![چگونه بدن خود را برای غلبه بر گرما آماده کنیم؟](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1403/5/9/19639842_425.jpg)
تعدادی از بچههایی که قبلا اعزام شده بودند در حرم حضرت ابوالفضل علیهالسلام برای سلامتی امام ره شعار میدهند. یکی از شعارها این بود «ابوالفضل علمدار ـ خمینی را نگهدار» دعایی در قالب شعار که میتوانست آرام و بی سر و صدا درخواست شود و ما را از این توفیق محروم نکنند و آرزو به دل نمانیم.
اصغر حکیمی مزرعه نو روز ۳۰ دی ماه ۱۳۶۵ به اسارت درآمد و پس از ۱۳۰۵ روز به میهن بازگشت. او در خاطرهای پیرامون حضور در عتبات عالیات و زیارن حرم امام حسین (ع) در دوران اسرت میگوید: در زمستان سال ۶۷ عراق برای تبلیغات اقدام به تشرف اسرا به عتبات عالیات نجف و کربلا میکند. ما بعضا تصاویر بچهها را از تلویزیون عراق تماشا و آرزو میکردیم این توفیق شامل حال ما هم بشود.
تقریبا اواخر سال بود که زمزمههایی مبنی بر اعزام اسرای مفقودالاثر نیز به گوش رسید و بالطبع اردوگاه ۱۱ (تکریت) که اولین اردوگاه مفقودالاثرها بود باید در اولویت قرار میگرفت. مسأله داشت کم کم جدی میشد و حتی به یاد دارم روز دوشنبه یا پنجشنبهای را رسما اعلام کردند که اولین سری اسرای اردوگاه ۱۱ به عتبات عالیات اعزام خواهند شد.
نمیدانم دقیق چه اتفاقی افتاد که عراقیها احساس کردند سری که درد نمیکند را نباید دستمال بست. بعدها شنیدیم که تعدادی از بچههایی که قبلا اعزام شده بودند در حرم حضرت ابوالفضل علیهالسلام برای سلامتی امام ره شعار میدهند. یکی از شعارها این بود «ابوالفضل علمدار ـ خمینی را نگهدار».
دوستانی که این توفیق را داشتهاند در خاطراتشان آوردهاند که نگهبانان همراه اسرای زائر افرادی را که شعار میدهند یا طبق مقررات آنها عمل نمیکنند به علت کمبود وقت و حضور مردم با ماژیک پشت لباسشان علامت میزنند تا سر فرصت در اردوگاه به حسابشان رسیدگی شود. از اسرای مفقودالاثر فکر کنم فقط اردوگاه ۱۹ که افسران و درجهداران نیز در آن نگهداری میشدند توفیق زیارت یافتند و در اسفند ۶۷ به نجف و کربلای معلی مشرف شدند و ما تا مدتها در رؤیای شیرین زیارت به سر میبردیم.
منبع: ایسنا