زنان در برنامه‌های سکولار و مدرنیزه‌کردن جامعه ایرانی در دوره پهلوی، جایگاه ویژه‌ای داشتند اما این حضور و دخالت آنان صرفا صوری و ظاهری بود.

دوره پهلوی اول و دوم را باید بیش از همه  دوره سلطه فرهنگ بیگانه به‌حساب آورد. اگرچه در ظاهر آزادی‌هایی نیز به زن ایرانی داده شد، اما در این دوره بیش از همه به نقش زیبایی و افسونگری زن ایرانی تأکید و تلاش شد تا زن ایرانی مدلی از زن اروپایی و غربی باشد و تمام مشخصات یک زن غربی را داشته باشد. یکی از این الگو‌های غربی که با معیار‌های جوامع لیبرالیستی راه‌اندازی شده بود، رقابت‌های جهانی «ملکه زیبایی» نام داشت که در ایران تحت عنوان «دختر شایسته» ترویج شد.

اشراف‌زاده‌ها شایسته می‌شدند

مسابقه‌ای که برای انتخاب دخترشایسته تدارک دیده شده بود با نسخه اروپایی آن یک تفاوت بزرگ داشت. اگر از ماهیت برگزاری این مسابقه بگذریم که هدفی جز ترویج الگو‌های سبک زندگی غربی میان دختران ایرانی نداشت، اینجا هم عنوان دخترشایسته همیشه نصیب دختران خانواده‌های نزدیک به دربار، تجار و ثروتمندان و گاهی دختران خوانین شهرستان‌ها می‌شد. درحالی‌که در نسخه اروپایی این مسابقه، معمولا دخترانی از طبقات متوسط و پایین جامعه در این مسابقات شرکت می‌کردند و دختران طبقه اشرافی جامعه شرکت در این مسابقه را در شأن خود نمی‌دانستند. همچنان‌که در خاندان‌های سلطنتی اروپایی، اکنون هم دختران و زنان حق ندارند در انظار لباس‌های باز و بدن‌نما بپوشند. درحالی‌که مسابقه دخترشایسته در ایران به‌گونه‌ای برگزار می‌شد که دخترانی از قشر‌های متوسط و پایین در این مسابقات شرکت می‌کردند، اما در نهایت دختری عنوان دخترشایسته را کسب می‌کرد که از طبقه اشراف بود. در واقع دختری شایسته است که اشراف‌زاده باشد.

الگو‌های غربی در جامعه سنتی

در مسابقه دخترشایسته، همیشه عنوان دختر برگزیده به دخترانی می‌رسید که از طبقات بالای جامعه بودند. اما گاهی هم این عنوان را به دخترانی از طبقات متوسط می‌دادند تا بگویند روشنفکری یا به‌عبارت صحیح‌تر غرب‌زدگی در بین خانواده‌های شهرستانی هم رواج پیدا کرده است. بهترین نمونه این رویکرد برگزارکنندگان مسابقه، برنده شدن دختری از شهر دزفول است. در سال اول، برنده مسابقه دختری بود از خانواده خوانین دزفول، اما مجله زن روز بیشتر از اینکه روی موقعیت خانوادگی و مالی این دختر تکیه کند روی این مسئله که دختر‌های شهرستانی هم توانستند در نهایت بین دختران تهرانی (که در آن زمان الگوی مد و کلاس برای دختران شهرستانی بودند) حرفی برای گفتن داشته باشند؛ مانور دادند و این اتفاق را نشانه ورود روشنفکری در بین خانواده‌های شهرستانی اعلام کردند.

