آیینها و آداب و رسوم هر ملت، سازنده عناصر فرهنگی جامعه محسوب میشوند، تنوع و تعداد آیینها و آداب و رسوم دلیل غنای فرهنگی جامعه است و در روزگاری که بحران هویت یکی از معضلات جوامع بوده، یکی از راههای حفظ هویت فرهنگی میتواند بازگشت به آداب رسوم سنتی و فولکوریک است.
سرزمین ایران نیز از دیرباز بهعنوان یکی از گهوارههای تمدن مطرح بوده و یکی از آیینهای دیرپا در آن شب یلدا است که در نزد آذربایجانیها به عنوان شب چله یا چیلله گئجهسی) خوانده میشود و به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) شب یلدا گفته میشود.
برخی کارشناسان زبان و ادبیات ترکی بر این باور هستند که در ترکی یای یعنی کمان، چیلله نیز یعنی زه (زه کمان) و نیز محل زه برای گذاشتن تیر در موقع انداختن تیر، اوخ یعنی تیر (تیرِ کمان). در ترکی به تابستان نیز "یای" گفته میشود. از این رو وقتی گفته میشود "یایین چیلله سی" (چلّه تابستان)، (تداعی کنندهی کشیدگی نهایی کمان به هنگام انداختن تیر) یعنی نهایت و اوج کشیدگی تابستان که چهل و پنج روز رفته از تابستان است
به گفته ایشان قیشین چیلله سی (چلّهی زمستان) نیز به معنای کشیدگی نهایی سرما است که دو تا است یکی چهل روزه (بؤیوک چیلله) یکی بیست روزه (کیچیک چیلله). یعنی زمستان دوبار به اوج میرسد. و یا به عبارتی وقتی چیلله گئجه سی (شب چلّه) گفته میشود در واقع یعنی، نهایت کشیدگی شب.
محقق، پژوهشگر واستاد دانشگاه ارومیهای میگوید: مراسم چیلله گئجه سی از قدیمیترین آئینهای رایج در آذربایجان است که همچون روز اول سال یا نوروز ارتباط نزدیکی با نجوم دارد است که هر سال با شکوه فراوان در میان خانوادهها برگزار میشود
به گفته توحید ملک زاده آمادگی برای این شب به یادماندنی از چندین روز قبل شروع و با شب نشینی در آخرین شب آذر به اوج میرسد.
وی ادامه داد: اساس این جشن هماهنگ با سال اعتدالی و براساس تقویم ترکان در زمان سلجوقی یعنی تقویم جلالی به افتخار سلطان جلال الدین ملکشاه سلجوقی موقع تحویل ماه جدی (آذر) به قوس (دی) پایه ریزی شده است، شب این تحویل، طولانیترین شب سال است و مردمان قدیم برای در امان ماندن از شر شب طولانی و در ضمن خوشحالی از تولد خورشید و نورانیت به جشن و پایکوبی میپرداختند.
این پژوهشگر گفت: در منطقه آذربایجان به سبب دارا بودن زمستانهای سخت این عید و مراسم خیلی ملموستر است.
ملکزاده اظهار کرد: در آذربایجان، این شب، آغاز چله بزرگ (بویوک چیلله) است که ۴۰ روز ادامه دارد. سرما پس از ۴۰ روز زورش را میزند تا دوباره سرما را بر جهان حاکم گرداند، ولی گرم شدن زمین عمر چله کوچک (کیچیک چیلله) را کوتاهتر میکند و پس از بیست روز بایرام آیی (ماه اسفند) فرا میرسد.
این استاد دانشگاه به مراسم اصلی شب چله اشاره کرد و افزود: پای گوندرمه (هدایایی برای فرزندان خصوصا نوعروسان) در شب چله رسمی است که با جدیت و علاقه فراوان در آذربایجان اجرا میشود.
وی یادآور شد: «چیلله قارپیزی» و استفاده از میوههای قرمز رنگ (سیب قرمز و انار) برای سمبولیزه کردن خورشید و گرمی، حلواهای مخصوص گردو، آجیل و میلاخ از دیگر خوردنیهای این شب است.
ملکزاده، گرد آمدن در منزل بزرگان و بایاتی گویی، خاطره گویی، تاپماجا (چیستان) گویی، داستانسرایی حماسی نظیر «کورواغلو» و قاچاق نبی و اجرای موسیقی عاشقی را از دیگر سنتهای این شب به یاد ماندنی برشمرد.
این محقق وپژوهشگر افزود: در اثر گسترش رسانههای جمعی و خصوصا تلویزیون و سیاستهای یکپارچه سازی ملی، اخیرا کلمه یلدا به صورت همه گیر وارد فرهنگ و زبان ملل ساکن ایران شده که جالب است چند دهه قبل این مردمان قبلا هیچ اطلاعی از چیلله و به زعم آنان یلدا نداشتند، ولی در آذربایجان، ترکان این شب را «چیلله گئجه سی» نامیدهاند.
