ضربه هولناک وزارت اطلاعات به سرویس جاسوسی انگلیس (SIS) و دستگیری علیرضا اکبری، حیرت صاحب‌نظران امور اطلاعاتی را در پی داشت.

 یادداشت‌ها، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های علیرضا اکبری، یکی از مهم‌ترین نفوذی‌های سرویس جاسوسی انگلیس در ایران که اخیرا اعدام شد، به وضوح بیانگر تعلق و حمایت آشکار وی از خسارت‌محض برجام، تسلیم شدن در برابر نظام سلطه و خودتحریمی FATF است.


بیشتربخوانید


تئوریزه کردن تسلیم در برابر نظام سلطه توسط جاسوس روباه پیر او ۹ مهر ۹۷ در مطلبی که خبر آنلاین ـ وابسته به چند تن از مدیران دولت روحانی ـ از وی منتشر کرده، نه تنها الحاق به FATF بلکه تسلیم در برابر آمریکا را آشکارا تئوریزه کرده و آورده است: «در مورد FATF، عدم اجرای مقررات یعنی بیرون کردن کشور از چرخه همه مقررات و تسهیلات و زیرساخت‌های نقل و انتقال مالی و پولی، یا تحریم گسترده بانکی و پولی!... وضع پیچیده و بغرنجی ایجاد می‌شود، به‌خصوص برای کشور‌هایی که در تقابل با بخشی از نظام بین‌الملل باشند، مثل جمهوری اسلامی ایران که از اساس منتقد وضع موجود نظام بین‌الملل است. ادامه حیات منوط به پذیرش و اعمال مقررات می‌شود، و پذیرش، ما را ناچار به تغییر، در اهداف هویتی خواهد کرد! از آن سو، عدم پذیرش نیز راه تنفس مملکت را مسدود می‌کند. انتخاب بسیار سخت و تعیین‌کننده‌ای است، اما باید انتخاب کرد!»

جاده صاف‌کنی برای الحاق به FATF
اکبری ۲۸ مهر ۹۷ نیز در روزنامه ایران در مقطع زمانی که این روزنامه ارگان رسانه‌ای دولت روحانی بود، به اجرای کامل دیکته‌های FATF تأکید کرده و می‌نویسد: «رمز عبور ایران از دروازه «کشور‌های عادی»، اجرای کامل توافقنامه «برنامه اقدام» و نیز تأمین فهرست خواسته‌های ویژه است. «برنامه اقدام»، درواقع الگوی مطالبات FATF از هر کشور و تعهدات خاص هر کشور است. ما هنوز اقدامات بیشتری را باید تا اجرای کامل «برنامه اقدام»، به انجام برسانیم!»

حمایت از برجام
این عنصر، همچنین پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ در سایت دیپلماسی ایرانی متعلق به صادق خرازی، دبیرکل سابق حزب اصلاح‌طلب ندای ایرانیان و از نزدیکان خاتمی نوشت: «باور دارم که، «علت موجبه ریاست‌جمهوری آقای روحانی، علت مبقیه آن، نیز خواهد بود.» از مهم‌ترین زمینه‌ها و علل انتخاب شدن روحانی در سال ٩٢، ضرورت‌های سیاست خارجی و فیصله دادن به یک تعارض شدید و سرد ۱۰ ساله بود.

همان امری که به «برجام» منتهی شد. هنوز همان زمینه‌ها، علل و ضرورت‌ها باقی است. نه فقط اجرای برجام، بلکه «مدیریت نامناسبات» فی‌مابین ایران و آمریکا، جوهر آن ضرورت است که کماکان تداوم دارد.»

وی در بخش دیگری از این یادداشت می‌نویسد: «روحانی، طی ۳۸ سال اخیر، اثبات کرده است که قواعد بازی را به خوبی می‌شناسد و رعایت می‌کند... تا زمانی که وضعیت «نامناسبات» فی‌مابین ایران و آمریکا، در نقطه کنونی، (یعنی نقطه تعادل میان تضاد و توافق) قرار داشته باشد، موقعیت دولت روحانی نیز مستحکم است.»

اکبری اول مهر ۹۶ نیز در سایت دیپلماسی ایرانی نوشت: «برنامه «خاورمیانه جدید»، که هدف محوری آن، شخم زدن منطقه و تحول ریشه‌ای در مزیت‌های ژئوپولیتیک منطقه و به‌خصوص «ما» است، اگرچه توسط نومحافظه‌کاران آمریکا کلید خورده است، اما سهمی برای دیگر قدرت‌های رقیب آمریکا، در آن لحاظ شده است. مخالفت روسیه و چین- و تا حدودی اروپا- با بنیان‌گذاری «خاورمیانه جدید» قابل مذاکره و معامله است.

زمانی که ژئوپولیتیک منطقه تغییر کند، و زمانی که مزیت‌های ژئوپولیتیک ایران دستخوش تغییر شود، آن گاه دنیا با پدیده‌های بدیع و ناشناخته‌ای در منطقه ما مواجه خواهد شد. مقدمات این تغییر ژئوپولیتیک تا حدودی مهیا شده و طرح در حال پیشروی است.»

اکنون، بخشی از بیانیه‌ای تبیینی اخیر وزارت اطلاعات درباره ماجرای علیرضا اکبری جاسوس انگلیس را بخوانید؛ «انگلیسی‌ها زمانی که اکبری را طی دو مرحله به جاسوسی کشاندند، برای فرارش از ایران نقشه کشیدند، بیش از دو میلیون یورو به او دستمزد پرداخت کردند، خانه‌های اشرافی در وین و لندن و جنوب اسپانیا برایش تهیه کردند و خارج از روال عادی به وی کارت اقامت، سپس تابعیت و گذرنامه انگلیسی دادند؛ خوب می‌دانستند که او را به سوی چه سرنوشتی سوق می‌دهند. آیا حضور یکی از مدیران SIS و یک نماینده پارلمان انگلیس در دادگاه لندن برای تسریع در اخذ تابعیت برای اکبری، ناشی از نوع دوستی انگلیسی‌ها و کمک به مهاجران بوده است؟

اجرای این حکم نتیجه مستقیم جنایت دستگاه اطلاعاتی انگلیس است.

رژیم انگلیس حریصانه از علیرضا اکبری اطلاعات مربوط به پروژه‌های سرّی نظامی و موشکی ایران، روش‌های دور زدن تحریم‌ها، اطلاعات مربوط به برخی نهاد‌های امنیتی، دفاعی و سیاسی کشور و دانشمندان بزرگی همچون شهید فخری‌زاده را درخواست می‌کردند و آن جاسوس وطن‌فروش، فارغ از میزان موفقیت، نهایت تلاش خود را برای ایفای آن نقش خائنانه به‌عمل می‌آورد.»

با اوصاف فوق، علیرضا اکبری در رسانه‌های مدعی اصلاح‌طلبی لانه داشته و با آن‌ها همکاری می‌کرده است.

حال باید پرسید؛ اگر «اینترنشنال» و بی‌بی‌سی و صدای آمریکا، به‌عنوان بازو در خدمت سرویس‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس هستند، یعنی جایی که اکبری برای آن سال‌های متمادی جاسوسی می‌کرده است -چرا رسانه‌های مدعی اصلاحات با جنگ‌افزار‌های رسانه‌ای دشمن هم‌پوشانی می‌کنند؟ چرا سرپنجه‌های جاسوسی، نفوذ و خرابکاری در این رسانه‌ها لانه دارند؟

منبع: جهان نیوز

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.