وارد سالن دهکده نشاط ولیعصر (عج) که میشویم پیامهای بازرگانی قبل از شروع مسابقه در حال پخش است، به دنبال جایی برای نشستن میگردم، سر را که بر میگردانم مردان مردی را میبینم که با اینکه نمیتوانند روی دو پایشان بایستند، اما تمام توان و قدرت و غیرت و شجاعتشان را در دستهایشان جمع کرده و روی دو دست به احترام سرود ملی جمهوری اسلامی ایران برمیخیزند و تا پایان سرود را با صدای رسا زمزمه میکنند.
اینان همان کسانی هستند که در هشت سال دفاع مقدس از جان شیرینشان برای دفاع از وطن و ناموسش گذشتند، امشب گرد هم آمده بودند تا به تماشای مسابقه فوتبال ایران و انگلیس بنشینند، اولین بازی ایران با تیم قوی و بازیکنان درجه یک انگلیس است که در پایان نتیجه خوبی در بر نداشت، اما ویلچرنشینان تا دقیقه نود بازیکنان تیم ملی را تشویق کردند. آنها یک صدا فریاد میزدند: «ما گل میخوایم یالا»
آنها میدانستند احتمال باخت در این مسابقه خیلی زیاد است، اما با این حال با همان روحیه و سرزندگی ایام دفاع مقدس کف زدند و سوت کشیدند و نام ایران را فریاد زدند، آنها شنیده بودند که مادر شهیدان خالقیپور در مراسم بدرقه بازیکنان تیم ملی که با ابتکار عمل رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران صورت گرفته بود، با اینکه سه تن از عزیزانش را تقدیم انقلاب کرده بود خطاب به بازیکنان تیم ملی، زمانی که پیراهن این تیم را به او هدیه کرده بودند، اشک شوق ریخت و به فرزندان ایران زمین گفته بود این پیراهن را یادگاری از شما در کنار کفنم خواهم داشت، آنها میدانستند پدر مهدی طارمی، این جوان جنوبی با غیرت که این اواخر آقای گل پرتغال هم شده بود در خصوص گلزنی پسرش گفته بود که اگر او در این بازی موفق به زدن گل شود، دوست دارد گلهایش را به شهدای کشورمان از زمان انقلاب تا دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و مدافع امنیت تقدیم کند، خصوصاً شهیدان شاهچراغ و شهید استان البرز «سید روحالله عجمیان» که مظلومانه جان خود را فدای وطن کرد. الحق و والانصاف آقا مهدی گل کاشت و توانست از بین موج یأس و ناامیدی و روحیه ضعیف بچهها که بعد از مصدومیت شدید علیرضا بیرانوند، دروازهبان کشورمان رخ داد، دو بار دروازه انگلیس را باز کند تا مرهمی باشد بر دلهای بیقرار ایرانیان.
وقتی از جانبازان در مورد حواشی به وجود آمده قبل از عزیمت تیم ملی به قطر سؤال کردم، میگفتند بازیکنان تیم ملی ما باید بدانند میدان امروز همان میدان دفاع مقدس است، فقط افراد عوض شدهاند، پس باید بدانند که چشم امید یک ملت به آنهاست، باید بدانند آنها فقط این بازی را باختند. ویلچرنشینان میگفتند به بازیکنان تیم ملی بگویید: دماغتان شکست؟! شکست خوردید؟! عیبی ندارد! فدای سر ملت عزیز ایران!
سعی کنید برای دو بازی آینده با ولز و آمریکا آماده باشید، البته همین دو گل هم خوب بود و برای انگلیسی که زمانی تحت اشغالش بودیم گران خواهد آمد، همین انگلیس چند ده سال پیش در دوران پهلوی بحرین را با دسیسه از ایران جدا کرد و قبلترها هرات را، قحطی بزرگ و کشتن نصف جمعیت ایران آن زمان را برای ما به یادگار گذاشت و حالا هم دارد برای ما شاخ و شانه میکشد که اندکی ارزش ندارد.
ویلچرنشینان به سخنان مقام معظم رهبری اشاره کردند که از مردم خواستند که امیدآفرینی کنند و همین جام جهانی و حضور تیم ملی یک اتفاق حال خوب کن است که باید قدرش را دانست و با تمام توان برای موفقیت یوزهای ایرانی دعا کرد، چرا که تیم ملی پادزهر تجزیه طلبی است و فرقی نمیکند ایرانی کجای دنیا باشد، حتی در دل لندن هم که باشی برای دیدن بازی سر از پا نمیشناسی، چون تیم ملی به شما ابزار نمادین داده که برای کلیت خاک ایران و ۸۵ میلیون ایرانی فریاد بزنی و همه را یک جمع به هم پیوسته ببینی. اتحادی که دشمنان از آن وحشت دارند.