ملک زاده تاکید کرد: در اساطیر، ملل شرق این شب را شب تولد خورشید میدانند و ارتباط آن با آیینهای قدیمی مورد اتفاق تمام محققان است همچنان که تولد خدای دوموزی در میان سومریان دراول فروردین با جشنی بزرگ یاد میشد، شب چله نیز تولد نور وامیدواری بود برای مردمان قدیم بوده است.
پژوهشگر و محقق مردمشناس گفت: «شب یلدا/چله» به عنوان نوزدهمین میراث ناملموس ایران مشترک با افغانستان اوایل آذر ماه در سازمان جهانی یونسکو ثبت شد.
حسن سپهرفر ادامه داد: ایران پرونده شب چله یا یلدا را که آئین چیلله گئجه سی نیز بخشی از آن به شمار میرود در همکاری با افغانستان تهیه کرده است، با وجود ایرادها و نقطه نظرات نمایندگان بسیاری از کشورها، سرانجام موفق شد در هفدهمین نشست کمیته بیندولتها برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ثبت شود.
وی افزود: ایران پرونده یلدا را از سال ۱۳۹۳ در یونسکو به اشتراک گذاشته بود تا به عنوان میراث ناملموس چندملیتی ثبت شد، اما تا حدود شش سال بعد از آن، هیچ کشوری مشارکت در این پرونده را نپذیرفت. ایران سرانجام این پرونده را در مشترک با افعانستان به یونسکو ارائه کرد و نهایتا ثبت جهانی شد.
این پژوهشگر گفت: امروزه جلوههایی از این آیین و آداب و رسوم به ما به ارث رسیده لذا تداوم اجرا، ترویج، احیا و بازیابی اینگونه جشنها و آیینها که اغلب دارای جنبههای شادی و نشاط هستند میتواند به همبستگی ملی جامعه ایرانی کمک کند.
او تصریح کرد: جشنهایی مانن چیلله گئجهسی (شب چله) از منظر کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و نقشی که دارد علاوه بر جنبههای نشاط و شادی آن و گردهمآیی خانوادهها و تقویت صله رحم و ارتباطات خانوادگی موجب تقویت بنمایههای ادبیات شفاهی در نقل داستانهای محلی و حفظ سینه به سینه آن و پیوند نسلی خصوصا در کنار پدر و مادربزرگها و نیز حفظ هویتهای فرهنگی در گسترههای محلی، منطقهای و ملی میشود.
چله نشینی از سنتهای فرهنگ آذربایجانی است و چله نشینی در شب اول زمستان با یلدا آغاز میشد و تا آخرین روزهای سال ادامه مییافت، از این رو شب یلدا هم در این خطه از ایران زمین به چیلله گئجه سی معروف است.
مراسم یلدا در آذربایجان غربی که در ترکی «چیلله گئجه سی» گفته میشود فرصت مناسبی است که خانوادهها دور هم بنشینند و به رسم گذشتگان تا پاسی از شب، هم صحبت شوند.
شب یلدا در آذربایجان غربی پایان فصل پاییز و شروع فصل زمستان است و ۴۰ روز اول آن را بویوک چیله یا چیله بزرگ، ۲۰ روز بعد را کیچیک چیله یا چله کوچک و ۳۰ روز آخر را بایرآم آیی یا ماه عید میگویند.
هندوانه شب یلدا که در زبان ترکی «چیله قارپیزی» گفته میشود، نماد شب یلدا است و مردم آذربایجان غربی بر این باورند که هر کس در این شب هندوانه بخورد، از گرمای تابستان در امان خواهد بود.
کارشناس مردم شناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی در خصوص آیینهای شب یلدا در استان گفت: آیینهای شب یلدا در آذربایجانغربی هم مشابهتهای زیادی با سایر نقاط ایران دارد و هم برخی از این آیینها و رسمها ریشه در باورهای قومی و منطقهای مردم این استان دارد.
سپهرفر با بیان اینکه اولین خرید شب چله در خانوادههای آذری هندوانه شب یلدا است و در واقع هندوانه در این استان مانند سایر نقاط ایران، نماد شب چله محسوب میشود افزود: در گذشته «چیلله گئجه سی» در آذربایجان غربی با برگزاری آیینهای خاصی همراه بوده است که اکنون برخی از آنها فراموش و برخی هم رنگ تغییر به خود گرفته است.
به گفته وی هندوانه سمبل شیرینی، خونگرمی، سرسبزی و شادابی است و مردم آذربایجان غربی خرید شب چله خود را با انتخاب هندوانه شروع میکنند و هندوانه خریدن از رسومی است که از گذشته تاکنون باقی مانده است.
