تحلیلگران خارجی ناظر بر تحولات ایران معتقدند که فناوری هسته‌ای، قدرت موشکی و حفظ ثبات منطقه‌ای از مهم‌ترین دستاورد‌های ایران هستند.

دکتر «جاسم الحریری» از متفکران و اساتید روابط بین‌الملل و مطالعات استراتژیک در عراق است که به همراه دوستان خود، «علی الفتلاوی»، «صباح العکیلی»، «حافظ آل‌بشاره» که آن‌ها هم از پژوهشگران و مسئولان موسسات مطالعاتی بغداد هستند، به ایران سفر کرده و مطالعاتی میدانی درباره سیاست و امنیت در ایران داشته‌اند.


بیشتربخوانید


 با دکتر الحریری و همراهانش به گفت‌وگو نشسته تا از آنان بپرسیم که به عنوان تحلیلگران خارجی ناظر بر تحولات ایران، مهمترین شاخصه‌های قدرت ملی و تأثیرگذاری بین‌المللی تهران در تحولات منطقه و جهان را چه می‌دانند و درباره کدام بُعد از پیشرفت‌های ایرانِ بعد از انقلاب تاکید دارند؟ پاسخ آن‌ها این بود که پرونده هسته‌ای ایران، قدرت موشکی، پرچم‌داری محور مقاومت، مدیریت فضای داخلی علی‌رغم تحریم‌های اقتصادی و فشار‌های رسانه‌ای از مهم‌ترین ابعاد تبدیل ایران به یک کشور قدرتمند با سیاست خارجی پیشرو طی چهل و چهار سال گذشته بوده‌اند. در ادامه مشروح این گفتگو را خواهیم خواند.

شما اخیراً به همراه دوستان خود برای انجام مطالعاتی در حوزه‌های سیاسی-امنیتی به ایران سفر کرده‌اید. به عنوان استاد حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی می‌خواهم از شما این سوال را بپرسم که تغییر و تحولات سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب را چگونه تحلیل می‌کنید و مهم‌ترین مشخصه‌های آن را چه می‌دانید؟

الحریری: وقتی با یک مقام ایرانی ملاقات می‌کنید و به صحبت‌هایش گوش می‌دهید، این فرضیه تأیید می‌شود که تحولات جدیدی در سیاست خارجی ایران پدید آمده و این کشور از استراتژی دفاع گاهی تا استراتژی‌های حمله در چارچوب اتحاد و ائتلاف پیش رفته و میزان اثرگذاری قوی خود در تحولات و معادلات را نشان داده است. از سال ۱۹۷۹، سیاست خارجی ایران پس از تغییر رژیم در ایران همچنان بر رویکرد تدافعی خود تاکید کرد و این تغییر بازیگر ایرانی را در معرض بسیاری از چالش‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی قرار داد. محافل صهیونیستی و آمریکایی پس از ارائه‌شدن عناصر ساختار فکری و نظام سیاسی جدید توسط ایران در محیط داخلی و خارجی ایران، از طرق مختلف از جمله سیاسی و اقتصادی ایران را مورد هدف قرار دادند و امکانات رسانه‌ای خود را برای دخالت در فضای داخلی این کشور هدایت کردند. دشمنان ایران با مطالعات عمیق و پیچیده بسیار تلاش کردند تا عناصر ضعف را رشد داده و مولفه‌های قدرت ایران را کاهش دهند؛ روش‌های عمومی که تقریباً همیشه مورد استفاده واشنگتن و تل آویو برای هدف قرار دادن هر نظام منطقه‌ای بوده‌اند که تجربه جدیدی برای خود به دور از هژمونی آمریکایی و صهیونیستی رقم زده باشد.