جالب است که در همان سال، دختری ژاپنی برنده مسابقه جهانی دخترشایسته شد که در خانواده‌ای مقید بزرگ شده بود. همان دختر ژاپنی در مصاحبه با مجله زن روز گفته بود: «من مادری سختگیر دارم که هنوز هم اگر حرف بی‌جایی بزنم کتکم می‌زند! و من حق ندارم در مورد مسائلی مثل پسر‌ها و دوستی با آن‌ها حتی حرف بزنم!» ژاپن در آن زمان کشوری در حال گذار از سنت‌ها به مدرنیته بود و برگزارکنندگان مسابقه جهانی دخترشایسته با این انتخاب نشان دادند تغییر الگو‌های زن موفق در کشور‌های آسیایی را هدف قرار داده‌اند؛ دقیقا مشابه هدفی که برگزارکنندگان ایرانی برای دختران جامعه سنتی ایران داشتند.

برهنگی، معیار شایستگی بود

مجله زن روز به‌عنوان بانی برگزاری مسابقه دخترشایسته هر بار که با اعتراضات و جبهه‌گیری مردم روبه‌رو می‌شد، تلاش می‌کرد به مردم تلقین کند که مسابقه دخترشایسته با ملکه زیبایی فرق دارد. اگرچه ادعای این مجله این بود که معیار اصلی انتخاب دخترشایسته بیش از آنکه به‌دلیل جذابیت‌های ظاهری باشد، به‌دلیل آداب‌دانی و شیک‌پوشی و... است، اما در واقعیت اوضاع فرق داشت. وقتی برندگان مسابقه به مرحله نیمه‌نهایی می‌رسیدند، باید در اردو‌هایی سرنوشت‌ساز شرکت می‌کردند تا به‌عنوان دخترشایسته برسند. در این اردو‌ها بود که نیت واقعی برگزارکنندگان رو می‌شد.

در این اردوها، دختران برگزیده معمولا با مینی‌ژوپ در دورهمی‌ها شرکت می‌کردند و عکس‌های این دختران با لباس‌های باز، بدن‌نما در مجله زن روز چاپ می‌شد. این اردو بخش دیگری هم داشت که دختران برگزیده باید مهارت‌های خود در شنا را با مایو به نمایش می‌گذاشتند تا عکس‌های نفرات برگزیده باز هم در نشریه منتشر شود. با انتشار همین عکس‌ها در مجله بود که به دختران تفهیم می‌شد اگر می‌خواهند دخترشایسته شوند باید چنین لباس‌هایی بپوشند.

عکس‌های پرزرق و برق

برگزارکنندگان مسابقه دخترشایسته از روش‌های مختلفی برای تشویق دختران جوان جهت شرکت در این مسابقه استفاده می‌کردند. ازجمله اینکه وقتی دختری از همان طبقات بالا و اشرافی به‌عنوان دخترشایسته انتخاب می‌شد، سفر‌هایی برایش ترتیب می‌دادند و با چاپ عکس‌های پرزرق و برق این سفرها، دختران را برای شرکت در این مسابقه ترغیب می‌کردند. در سال سوم برگزاری مسابقه، اما اتفاقی بزرگ و البته قابل‌پیش‌بینی رخ داد.

نماینده ایران که دختر یکی از درباریان بود و با نفوذ خانواده اشرافی خود از بین دیگر دختران ایرانی انتخاب شده بود، به مسابقات جهانی راه یافت و عنوان دخترشایسته جهان را هم به‌دست آورد. وقتی او را به مسابقه جهانی فرستادند، گزارش سفرش به آمریکا و کشور‌های دیگر در مجله زن‌روز منتشر و عکس‌های پرزرق و برق سفر‌ها و هدایایی که از چهره‌های مشهور گرفته بود در مجله چاپ شد. این همه تابلویی بود از توفیق‌ها و درخشش‌های دخترشایسته ایران که در پیش چشم دختران ایرانی به نمایش درمی‌آمد برای اینکه آن‌ها را به شرکت در این مسابقات ترغیب کند.

