داود یاراحمدی کارشناس ارشد اقتصاد فرهنگ و هنر در خصوص مشکلات صنعت نشر گفت: کتاب و کتابخوانی مبحثی است که سال هاست در کشور از یک سو مردم و از سوی دیگر مدیران فرهنگی به عنوان چالشی بزرگ با آن روبرو بوده اند.
به گفته یار احمدی، چالشی که وضعیت تمایل و توانایی مردم را برای مطالعه کتاب و در اختیار داشتن آن روبرو میکند، این در حالی است که علت و چرایی تقاضای کتاب، سطح و میزان گرایش و کشش مردم به سمت کتاب و کتابخوانی از ابعاد مختلف طی سالها از طرف کارشناسان، ناشران و منتقدان عرصه نشر و چاپ مورد نقد قرار گرفته است.
یار احمدی گفت: مهم اینجاست که چرا این چالش تاکنون به نتیجه نرسیده است؟ برای پاسخ به این سوال حتما میبایست دو مبحث عرضه و تقاضا در اقتصاد فرهنگ مورد بررسی قرار بگیرد. در تقاضا این نکته حائز اهمیت است که مخاطب یا مشتری با توجه به نیاز خود طی چه عوامل و شرایطی، چه میزان خواستار خرید و پرداخت هزینه برای محصولات و خدمات فرهنگی خواهد بود؟ از سوی دیگر قدرت مخاطب برای خرید و استفاده از محصولات و خدمات فرهنگی چقدر است؟ اگر چه این تقاضای خرید خود شامل عوامل مختلفی، چون ذائقه، سلیقه، سطح تحصیلات، جنسیت، میزان سطح درآمد، جغرافیای مکانی و... نیز میباشد.
او میگوید: عرضه نیز شقه دیگر ماجرا است که در صورت فراهم بودن تقاضا، میبایست فراخور نیاز و کشش بازار، محصول را تولید کرده و در اختیار مخاطب قرار دهد. قیمت، توزیع، محتوا، شاخص بودن عنوان نویسنده، ویژگی¬های خاص شکل و فرم کتاب، تخفیف، تبلیغات، چگونگی عرضه و فروش، ارتباط مناسب با خریدار کتاب و... همه از عواملی میباشند که علاوه بر موارد تقاضا، کشش بازار را برای عرضه کتاب به عنوان یک محصول فرهنگی شکل خواهند داد.
وی افزود: عرضه و تقاضا از موارد خاص بازار میباشند که در عرصه فرهنگ به لحاظ موضوع و محتوا شکل پیچیدهتری به خود میگیرند، گاهی اوقات مصرف کنندگان در قالب تقاضا از طریق کنش و واکنشهای خواستههای خود نسبت به محصولات عرضه شده، کشش بازار را آشکار میسازند و به عرضهکننده علامت میدهند که چه محصول و خدماتی باید تولید شود. حال این محصول فرهنگی تولید شده ولو اینکه در بهترین کیفیت لازم عرضه شود، اگر از قیمت مناسبی برخوردار نباشد، امکان جذب مخاطب را به همراه نخواهد داشت.
یاراحمدی گفت: اقتصاد نشر و بازار کتاب از مواردی میباشند که الگوهای مصرف در آن بیشتر دستخوش بازار عرضه است، بازاری که خیلی اوقات در یک حرکت سینوسی، زیرساختهای فرهنگی و شاکله ذهنی در حال شکل گیری کودک و نوجوان را هدف قرار میدهد. ماحصل این مهم تغییر ذائقه کتابخوانی از طریق سیطره بازار ترجمه است که در اثر کم توجهی ناظران فرهنگی نشرکتاب نسبت به علت و چرایی کشش بازار به این نوع از کتابها شکل میگیرد، از سوی دیگر در بازار عرضه کتاب، به علت حمایت نشدن ناشران از سوی دولت برای پایین نگه داشتن هزینههای تولید خود و جذب تقاضای بیشتر به سمت تولید ترجمه کتاب میل پیدا میکنند. یعنی دولت در این میان ناخواسته ناشران را به این سمت سوق میدهد.
وی افزود: پس حضور دولت به عنوان یک همراه در عرصه نشر (سهمیه کاغذ، زینک، خرید کتاب، یارانه خرید و...) علاوه بر اعمال نظرات جامع و کارشناسی بررسها در تولید کتابهای پاک، میتواند بیشترین نقش را در چرخه نشر و میزان مطالعه کتاب کشور رقم بزند.
او میگوید: میزان مطالعه کتاب که به آن سرانه مطالعه کتاب نیز گفته می شود به معنای میانگین زمانی است که مردم در هر شبانه روز به خواندن کتاب اختصاص می دهند، مطالعه کتاب نوعی از مصرف فرهنگی است. مصرف فرهنگی مهمترین مؤلفه یک جامعه جدید بوده و به واسطه همین امر، شاکله فرهنگ تولید، رشد و بارور میشود، اینجاست که دولت برای رشد و توسعه فرهنگی کشور حتما باید سرانه عرضه و تقاضای کتاب را به صورت ماهانه رصد و زمین ماندههای چرخه نشر را دستیاری کند.