سپهر فر ادامه داد: یکی از رسمهایی که کم و بیش در اغلب شهرستانهای آذربایجان غربی به قوت خود باقی است، رسم تهیه هدیه شب یلدا، «چیلله لیک» یا همان «چیلله پایی» است که خانوادهها طبق رسمی قدیمی، هدایا و سوغاتیهایی را تدارک دیده و به منزل نوعروسان میفرستند.
وی یاد آور شد: آیینهای شب یلدا در استان آذربایجانغربی هم مشابهتهای زیادی با سایر نقاط ایران دارد و هم برخی از این آیینها و رسمها ریشه در باورهای قومی و منطقهای مردم این استان دارد.
خوردن هندوانه سمبل سبزی و شادابی، انار نماد تکثیر و زایش، حلوا نماد شیرینی و شیرین کامی از جمله سور و سات شب یلدا در آذربایجان غربی است که در اکثر نقاط ایران نیز مرسوم است.
یکی از رسوم این شب که در گذر زمان کمرنگ شده است، فرستادن خوانچه یا خنچه چله به منزل نوعروسان است که خانواده داماد در نخستین شب چلهای که عروس را برای پسرشان انتخاب کردند، این خنچه یا خوانچه را به منزل عروس میبرند، این خنچه شامل انواع آجیل و شیرینی و میوههای فصل مانند انار، ازگیل و هندوانه به همراه هدایایی برای عروس خانم است که این خوانچهها بهصورت خاصی تزئین و راهی خانه عروس میشوند.
این مراسم در خوی به شیوه خاصی در روستاها برگزار میشده است به گونهای که در شب یلدا ظرفی حاوی پشمک زغفرانی، کاسهای پر از سیبهای سرخ، حلوای گردو، یک طاقه ترمه حاشیهدوزی شده و چارقد قرمز داخل یک خنچه چیده شده و بر روی سر یک مرد جوان قرار میگرفت و در کوچهها حرکت میکرد تا به منزل نوعروس برسد، و رهگذران هدیه شب یلدا یا همان «چیلهلیک» را به تماشا مینشستند.
حلوای هویج و گردوی ارومیه در شب یلدا مصرف بالایی دارد و در واقع شیرینی مخصوص شب یلدا در ارومیه هستند، خانوادهها همچنین در ارومیه خود نوعی حلوای محلی نیز تهیه میکنند که به «داش حالوا» موسوم است و علاقهمندان ویژهای بهخصوص در بین کودکان دارد و وجود این شیرینی در سفره شب یلدا میان مردم ارومیه از ملزومات است.
در کنار این خوراکیها، پشمک، مغز گردو و بادام، کشمش و میلاخ (انگوری که به صورت آونگ از تابستان نگهداری شده است)، دوشاب (شیره انگور) نیز در بین خوردنیها در آذربایجان غربی جایگاه ویژهای دارد.
در تکاب هم در شب سرد یلدا، آش کشک که در زبان محلی به آن کاچی میگویند پخته شده و بر سر سفره شب یلدا میگذارند، همچنین در تکاب رسم بر این بوده که در شب سرد چله، گندم برشته پخت میکردند و مقداری از آن را برای پرندگان به بام خانه میریختند، تا سال پربرکتی داشته باشند.
در گذشته مردم تکاب معتقد بودند در شب یلدا نباید کسی به سفر برود، و اگر کسی در این شب به دور از خانه و در سفر باشد، سال پیش رو را دائم در سفر خواهد بود و دیگر آرام و قرار نخواهد داشت.
در شهرستانهای پیرانشهر، اشنویه و مهاباد نیز در شب یلدا بیتخوانها به خواندن بیت کردی میپردازند و جوانان هم ضمن تناول میوهها و آجیل شب یلدا، سرگرم بازیهای محلی میشوند و بر این باور هستند که شب یلدا بدون برف رونقی ندارد و بارش برف در این شب را نشانه پربرکتی سال آینده میدانند.
در چالدران در شب یلدا، جوانان در یک خانه جمع میشوند و به اصطلاح فال بخت میگیرند و به این صورت چله را به در میکنند، این فال در شب اول چله بزرگ یا همان شب یلدا و همچنین در شب اول چله کوچک مرسوم است.
مردم آذربایجان غربی اعتقاد دارند پس از شب یلدا بویوک چیلله (چله بزرگ) و پس از آن کیچیک چیلله (چله کوچ) میآید و فلسفه آن برمیگردد به این موضوع که آذربایجانیها باور دارند زمستان با شب چله آغاز میشود و آنها دو ماه اول زمستان را به ۴۰ روز و ۲۰ روز مجزا تقسیم میکنند که به ۴۰ روز اول چله بزرگ و ۲۰ روز دیگر چله کوچک نام مینهند که سرمای بویوک چیلله شدت بیشتری نسبت به کیچیک چیلله است.
گزارش از الیاس گندمی