زن ایرانی در گرو نظام لیبرالیسم

برگزارکنندگان مسابقه دخترشایسته از همان آغاز برگزاری این مسابقات تکلیف خود را با عنوان دخترشایسته مشخص کرده بودند. در سال‌های ابتدایی برگزاری این مسابقه، ملاک‌های انتخاب دخترشایسته، قوای جسمانی، زیبایی، توانایی‌های هنری، ذهنی و هوشی دختران بود؛ یعنی همان ملاک‌هایی که نظام لیبرالیسم برای نمونه‌های دخترشایسته و موفق درنظر دارد و در میان معیارهایش خبری از معیار‌های اخلاقی نیست. چنان‌که مجید دوامی، سردبیر مجله زن روز پیش از برگزاری سومین دوره مسابقات دخترشایسته در سرمقاله شماره۱۱۴ این مجله نوشت: «مجله زن روز مدت ۲سال است که زیر عنوان برنامه انتخاب دخترشایسته ایران، این همه وقت و انرژی صرف می‌کند و اجرای چنین برنامه‌ای را به‌عهده گرفته است. در یک جمله بگویم مقصود اصلی مجله زن روز از اجرای این برنامه، مشارکت در نهضتی است که در این ایام، برای بیداری فکر زن ایرانی در کشور کهنسال ما آغاز شده است.» این رویکرد سردبیر مجله و ایده‌پردازان رژیم پهلوی برای برگزاری مسابقه دخترشایسته به وضوح در صفحات مجله دیده می‌شد؛ به‌گونه‌ای که بیشتر صفحات مجله زن روز پر شده بود از تصاویر برهنه زنان و تأکید بیشتر بر ملاک‌های فیزیکی و زیبایی ظاهری و جنسی به جای معیار‌های دیگری که مدعی آن بودند.

مخالفت متدینین و روحانیون

یکی از اصلی‌ترین اهداف گردانندگان مجله زن روز، ارائه الگویی خاص به دختران ایران بود تا براساس آن اهداف مورد نظر حکومت پهلوی درباره ترویج فرهنگ غربی و سکولار برآورده شود. به همین دلیل از شماره یک این مجله، طرح «انتخاب دختربهار» و بعد‌ها «انتخاب دخترشایسته» مطرح شد و به مرحله اجرا رسید؛ بنابراین مسابقه دخترشایسته اهداف بزرگ‌تری را دنبال می‌کرد که از همان ابتدا و به‌ویژه در سال‌های مبارزه مردم ایران علیه رژیم پهلوی، واکنش و اعتراض جامعه متدین و روحانیت و علما را در پی داشت.

جدی‌ترین اعتراض روحانیت و جامعه مذهبی ایران به اقدامات مجله زن روز را می‌توان در ماجرای دفاع همه‌جانبه این مجله از «لایحه حمایت از خانواده» مشاهده کرد؛ لایحه‌ای که هدفی جز غربی‌سازی حقوق زن و حذف قوانین اسلامی از قانون اساسی نداشت. آیت‌الله مرتضی مطهری یکی از همان روحانیون بود که اعتراض خود را به مطالب و اقدامات ضددین مجله زن روز درباره حقوق زنان در اسلام با انتشار ۳۲مقاله نشان داد؛ مقالاتی که در سال۱۳۵۳ به شکل کتابی مستقل با عنوان «حقوق زن در اسلام» منتشر شد.

جایی برای محجبه‌ها و نخبه‌ها نیست

از همان نخستین سال برگزاری مسابقه دخترشایسته توسط مجله زن روز، موج اعتراضات مردمی و جامعه متدین هم به‌سوی این مجله سرازیر شد. جامعه ایرانی نمی‌خواست دختر مسلمان ایرانی، به عروسک تزئینی تبدیل شود که معیار شایستگی آن، جذابیت‌های ظاهری، جنسی و به‌طورکلی الگو‌های غربی باشد. اگرچه مجله زن روز تلاش می‌کرد در پاسخ به این اعتراضات معیار‌های انتخاب دخترشایسته را فراتر از صرف زیبایی صورت و بدن معرفی کند، اما در واقعیت صفحات این مجله و دیگر مجله‌های مشابه پر بود از داستان زندگی دخترانی که با معیار‌هایی مثل قد، سایز و زیبایی‌های ظاهری یک‌شبه به ملکه زیبایی تبدیل شده بودند. اثبات این مدعا اینجاست که در دهه۵۰ با وجود اینکه تعداد زیادی از زنان ایرانی باحجابند، اما در هیچ‌کدام از صفحات مجله زن روز هیچ خبری از زنان محجبه و حتی از مصاحبه یا معرفی زنان نویسنده، محقق و نخبه خبری نیست. تمرکز اصلی این مجله و نیز مجله «تهران مصور» معروف آن روز‌ها پر شده بود از تصاویر برهنه دختران، زنان خواننده، هنرپیشه و نیز دختران‌شایسته. تصاویر برهنه دختران نه در صفحات دیگر این مجله‌ها و به‌ویژه در آگهی‌های تبلیغاتی هم پررنگ بود.