واکنش ایران در برابر فشار‌های دشمنان چگونه بود؟ آیا ایران توانست تهاجم قوای معارض خود در جهان را مدیریت کند و هم زمان اهدافش را نیز پیش ببرد؟

الحریری: ایران از سد این موانع و چالش‌ها گذشت؛ با این حال پرونده‌ها و موضوعات قابل بررسی کنونی این هستند که ایرانی‌ها به تقویت تجربه سیاسی و اقتصادی خود و ساخت نهاد‌های حکومتی به ویژه نهاد‌های دیپلماتیک، نظامی و حتی اطلاعاتی پرداختند. با اوج گرفتن روند هدف قراردادن ایران در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی، ایران به سمت تحکیم توانایی‌های هسته‌ای خود رفت و مانند هر کشور دیگری در منطقه، به این عرصه ورود کرد. در اینجا محافل صهیونیستی به شستشوی مغزی خود مردم ایران، افکار عمومی منطقه و افکار عمومی منطقه و بین‌المللی روی آوردند و توان هسته‌ای ایران را به مثابه تهدید علیه امنیت منطقه و ثبات نظام بین‌الملل به تصویر کشیدند.

اما همین‌ها امکانات هسته‌ای رژیم صهیونیستی و در اختیار داشتن بیش از ۲۰۰ بمب هسته‌ای و هیدروژنی را نادیده گرفتند؛ در حالی که تل‌آویو از سیاست اخفا یعنی پنهان‌کردن توانایی‌های هسته‌ای خود استفاده کرد. بنابراین، زمانی که توانمندی‌های هسته‌ای ایران به عنوان عاملی بازدارنده برای امکانات هسته‌ای رژیم صهیونیستی تبدیل شد، قدرت‌های متخاصم به استفاده از سازمان‌های بین‌المللی برای بهره‌برداری از این قدرت تهران روی آوردند. هدف فشار بر ایران بود، تا از این طریق توسعه هسته‌ای ایران از هم بپاشد و فشار بین‌المللی با اعمال محاصره اقتصادی و به راه انداختن درگیری‌های فرقه‌ای و قومی در داخل ایران وضعیت ایران تشدید شود؛ دشمنان ایران می‌خواستند تا به اصطلاح توپ را به زمین سیاسی ایران بیندازند. با این حال، دستگاه دیپلماسی ایران همیشه در مقابل این طرح‌ها و توطئه‌ها ایستاد و ابتکار عمل و انتخاب نتایج همواره با مذاکره کنندگان ایرانی متخصص در مذاکره با پنج طرف بین‌المللی در زمینه هسته‌ای بود.

شما مهم‌ترین پرونده ایرانِ بعد از انقلاب را پرونده هسته‌ای آن می‌دانید. به نظر شما ایران چگونه توانست مسیر دست‌یابی قانونی و شفاف خود به این فناوری را طی کند و آیا در این مسیر موفق بود؟ دشمنان انقلاب اسلامی با چه ابزار و روش‌هایی به دنبال تاثیرگذاری منفی بر عملکرد ایران بودند؟

الحریری: هم‌زمان با فعالیت تیم‌های بازرسی بین‌المللی برای بررسی تاسیسات هسته‌ای ایران، ایران نیز با حرفه‌ای‌گری و آرامش این فشار‌ها را خنثی کرد. تهران از عقلانیت و ایده‌ی گرفتن فرصت محافل آمریکایی و صهیونیستی استفاده کرد تا پروژه تحریک افکار عمومی علیه توانمندی‌های هسته‌ای شکست بخورد. ایران با شفافیت و اعلام واقعیت هسته‌ای خود و مطالبات مشروع خود برای غنی‌سازی اورانیوم، در حدود مشروع و مصوب کنوانسیون‌های بین‌المللی به صورت صریح و واضح، هجمه‌ها علیه خود را خنثی کرد.

