا شده و سپس به خاطر فرزندان شان دوباره با هم ازدواج کردند، اما باز هم ناسازگاریهای اخلاقی و رفتاری موجب شد تا مرد مذکور زندگی دیگری برای خودش فراهم و جدا از خانواده اش در منطقه دیگری از شهر زندگی کند، ولی هنوز از خودکشی همسر و فرزندانش اطلاعی نداشت.
انگیزه خودکشی میلاد!
در همین حال کنکاشهای قضایی درباره جوان ۲۸ ساله (فرزند بزرگ خانواده) که بیست و نهم بهمن خودکشی کرده بود نیز وارد مرحله جدیدی شد. آن چه از متن دست نوشته به جا مانده از اعضای این خانواده استنباط میشد این بود که «میلاد» به دلیل تهمت ناموسی که بهروز به او زده بود دست به خودکشی زده است، اما راز این ماجرای تکان دهنده همچنان در سینه فرد مرموزی به نام «بهروز» بود...
راز پسرخاله در صحنه کشف اجساد
پیگیری سرنخهای این حادثه تلخ، به جوانی رسید که اولین بار با اجساد قربانیان روبه رو شده بود، ولی آن جوان ساکن تهران چگونه به مشهد رسید. «مصطفی – ذ» که مورد پرسش قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد قرار گرفته بود در این باره گفت: من در تهران ساکن هستم و در آن جا زندگی میکنم، اما قصد داشتم با دختر خاله ام (رویا) نامزد شوم به همین دلیل به صورت تلفنی ارتباط داشتیم و به یکدیگر زنگ میزدیم، ولی از دو روز قبل به طور مشکوکی تلفن همه اعضای خانواده خاله ام قطع شد، حتی رویا هم پاسخ تلفن مرا نمیداد. خیلی نگران شدم تا این که بالاخره ایمان (جوانی که زنده ماند) گوشی خودش را روشن کرد و به من پیام داد که «میلاد» خودکشی کرده است! بلافاصله پسردایی ام را فرستادم تا خبری بگیرد، ولی او گفت: کسی در خانه را باز نمیکند. شب هنگام موفق شدم با رویا تلفنی تماس بگیرم، ولی او حال مساعدی نداشت و نمیتوانست حرف بزند به همین دلیل سراسیمه به همراه برادرم از تهران به مشهد آمدم و حدود ساعت ۹:۳۰ صبح بود که در منزل خاله ام را باز کردیم و با اجساد روبه رو شدیم.
«مرتضی» (برادر مصطفی) نیز گفت: مدتی قبل فردی به من پیام میداد که «من از اینها پول میخواهم!» ...
یکی از همسایگان قربانیان این ماجرا هم به مقام قضایی گفت: حدود ساعت ۲ بامداد بود که صدای «ایمان» را شنیدم که با فردی در آن سوی خط با صدای بلند مشاجره میکرد که فهمیدم موضوع ناموسی است، با این حال چند وقت قبل هم یک جوان پرایدسوار با زدن سنگ ریزه به شیشه منزل آنها برایشان ایجاد مزاحمت میکرد.
مرگ تلخ دختر ۱۸ ساله
با انجام تحقیقات گسترده میدانی در محل وقوع این حادثه دردناک، بلافاصله قاضی صفری دستور شناسایی و بازداشت بهروز (مرد مرموز) را صادر کرد و بدین ترتیب تحقیقات در حالی برای کشف زوایای پنهان این ماجرا ادامه یافت که دختر ۱۸ ساله نیز بر اثر شدت عوارض ناشی از مسمومیت دارویی در مرکز درمانی جان سپرد و این گونه قربانیان این ماجرا به ۵ نفر رسید، اما هنوز «ایمان» نفس میکشید و تحت درمان قرار داشت.
اعترافات مرد مرموز
پس از انتشار اخبار مربوط به خودکشی گروهی اعضای یک خانواده در مشهد، بالاخره «بهروز» ناچار شد خود را تسلیم قانون کند. او که در شعبه ۲۰۸ ویژه پروندههای جنایی مقابل قاضی دکتر صادق صفری ایستاده بود، درباره اتهامات مطرح شده در پرونده و در پی اعلام شکایت پدر خانواده قربانیان گفت: از حدود یک سال قبل با یکی از دختران این خانواده ارتباط داشتم و، چون میخواستم با او ازدواج کنم هر آن چه از من میخواست فراهم میکردم به همین دلیل هم دهها میلیون تومان در مدتی که با هم در ارتباط بودیم هزینه کردم، ولی از مدتی قبل او ارتباط خودش را با من قطع کرد و دیگر قصد ازدواج با مرا نداشت. من هم که اوضاع را این گونه دیدم و فهمیدم سرم کلاه رفته است و تنها پول هایم را هزینه کرده ام به آنها پیام میدادم که مبالغ مذکور را به من بازگردانند، ولی آنها به خواسته ام بی توجهی میکردند و من هم به ناچار با خودرو به در منزل آنها میرفتم تا طلبم را بگیرم.
انگیزه خودکشی گروهی چه بود؟
«بهروز» در ادامه اعترافاتش راز دیگری را فاش کرد که انگیزه این خودکشی گروهی را رقم زد. او گفت: از حدود دو، سه هفته قبل از این ماجرا خواهرم در تربت حیدریه مورد تعرض گروهی قرار گرفت و چند نفر به او تعرض کردند که پروندهای هم در این باره با شکایت خواهرم تشکیل شد و مورد بررسی قرار گرفت.
اگر چه بهروز در این باره توضیحات بیشتری نداد، اما در ادامه تحقیقات قضایی یکی از دوستان میلاد (مرحوم) رازمگوی این پرونده را فاش کرد. او گفت: وقتی بهروز از «میلاد» (پسر بزرگ خانواده) خواسته بود تا پولهایی را که برای خواهرش هزینه کرده، بپردازد او ناگهان ماجرای تعرض به خواهر بهروز را پیش کشید که نمیتواند خواهرش را از روابط غیراخلاقی بازدارد! چرا که موضوع تعرض به خواهر بهروز در تربت حیدریه پیچیده بود و «میلاد» هم از آن خبر داشت.
دوست «میلاد» در ادامه اظهاراتش گفت: مطرح شدن این موضوع بهروز را به شدت عصبانی کرد و او هم حرفهای نامربوطی را در باره خواهران «میلاد» بر زبان راند. بهروز که حدود یک سال با خواهر «میلاد» ارتباط داشت به برخی مسائل غیراخلاقی و ناموسی اشاره کرد که شنیدن آنها برای «میلاد» بسیار سخت و زجرآور بود. به همین دلیل هم «میلاد» از شدت خشم و ناراحتیهای روحی دست به خودکشی زد و ...
با افشای زوایای جدید از این حادثه دردناک، «بهروز» با صدور قرار قانونی از سوی قاضی ویژه قتل عمد روانه زندان شد و سپس با سپردن وثیقه ۳ میلیارد تومانی به دادسرا تا زمان رسیدگی به این پرونده از زندان بیرون آمد.
تنها بازمانده
بنابراین گزارش، از سوی دیگر نیز «ایمان»، تنها بازمانده این خانواده که در اغما به سر میبرد، هوشیاری خود را بازیافت و پس از تکمیل اقدامات درمانی از بیمارستان مرخص شد، ولی هنوز درحالی تحت درمان قرار دارد که ابعاد دیگر این ماجرای وحشتناک در سینه او نهفته است و تحقیقات بیشتر از سوی قاضی دکتر صادق صفری همچنان برای روشن شدن همه زوایای این پرونده جنایی ادامه دارد.