در کتاب «کربلا مبارزه با پوچی ها» از استاد اصغر طاهر زاده چنین نقل شده است: «نهضت حسین (ع)، نهتنها مُهر رسوایی به پیشانی حاکمان اموی زد، بلکه یک کار بزرگ دیگر هم کرد و آن این که مدعیان دینداری را که در شرایط سخت، امامشان را یاری نمیکنند شناساند تا برای همیشه دینداران عافیتطلب نتوانند مزوّرانه در جبهه حسینی قرار گیرند و دین خود را به رخ مسلمانان بکشند.
گاهی میگویند فلانی، چون زندان رفته، خوب است، ولی آیا با این همه زندانی که رفته در خط ولایت است یا نه؟ اگر بیشتر عمرش در زندان بوده و از جهاد اسلامی زخمها به تن دارد، اکنون که از خط ولایت جدا شده، تمام زحماتش را به هدر داده است. زبیر در اوایل اسلام در دفاع از پیامبر، بدنش ۲۵زخم برداشت، ولی شیعه است که میفهمد او از زحماتش نتیجه نگرفت، چون پس از ۳۰سال در جنگ جمل رودرروی ولایت، یعنی علی (ع) ایستاد.
پیام کربلا این است کهای مسلمانان! فریب سابقه دیندارانی که در شرایط برخورد سخت دشمن سر خود را میگیرند و همه ادعایشان را نادیده میشمارند، نخورید که امروز، اسلامِ مجسّم را یاری کردن شرط مسلمانی است. جملهای که سلیمان بن صرد خزایی قبل از دعوت از امام به کوفیان گفت چه با معنی بود که «مردم، اگر مرد کار نیستید و بر جان خود میترسید، بیهوده این مرد را نفریبید.»
در کربلا همین روحیه بود که رسوا شد. امروز هم اگر شما کربلایی شدید، چنین روحیهای را رسوا میبینید، نه سیاستمدار و زرنگ.»