با این حال، محافل متخاصم ایران، همچنان از فریب و اطلاعات غلط رسانه‌ای استفاده می‌کنند؛ به ویژه رسانه‌های صهیونیستی که هیچ مدرک عینی و روشنی دال بر داشتن برنامه تولید سلاح هسته‌ای ایران ندارند و تنها به فرافکنی مشغول‌اند. جایی که این رسانه‌های معاند از روش کاشت شک و تردید و بی اعتمادی نسبت به توانمندی‌های هسته‌ای ایران استفاده می‌کنند، اما ایران با افشای ابعاد قدرت نظامی خود که مهم‌ترینش ساخت موشک‌های دوربرد و پهپاد‌های کارآمد بود، به جنگ این شکِ رسانه‌ای رفت و به تمام دنیا نشان داد که چه در دست دارد. به طوری که این صنعت موشکی و قدرت پهپادی ایران حالا در سطوح پیشرفته‌ای قرار گرفته و با توانمندی‌های قدرتی همچون روسیه برابری می‌کند؛ تقویت این بُعد دفاعی-نظامی به منزله حمله به طرح‌های حذف و از کار انداختن توان هسته‌ای بود که تهران هوشمندانه و مقتدرانه آن را پیگیری کرد. با این حال، ایران بخشی از توسعه صنایع نظامی و توانمندی‌های دفاعی خود را به عنوان عامل بازدارنده در محیط خارجی پیش برد تا استراتژی‌های خصمانه علیه خود در حوزه تهدیدات جنگی و حتی حمله به زیرساخت‌های خود ناکام بگذارد.

آخرین کارتی که نیرو‌های متخاصم ایران تلاش کردند از آن استفاده کنند، تلاش در جهت تحریک خیابان‌های ایران با استفاده از عناصری بود که برای اهداف اطلاعاتی به خدمت گرفته شده بودند و به نفع آن‌ها خرابکاری می‌کردند. با این حال، ایران نیز با مدیریت حرفه‌ای جو خیابان‌ها توسط نیرو‌های ملی، پیگیری عوامل شورش داخلی و ارجاع آن‌ها به قوه قضائیه مطابق با قوانین ایران، با این نقشه شوم مقابله کرد. در مجموع، ایران همچنان در معرض فشار‌های خارجی قرار دارد که در رأس آن‌ها، جنگ نرم از طریق شبکه‌های اجتماعی و تلاش رسانه‌های بزرگ غربی و صهیونیستی در جهت تهاجم فکری و ایجاد شکاف بین مردم و نظام سیاسی ایران است. اما ایران آن‌ها را با دستاورد‌های بیشتری غافلگیر کرد که مهم‌ترین‌شان تغییر راهبرد‌های سیاست خارجی، بسط قدرت همه جانبه و افزایش توانمندی‌های دفاعی بود.

 جناب آقای الفتلاوی، شما نیز در سفر به ایران همراه دکتر الحریری بودید. مطالعات میدانی شما بیشتر بر روی مسئله سرمایه‌های اجتماعی و بافت سیاسی ایران متمرکز بوده است، تحلیل شما از مولفه‌های قدرت و پیشرفت ملت ایران چیست و چه نمود‌هایی برای آن دیده‌اید؟

الفتلاوی: به اعتقاد من کار بزرگ جمهوری اسلامی ایران در این چهل و چهار سال پس از انقلاب، رقابت با زمان و شرایط بود؛ بدین معنی که توانست دستاورد‌هایی را محقق کند که بسیار فراتر از امکانات و آزادی عملش در نظام منطقه‌ای و سیستم بین‌المللی بود. سال ۲۰۱۲ به ایران سفر داشتم و امسال نیز توفیق پیدا کردم تا همراه دوستان و همکارم دوباره این کشور بزرگ و زیبا را زیارت کنم. اولین نکته‌ای که در این سفر نظرم را جلب کرد، میزان بالای پیشرفت و توسعه طی ده سال اخیر بود؛ صراحتاً باید بگویم که از دیدن این حجم از تغییر شگفت‌زده شدم. به نظر من ایران در تمامی ابعاد و اشکال قدرت، بعد از روسیه و چین در جایگاه سوم قرار می‌گیرد. از پیشرفت‌های عمرانی، شهرسازی و خدمات عمومی بسیار خوب که بگذریم، ایران دارای یک مولفه مهم قدرت است که معمولاً به دلیل عدم شناخت ایران، یا دیده نشده و یا به آن کمتر پرداخته شده است؛ این مولفه قدرت، سرمایه بزرگ و تأثیرگذار نیروی انسانی است. خروجی این نیروی انسانی در مجامع علمی، دانشگاه‌ها، مراکز پزشکی، علوم و فناوری‌های جدید و حتی حوزه حوزه امنیت سایبری و تولیدات دفاعی دیده می‌شود؛ نقطه‌ای که ساخت قدرت نرم و سخت از آن‌جا آغاز می‌شود.