وارد سالن دهکده نشاط ولیعصر (عج) که میشویم پیامهای بازرگانی قبل از شروع مسابقه در حال پخش است، به دنبال جایی برای نشستن میگردم، سر را که بر میگردانم مردان مردی را میبینم که با اینکه نمیتوانند روی دو پایشان بایستند، اما تمام توان و قدرت و غیرت و شجاعتشان را در دستهایشان جمع کرده و روی دو دست به احترام سرود ملی جمهوری اسلامی ایران برمیخیزند و تا پایان سرود را با صدای رسا زمزمه میکنند.
اینان همان کسانی هستند که در هشت سال دفاع مقدس از جان شیرینشان برای دفاع از وطن و ناموسش گذشتند، امشب گرد هم آمده بودند تا به تماشای مسابقه فوتبال ایران و انگلیس بنشینند، اولین بازی ایران با تیم قوی و بازیکنان درجه یک انگلیس است که در پایان نتیجه خوبی در بر نداشت، اما ویلچرنشینان تا دقیقه نود بازیکنان تیم ملی را تشویق کردند. آنها یک صدا فریاد میزدند: «ما گل میخوایم یالا»
آنها میدانستند احتمال باخت در این مسابقه خیلی زیاد است، اما با این حال با همان روحیه و سرزندگی ایام دفاع مقدس کف زدند و سوت کشیدند و نام ایران را فریاد زدند، آنها شنیده بودند که مادر شهیدان خالقیپور در مراسم بدرقه بازیکنان تیم ملی که با ابتکار عمل رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران صورت گرفته بود، با اینکه سه تن از عزیزانش را تقدیم انقلاب کرده بود خطاب به بازیکنان تیم ملی، زمانی که پیراهن این تیم را به او هدیه کرده بودند، اشک شوق ریخت و به فرزندان ایران زمین گفته بود این پیراهن را یادگاری از شما در کنار کفنم خواهم داشت، آنها میدانستند پدر مهدی طارمی، این جوان جنوبی با غیرت که این اواخر آقای گل پرتغال هم شده بود در خصوص گلزنی پسرش گفته بود که اگر او در این بازی موفق به زدن گل شود، دوست دارد گلهایش را به شهدای کشورمان از زمان انقلاب تا دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و مدافع امنیت تقدیم کند، خصوصاً شهیدان شاهچراغ و شهید استان البرز «سید روحالله عجمیان» که مظلومانه جان خود را فدای وطن کرد. الحق و والانصاف آقا مهدی گل کاشت و توانست از بین موج یأس و ناامیدی و روحیه ضعیف بچهها که بعد از مصدومیت شدید علیرضا بیرانوند، دروازهبان کشورمان رخ داد، دو بار دروازه انگلیس را باز کند تا مرهمی باشد بر دلهای بیقرار ایرانیان.
وقتی از جانبازان در مورد حواشی به وجود آمده قبل از عزیمت تیم ملی به قطر سؤال کردم، میگفتند بازیکنان تیم ملی ما باید بدانند میدان امروز همان میدان دفاع مقدس است، فقط افراد عوض شدهاند، پس باید بدانند که چشم امید یک ملت به آنهاست، باید بدانند آنها فقط این بازی را باختند. ویلچرنشینان میگفتند به بازیکنان تیم ملی بگویید: دماغتان شکست؟! شکست خوردید؟! عیبی ندارد! فدای سر ملت عزیز ایران!
سعی کنید برای دو بازی آینده با ولز و آمریکا آماده باشید، البته همین دو گل هم خوب بود و برای انگلیسی که زمانی تحت اشغالش بودیم گران خواهد آمد، همین انگلیس چند ده سال پیش در دوران پهلوی بحرین را با دسیسه از ایران جدا کرد و قبلترها هرات را، قحطی بزرگ و کشتن نصف جمعیت ایران آن زمان را برای ما به یادگار گذاشت و حالا هم دارد برای ما شاخ و شانه میکشد که اندکی ارزش ندارد.
ویلچرنشینان به سخنان مقام معظم رهبری اشاره کردند که از مردم خواستند که امیدآفرینی کنند و همین جام جهانی و حضور تیم ملی یک اتفاق حال خوب کن است که باید قدرش را دانست و با تمام توان برای موفقیت یوزهای ایرانی دعا کرد، چرا که تیم ملی پادزهر تجزیه طلبی است و فرقی نمیکند ایرانی کجای دنیا باشد، حتی در دل لندن هم که باشی برای دیدن بازی سر از پا نمیشناسی، چون تیم ملی به شما ابزار نمادین داده که برای کلیت خاک ایران و ۸۵ میلیون ایرانی فریاد بزنی و همه را یک جمع به هم پیوسته ببینی. اتحادی که دشمنان از آن وحشت دارند.