آرامگاه شیخ یوسف سروستانی در نزدیکی میدان اصلی شهر سروستان پارس قرار دارد. این بنا محل زندگی و درس شیخ یوسف بن یعقوب سروستانی بوده که بنای ۲ چهارتاقی در آن دیده میشود و در تاریخی که روی سنگ گور شیخ یوسف سروستانی تراشیده شده به سال ۶۸۰ هجری قمری اشاره دارد.
۲ سردر ورودی سنگی بسیار زیبا در آرامگاه شیخ یوسف سروستانی وجود دارد. در ساخت سردر از معماری ایرانی و هخامنشی پیروی شده است.
سردر این بنا، با نگارش بسیار زیبای چند آیه از قرآن با خط ثلث بر روی کاشی کاریهای معرق اجرا شده است. همچنین دارای تاقی مقرنس کاری است که بر محور اصلی ساختمان بنا شده، تاق موجود در سردر ورودی سال ۷۱۴ را نشان میدهد.
این سردر، دارای چندین سنگ نبشته (کتیبه) با خط نستعلیق است که یکی از آنها گویا مربوط به دوره پادشاهی نادرشاه افشار بوده است.
نکته جالب آن است که در پایین سردر و روی لوحه سنگی به غرس درخت سروی به سال ۷۳۱ هجری قمری در صحن آرامگاه اشاره شده است.
شکوه معماری و خط آن را باید در بخش زیر تاق سردر دید که بسیار چشمگیر و دلنواز است. نقشهای اسلیمی و گیاه و درختان نیز بر زیباییهای این سردر افزوده است.
مادام دیولافوا نیز از بنای آرامگاه شیخ یوسف سروستانی بازدید و به معماری و زیباییهای آن اشاره کرده است.
اما در حیاط آرامگاه شیخ یوسف سروستانی (که در مرکز شهر سروستان قرار دارد) آثار تاریخی سنگی ارزشمندی که بیشتر سنگ گورهای دوران گوناگون تاریخی است به حال خود در گوشهای افتاده اند.
سیاوش آریا کنشگر و پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی در فارس گفت: اینها سالهای سال است که اینگونه رها شده اند.
او میگوید: در این میان ۳ پایه ستون بسیار ارزشمند ساسانی در لابلای سنگ گورها با بدترین روش چیدمان و قرارگیری در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی در گوشه حیاط آرامگاه شیخ یوسف سروستانی به حال خود رها شده است که روشن نیست از کجا به این مکان آورده شده و هیچ شناسنامهای هم برای آنها فراهم نشده است.
در، بر همان پاشنه میچرخد
پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی در فارس تصریح کرد: ۲ بار در اوایل و نیمه دهه نود خورشیدی در گزارشهایی در روزنامهها و خبرگزاریها وضعیت اندوه بار و دردناک این سنگهای تاریخی به ویژه پایه ستونهای ساسانی را گوشزد کرده و با رفتن به اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی موضوع را به مسئولان آگاهی داده ام، اما همچنان «در، بر همان پاشنه میچرخد» و گویا گوش شنوایی نیست.
او ادامه داد: این در حالی است که میتوان این سنگ گورها را در همان حیاط ساماندهی کرد و برایشان شناسنامه فراهم آورد و به درستی از آنها نگهداری و حفاظت کرد. اما پایه ستونهای ساسانی باید یا به مخزن اداره میراث فرهنگی شهر سروستان منتقل شود یا بهترین کار این است که آنها را به مرکز شهرستان و در موزه سنگ شیراز آورد و به درستی نگهداری و حفاظت کرد.
آریا افزود: باید دانست از دوره ساسانی در سراسر کشور آثار اندکی وجود دارد و به ویژه پایه ستونهای ساسانی که از دیدگاه مطالعات تاریخی و باستان شناختی دارای ارزش بسیار فراوانی است و از جایگاه ویژهای نزد کارشناسان و پژوهشگران برخوردار است.
این فعال میراث فرهنگی گفت: جا دارد تا مسئولان استان هرچه زودتر درباره آنها تصمیم گیری کرده و آنها را به جای امنی با فراهم کردن شناسنامه منتقل کنند. همچنین در سراسر کشور پایه ستونهای ساسانی اندکی برجای مانده و حفظ و نگهداری و حفاظت از آنها امری ضروری و مهم به شمار میآید.
او ابراز امیدواری کرد: که این بار مسئولان میراث فرهنگی از کنار موضوع به سادگی نگذرند و چارهای ریشهای برای آثار سنگی به جا مانده در حیاط آرامگاه شیخ یوسف سروستانی بیندیشند.
آرامگاه شیخ یوسف سروستانی در ۲۱ آبان ماه ۱۳۱۸ خورشیدی با شماره ۳۱۸ به ثبت ملی رسیده و در سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۹ خورشیدی مورد مرمت قرار گرفته است.
وظیفه حفاظت از آثار تاریخی موجود را کدام سازمان برعهده دارد؟
موضوع ساماندهی، نگهداری و حفاظت از سنگ گورها و پایه ستونهایی که در آرامگاه شیخ یوسف سروستانی قرار دارد، از اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی فارس پیگیری و در این خصوص به خبرنگار ما گفته شد اماکن متبرکه و مذهبی کاملا در اختیار اوقاف یا هیات امنا است و میراث فرهنگی فقط نظارت و تایید طرحهای اجرایی را بر عهده دارد.
همچنین موضوع ساماندهی، نگهداری و حفاظت از سنگ گورها و پایه ستونهایی که در آرامگاه شیخ یوسف سروستانی قرار دارد توسط خبرنگار ما از اداره کل اوقاف و امورخیریه فارس پیگیری شد که اعلام شد این مساله ارتباطی به اداره اوقاف ندارد و زیرنظر میراث فرهنگی است.
با توجه به مطالب فوق واقعا چه کسی یا کدام سازمان، وظیفه حفاظت و نگهداری از آثار تاریخی موجود در آرامگاه شیخ یوسف سروستانی را برعهده دارد؟!
آثار تاریخی هویت و فرهنگ یک ملت هستند و نقش مهمی در توسعه گردشگری و اقتصاد هر کشور دارند و تخریب آنها علاوه بر بعد مادی، تاثیر مهمی بر بعد معنوی و هویتی جامعه دارد و مسئولان و ملتها باید بیش از پیش نگهداری و حفاظت از آنها را مدنظر قرار دهند.