باید صراحتاً بگویم که شگفتی بزرگی که ایرانِ بعد از انقلاب رقم زده، پیشرفت در حوزه‌های دفاعی و نظامی است. زمانی ایران می‌خواست پرتابگر‌ها و سلاح‌هایی را بخرد، اما نتوانست آن‌ها را به دست آورد؛ زیرا غرب با این کار موافقت نکرد و حتی به کشور‌های تابع خود دستور داد که علاوه بر دوری از هرگونه کمک به ایران، حق ندارند حتی با کلمه‌ای حق از این کشور حمایت کنند. اما سرنوشت می‌خواست ایران منبع سوم همه دفاع‌ها و نیروی جدید قدرت در جهان باشد؛ چه در پدافند هوایی، چه پدافند زمینی و چه حتی پدافند دریایی. ایران در رقابت با زمان و امکانات گام برداشت و سرانجام پیروز هم شد؛ این پیروزی سخت نیز علی‌رغم وجود دشمن زیاد و دوستان اندک برای ایران به دست آمد. قطعاً این امر به یاری خداوند متعال محقق شد و این چیزی جز نصر الهی نبود. این‌گونه بود که ایران پرچم حقیقت را برافراشت، عَلَم مقاومت و دفاع از ضعیفان را بالا برد و به قبله‌گاه محور مقاومت تبدیل شد.

 آقای العکیلی، شما به عنوان کارشناس مسائل محور مقاومت و از چهره‌های رسانه‌ای نزدیک به این محور در عراق، در سفر به ایران مشارکت داشتید. به اعتقاد شما مهم‌ترین بُعد کنشگری انقلاب اسلامی ایران در چهل و چهار سال گذشته کدام بوده است؟ و تاثیر انقلاب اسلامی بر تحولات کشور خودتان را چگونه می‌بینید؟

العکیلی: صحبت از سفر ما به جمهوری اسلامی ایران ابعاد بسیاری دارد و شاید برای من بُعد ایدئولوژیک، پیوند معنوی و وحدت سرنوشت مردم ایران و کشور‌های همسایه‌اش خصوصاً عراق مهم‌ترین قسمتی باشد که باید روی آن تمرکز کرد. مواضع تاریخی حمایتگرانه از سوی جمهوری اسلامی به کشور من (عراق) قابل شمارش نیست؛ اما باید بگویم که ایستادگی تهران در کنار بغداد در دوران ضعف و ناامنی عراق و حمایت از مردم مظلوم آن، اوج عطوفت و واقعیت سیاست ایرانی را نشان داد. علاوه بر حمایت از امنیت عراق، ایران در حفظ چهره‌های ملی عراقی نیز همواره پیشگام بود و مردان بزرگی به جبهه مقاومت تقدیم کرد؛ این کار بخشی از اهداف و ارزش‌های جمهوری اسلامی در مقابله با مستکبران و حمایت از مستضعفان بود که ما عراقی‌ها به چشم دیدیم. چرخه حمایت و کمک ایران حتی پس از حمله آمریکا به عراق نیز متوقف نشد؛ آن زمان هم نقش بزرگ حمایت از جناح‌های مقاومت در برابر اشغالگری آمریکا توسط آمریکا بود که حاکمیت را از نظامیان بیگانه گرفت و به دست دولت بغداد سپرد. حالا بیرون راندن تمام نیرو‌های خارجی ولو با زور قدرت، آرمان و موقعیت تاریخی افتخارآمیز برای هر عراقی است؛ هر عراقی‌ای که به کشورش افتخار می‌کند.