پروژه‌ای که شکست خورد

تلاش مجله زن روز و ایده‌پردازان برگزاری مسابقه دخترشایسته برای تغییر الگوی دختران ایرانی، اما به جایی نرسید. وقتی جو انقلابی بر کشور حاکم شد، تعداد شرکت‌کنندگان مسابقات دخترشایسته کمتر از قبل شد.   هرچند مجله زن روز در سال‌های آخر تلاش می‌کرد با همان تعداد محدود مسابقه را برگزارکند، اما در ماه‌های منتهی به انقلاب دیگر گزارش و عکسی از همان مسابقات محدود هم منتشر نکرد. در ماه‌های منتهی به انقلاب، ایده‌پردازان این مسابقه که هدفی جز غربی‌کردن دختران ایرانی نداشتند، به شکست پروژه خود اذعان کردند. خیابان‌های تهران و شهر‌های مختلف کشور پر شده بود از دخترانی که ظاهر و رفتارشان هیچ شباهتی با دخترانی نداشت که عکس‌شان روی جلد مجله می‌رفت. گفته‌اند یک‌بار که اشرف پهلوی با هلی‌کوپتر از بالا خیابان‌هایی را که مملو از دختران و زنان انقلابی بود تماشا می‌کرد با خشم و تأسف گفت: «این بود عاقبت آن همه زحمت و تلاش من و پدرم برای اینکه حجاب را از سر این زنان برداریم؟!»

ظلم تاریخی به زنان در دوره پهلوی

نعیمه اسلاملو، نویسنده و پژوهشگر، با اشاره به ظلم تاریخی نسبت به زنان به‌خصوص در دوران رژیم پهلوی، می‌گوید: «در طول تاریخ زنان بیشتر از مردان مورد ظلم واقع شده‌اند که این امر ریشه در ۲نکته اصلی دارد؛ از یک‌سو زنان به‌لحاظ ظاهری و جسمی نسبت به مردان ضعیف‌تر هستند و از سوی دیگر جذابیت ظاهری زنان بیشتر است. او با اشاره به اینکه جذابیت ظاهری زنان مستمسکی برای سوءاستفاده برخی افراد شده و زمینه ظلم به آن‌ها فراهم شده، می‌گوید: «وجود میل به دیده‌شدن و مورد توجه قرارگرفتن از سوی زنان عامل اصلی در دریافت ظلم است. هرچند این نیاز درونی یعنی میل به دیده‌شدن در تمام انسان‌ها وجود دارد، ولی در میان زنان بیشتر است. همه زنان دوست دارند زیبا باشند و مورد تحسین و توجه قرار بگیرند. اما مسئله این است که برای دیده‌شدن و مورد تحسین قرارگرفتن از چه بُعدی از ابعاد وجودی‌شان بهره‌گیری کنند و به چه سمت و سویی بروند.»

منبع: همشهری

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
گندم
۲۳:۰۷ ۲۳ بهمن ۱۴۰۱
عکس ربطی به متن نداره اون زن فوزیه همسر شاهه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۱۷ ۱۷ بهمن ۱۴۰۱
فقط برای هوسرانی .خدا عذاب قوم پهلوی را زیاد کند.
Iran (Islamic Republic of)
ث
۲۰:۳۶ ۱۷ بهمن ۱۴۰۱
عجب