گِلمالی را شاید بتوان خالصانهترین، پاکترین و زیباترین آئین لرستانیها در ایام عزای سید و سالار شهیدان دانست، سنتی به جا مانده از نیاکان این قوم ولایتمدار در رسای عزای اباعبداللهالحسین علیهالسلام.
خاکِ گِلمالی را روزها قبل از پاکترین نقاط شهر انتخاب کرده و با گلاب معطر ترکیب و برای عزاداران خون خدا آماده میکنند، سپیده صبح روز نهم محرم سر نزده، لرستانیها خود را گل مالی کرده، تا خاک ماتم بگیرند بر جسم و روحشان در سوگ اشرف اولیا و انبیاء.
تاریخ این سرزمین شیعهپرور کم ندارد از علما و روحانیونی که در اندوه شهادت دردانه عالم، خاک عزا بر سر گرفته و دیگران را توصیه به برپایی مجالس ماتم کردهاند و در این میان ماجرای شفای چشم آیتالله العظمی بروجردی به واسطه گِل عزادارای امام حسین علیهالسلام شنیدنی است. ماجرایی که بارها از سوی روحانیون و بزرگان نقل شده است.
سید محمدرضا احمدی طباطبائی متولد ۱۳۳۸ و از نوادههای پسری مرحوم حسین احمدی طباطبائی ملقب به آیتالله العظمی بروجردی است، وی دو ساله بود که آیتالله بروجردی رحلت کردند و خاطرات زیادی را از جدشان به یاد ندارند، با این وجود برای اطلاع از ویژگیهای بارز آیتالله و ماجرای شفای چشم ایشان با وی گفتگوی کوتاهی داشتیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
اخلاق و رفتار آیتالله العظمی بروجردی در بین اعضای خانواده و نزدیکان چگونه بود؟
اخلاق و رفتار آیتالله بروجردی زبانزد عام و خاص بود، اگرچه به دلیل شدت کار و جلسات درس و بحث خیلی در فضای خانواده حضور نداشتند، اما به مکارم اخلاق در میان نزدیکان شهره بودند.
همچنانکه در کتابها و زندگینامههای مختص به آیتالله بروجردی، اخلاق و رفتار شایسته ایشان ذکر شده است.
آیتاللهالعظمی بروجردی چگونه اینچنین بنده عزتمندی شد؟
جواب این سوال را خود آیتالله در پاسخ به این سوال شاگرادان که دلیل اینکه خداوند به شما این عزت را عنایت فرموده، چیست؟ ایشان در جواب گفتند که در تمام عمر یک دروغ نگفتهام.
بدون تردید شخصی که به چنین درجاتی از معنویت میرسد، باید آراسته به صفات الهی و به دور از بدیها باشد و به گواه خانواده و نزدیکان و شاگردان، آیتالله بروجردی از صفات ناپسند به دور بودند.
ارادت آیتالله بروجردی به عزای آلالله و به ویژه ایام شهادت امام حسین علیهالسلام به چه شکل بود؟
ایشان نسبت به ائمه به ویژه سیدالشهداء ارادت خاصانه و بسیاری داشتند، بهگونهای که با شنیدن نام اباعبدالله (ع) اشکهای آیتالله جاری میشد و این را از زبان نزدیکانی که شاهد این قضایا بودند، نقل میکنم.
آیتالله بروجردی به برپایی مراسم روضهخوانی امام حسین علیهالسلام اعتقاد زیادی داشتند، حتی در وصیتنامه باقیمانده از این عالم برجسته ضمن تاکید بر عزاداری ایام محرم، یک سوم اموال خود را برای این کار اختصاص دادند.
آیتالله در آئین گِلمالی مقداری گِل را به پیشانی و صورت خود میزدند و دیگران را توصیه به انجام این کار میکردند.
ماجرای شفای چشم آیتالله بروجردی در آئین گِلمالی چه بوده است؟
آیتالله بروجردی تا سال ۱۳۲۳ هجری شمسی در بروجرد اقامت داشتند و از نجف که برمیگردند حدود ۳۵ سال در بروجرد ساکن میشوند و در این مدت، در منزل آیتالله مراسم دهه محرم و عزاداری برقرار بود.
در ماه محرم آیتالله بروجردی به چشم دردی مبتلا میشوند که تا قبل از آن سابقهاش را نداشتند، دکترهای بروجرد به آیتالله اعلام میکنند که به دلیل نبود امکانات و تجهیزات، به تهران جهت مداوا مراجعه نمایند و ایشان قصد داشتند که پس از عزاداریهای دهه محرم برای درمان به تهران بروند.
هیات خَرهگیران در بروجرد که تمام بدن خود را گِل میگیرند و عزاداری میکنند، معمولا هر سال صبح روز عاشورا به منزل آیتالله آمده و اقامه عزا میکردند.
آن سال هم آیتالله بروجردی با وجود ناراحتی چشم، به نزد عزاداران آمده و خوشآمدگویی گفتند، وقتی هیات در حال عبور است، ایشان به نیت تبرک مقدار کمی از گِل روی شانه یکی از عزاداران را برمیدارد و به گوشه چشم خود برای شفا میکشد.
پس از این کار، چشم آیتالله شفا پیدا کرده و نیازی برای رفتن به تهران و درمان نمیبینند، و اینگونه که همگان نقل میکنند تا پایان عمر شریف آیتالله که ۸۸ سال بوده، هیچگاه از عینک استفاده نکردند.
حتی در اواخر عمر قرآن خط ریزی را میخوانند که برخی آقایان به ایشان میگفتند جلوی مردم این کار را نکنید، چرا که ممکن است دچار چشمزخم شوید، اما ایشان در جواب همواره میگفتند که چشمم را از امام حسین علیهالسلام دارم.
ارادت آیتالله بروجردی به ائمهاطهار علیهالسلام فراوان بوده و نسبت به عزاداری ایام محرم خیلی زیاد تاکید داشتند.
منبع : فارس