پس از حمله مستقیم، دوران تروریسم داعش تحت حمایت آمریکا فرا رسید تا این‌گونه حکومت عراق سرنگون شود؛ پرورش تروریسم داعشی پاسخی از سوی آمریکا در انتقام شکستش از فرزندان مقاومت عراق بود که نیروهایش را یک‌بار از این کشور خارج کرده بودند. بعد از اینکه یک سوم استان‌های عراق به دست داعش افتاد و هیچ یک از کشور‌ها نتوانستند از ما حمایت کنند و همه تماشاگر ماندند، یک کشور مبارک با تمام توان در حمایت و پشتیبانی از ما، عراق و نیرو‌های امنیتی آن ایستاد تا پیروزی قاطع به لطف خدا و جمهوری اسلامی حاصل شد.

ایران تنها در کلام و مواضع رسانه‌ای در کنار عراق نبود و به این مقدار از حمایت نیز اکتفا نکرد؛ بلکه رهبران آن برای امنیت و ثبات عراق فداکاری کردند و برجسته‌ترین این انسان‌های بزرگ، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود.. فرمانده‌ای که ما او را معمار پیروزی بر داعش می‌دانیم. جمهوری اسلامی ایران در سطوح سیاسی، و حتی پس از دوره شرط بندی جناح‌ها و احزاب برای به زیر کشیدن چشم انداز سیاسی، با تمام ظرفیت به حمایت و پشتیبانی خود از تثبیت روند سیاسی بغداد ادامه داد. ما آن مواضع تاریخی جمهوری اسلامی را به خاطر می‌آوریم که دِینی بزرگ بر گردن همه مردم عراق و منطقه دارد. من از وحدت هدف و همان سرنوشت مشترک صحبت می‌کنم و فراتر از آن، می‌گویم که صلابت و اعتبار و سربلندی جمهوری اسلامی ایران مایه مباهات همه آزادگان جهان است؛ قدرتی که نقش بسزایی در مقابله با کشور‌های استکباری دارد.

با این جنگ رسانه‌ای آمریکا باید مواضع وحدت و هماهنگی خاصی بین نخبگان و فرهیختگان دو کشور و محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی صورت گیرد؛ و اینکه سازوکار‌ها و کمیته‌های مشترکی برای ایجاد دیدگاه واحد در همه سطوح و تاکید بر وحدت صفوف امت اسلامی در مقابل استکبار جهانی و حمایت از کشور‌های اسلامی مورد هدف ایجاد شود. تلاش معاندان برای برهم زدن روابط برادرانه بین ایران و عراق، به مثابه رساندن این پیام به همه ملت‌های اسلامی بود که هدف استکبار جهانی، تسلط بر توانمندی‌های امت اسلامی و غارت ثروت‌های آن است و عنصر قدرت در وحدت امت اسلامی، نه تسلیم و ضعف آن است.

