در کتاب «خصائص زینبیه» درمورد نخستین روز عاشورا نوشته شده است: «اولین روز از ماه حزن و اندوه آل محمد علیهم السلام است که همه انبیاء و ملائکه و سیعیان و دوستان اهل بیت (ع) محزون اند و باید گفت: زمان حزن و اندوه تمام عالم است چراکه همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا، پیراهن پاره پاره سیدالشهداء (ع) را از عرش خدا رو به زمین میآویزند و حزن و اندوه، عالم را فرا میگیرد.»
امام حسین (ع) در راه کربلا
در کتاب «ارشاد» آمده است: « روز اول محرم، امام حسین (ع) در قصر بنی مقاتل چادر زدند و از عبیدالله بن حر جعفی دعوت به یاری نمودند، ولی او اجابت نکرد و بعدا پشیمان شد.»
روز دوم محرم الحرام
در کتاب «ارشاد» نوشته شده است: «بنابر قول مشهور، در روز دوم محرم سال ۶۱ هجری قمری، آقا و مولایمان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) سیدالشهداء علیه السلام با اهل بیت (ع) و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند و در آن جا اسب حضرت حرکت نکرد.»
امام حسین (ع) پرسیدند: نام این زمین چیست؟
گفتند: غاضریه.
نام دیگرش را پرسیدند، گفتند: شاطی الفرات.
فرمودند: اسم دیگری هم دارد؟ گفتند: «کربلا» هم میگویند.
در این هنگام، امام حسین (ع) آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی کردند و فرمودند: «اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء».
در کتاب از «مدینه تا مدینه» آمده است: «به خدا قسم زمین کربلا همین است. به خدا این جا مردان ما را میکُشند! به خدا قسم این جا زنان و کودکان ما را به اسیری میبرند!
به خدا قسم این جا حرمت ما پایمال میشود.ای جوانمردان، فرود آیید که محل قبرهای ما این جاست.»
روز سوم محرم الحرام
نامه امام حسین (ع) به اهل کوفه
در کتاب «قلائد النحور: ج محرم و صفر» نوشته شده است: «در روز سوم محرم، امام حسین (ع) برای بزرگان کوفه، نامهای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند. مامورین در بین راه، قیس را گرفتند و پس از آن که او بر ضد یزید و ابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند.»
ورود عمر بن سعد به کربلا
همچنین، در کتاب « قلائد النحور: ج محرم و صفر» آمده است: « در روز سوم محرم، عمر بن سعد با شش هزار یا نه هزار سوار برای قتل پسر پیامبر (ص) وارد کربلا شد و در مقابل آن حضرت، لشکرگاه ساخت و خیمه برافروخت و ورود ابن سعد به کربلا در روز چهارم هم نقل شده است.»
روز چهارم محرم الحرام
فتوای شریح قاضی به قتل امام (ع)
در کتاب «الوقایع والحوادث» نقل شده است: «در روز چهارم محرم سال ۶۱ هجری قمری، ابن زیاد با استناد به فتوایی که از شریح قاضی گرفته بود در مسجد کوفه، خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسین (ع) حریص کرد.»
البته گفته میشود که برخی، این مطلب را قبول ندارند و شریح قاضی را در جریان کربلا دخیل نمیدانند.