 یکی دیگر از اعضای این تیم تحقیقاتی، آقای آل‌بشاره هستند. شما به عنوان فعال رسانه‌ای جهان عرب و کارشناسی که با شبکه‌های زیادی همکاری دارد، فضای رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب را چگونه توصیف می‌کنید؟

آل‌بشاره: از ابتدای پاگذاشتن به ایران، من و همراهانم می‌دانستیم که تنها به یک کشور همسایه سفر نمی‌کنیم. ایران، کشورِ برادر بیش از چهل سال در محاصره است و طیف وسیعی از دشمنان را دارد که همواره تلاش خود را برای تحمیل انزوا و ضعف ادامه می‌دهند. انزوایی که به آن‌ها این تضمین را بدهد که دروغ‌های بیشتری درباره کشور بفروشند. شبکه و کارزار رسانه‌های متخاصم‌شان هر روز سیل تهمت‌هایی درباره ایران را تولید و روانه می‌کند. سازندگان این دروغ‌ها نمی‌خواهند شاهدان عینی دروغ‌هایشان را فاش کنند، خود نیز چهل و اندی سال است که در چارچوب توهمات هالیوود با جمهوری اسلامی برخورد کرده‌اند. رسانه‌ها، داستان‌های نادرست و مغرضانه خود را از وضعیت ایران بیرون می‌آورند و به خورد مخاطب می‌دهند؛ به طوری که هر یک از این رسانه‌ها طرحی شوم را دنبال می‌کند و سعی می‌کند تصویر بدی از این ملت مقاوم، در برابر چشم بیننده ترسیم کند؛ [ایران شاهد میلیون‌ها تظاهرات‌کننده است.. ایران تظاهرکنندگان را سرکوب می‌کند... ایران در بدترین وضعیت قرار دارد و...]این نمونه‌ای از جنگ رسانه‌ای علیه ایران است که هر روز ادامه دارد.

 ایرانِ بعد از انقلاب، چالش‌ها و موفقیت‌های توامانی داشت؛ شما به عنوان تحلیلگری که فرصت داشته‌اید تا ایران و ایرانی را از نزدیک ببینید، چه شناختی از سیاست و ملت ما به دست آورده‌اید؟

آل‌بشاره: ایرانِ بعد از انقلاب، تجارب برتری و پیروزی فراوانی را به ثبت رسانده، اما تجربه شکست را ندارد؛ این نظام بار‌ها تاکید کرده است که پیروزی نتیجه و دستاورد همه ارکان محور مقاومت است و زمان شکست‌ها به پایان رسیده است. ایرانِ جدید نه در جنگ‌های متعارف شکست خورد و نه با محاصره اقتصادی از پای درآمد؛ اکنون هم با جنگ نرمی که سلاح بازنده‌هاست روبه‌رو شده است، اما پیروزی بعدی خود را به ثبت رساند و موج دروغ‌های غربی و صهیونیستی علیه خود و حامیانش را بر ملا کرد. واقعیت این است که هر کسی مثل ما پا به جمهوری اسلامی ایران بگذارد، احساس می‌کند که با یک الگوی متمدن شگفت‌انگیز از مهمان نوازی، نجابت اجتماعی و عواطف انسانی روبه‌رو است؛ همه افرادی که به ایران می‌روند خود را در برابر یک نظام سیاسی-اجتماعی پایدار و باثبات می‌بینند، نظامی که دو مولفه مهم توسعه یافتگی و خودکفایی دارد. ملت ایران را خواهند دید که ایمانش توسط اراجیف خارجی، متزلزل نمی‌شود، ملتی که در تبدیل تهدید‌ها به فرصت موفق بوده است. ما در بخش دیگری از سفرمان به ایران، از نمایشگاه تسلیحات و پهپاد‌ها و آخرین نسل صنایع دفاعیایران بازدید کردیم؛ حتی فرصت این را داشتیم تا با مسئولان ایرانی درباره پرونده‌های مختلف گفتگو کنیم. دریافتیم ایران کشوری است که در ثبات، خودکفایی اقتصادی، توسعه مستمر، صبر راهبردی و عدم تسلیم در برابر مستکبران زندگی می‌کند و همه جا دست یاری‌کننده مظلومان جهان است. بنابراین، ما شاهدان عینی وضعیت ایران بودیم و به خوبی حجم حملات رسانه‌ای علیه این کشور را درک کردیم.

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.