خانم! فردا کوچ است، از به، پشت پنجره عنوان سه کتابی است که در این بسته به علاقه‌مندان کتاب معرفی شده است.

اهمیت سفرنامه‌ها بر اساس دانش، جهان بینی و تخصص سفرنامه نویس‌ها روشن می‌شود، از گزارش‌های موجود چنین برمی‌آید که اندکی از سفرنامه‌های ایرانی را زنان نوشته‌اند، موضوعی که از تأخیر در سوادآموزی آن‌ها حکایت دارد، همین تعداد معدود و محدود سفرنامه‌ها هم عمدتاً توسط همسران پادشاهان، صاحب منصبان و به طور کلی طبقات بالای اجتماعی نوشته شده‌اند، سفرنامه‌های وقارالدوله (سکینه سلطان) و بی بی مریم بختیاری نمونه‌هایی از این دست است.

کتاب خانم! فردا کوچ است اثری است به پژوهش رسول جعفریان و کیانوش کیانی که در ۱۹۷ صفحه از سوی نشر اطراف به چاپ رسیده است،همچنین سفرنامه‌ها منابع ارزشمند اطلاعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستند که زمان و مکان جغرافیایی خاصی را به روشنی پیش چشم مخاطب می‌گذارند، این کتاب را به علاقه‌مندان تاریخ و سفرنامه پیشنهاد می‌کنیم.

///

کتابی که در این بسته قصد معرفی آن را داریم، یکی از دو سفرنامه‌ی سکینه سلطان ملقب به وقارالدوله است، این اثر بازگوی خاطرات وقارالدوله در سفر به عتبات و مکه است که در خود اطلاعات جدیدی را نسبت به جامعه آن زمان ایران دارد، این بار مخاطب به جای اینکه تاریخ را از زاویه دید یک نویسنده مرد ببیند، دل به گفته‌های یکی از معدود زنان نویسنده در این دوران می‌سپارد و این بار جامعه دوران قاجار را از دریچه‌ای جدید و نو می‌خواند و می‌بیند.

شرح سفر سکینه سلطان از همسران ناصر‌الدین شاه که این سفررا چهار سال بعد از کشته شدن شاه و زمانی که به همسری معتصم‌الملک درآمده، شروع می‌کند، ولی همچنان در این سفر به یاد ناصرالدین‌شاه است و خاطراتی از او ذکر می‌کند.

جذابیت سفرنامه‌های زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزه‌کاری‌ها و روزمرگی‌ها را هم ثبت کرده‌اند و این روایت جزئیات است که به ما امکان می‌دهد تصویر روشن‌تری از آن دوره‌ی زمانی داشته باشیم ، این سفرنامه ماندگار، با نثری ساده و روان، بسیار نزدیک به سبک نگارش امروزی که هیچ گونه پیچیدگی در ساخت و بافت عبارت‌های کتاب پیش رو دیده نمی‌شود و با نثر‌های منشیانه‌ی رایج در زمان نگارنده تفاوت اساسی دارد.

جمله‌هایش ساده، کوتاه و صادقانه است و به زبان گفتار و محاوره‌ای گرایش دارد، تجزیه و تحلیل، سبک‌شناسی، توجه به اماکن جغرافیایی و تاریخی مذهبی، توجه به آداب و رسوم و مسائل فرهنگی مردم مناطق مختلف، وضعیت راه‌ها و حمل و نقل، داد و ستد، نوع غذا و معیشت مردم، خلعت دادن مهتران به کهتران و ده‌ها نکته‌ی دیگر را می‌توان در سطرسطر این سفرنامه دریافت کرد؛ به گونه‌ای که گویی سفرنامه آینه‌ای است از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوره‌ی قاجار و اطلاعات فراوانی از جغرافیا، تاریخ و فرهنگ مردم ایران، عراق و سوریه‌ی کنونی را می‌توان از میان سطور آن بیرون کشید.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

پنج‌شنبه، سیزده جمادی‌الثانیه، منزل یازدهم. صبح چهار ساعت از دسته گذشته، وارد کنگاور شدیم. کوچه و بازار، همه چیز دارد. جای خوبی است. راه دیشب هم همه صاف بود. مهتاب شب سیزدهم معرکه می‌کرد. حیف؛ کسانی که باید همراه باشند، نیستند که این شب‌های مهتاب را زنده کنند. ان‌شاالله قسمت همه بشود این سفر را بیایند و به سلامتی این شب‌ها را ببینند. این‌جا‌ها از طهران ارزان‌تر است.

هیچ چیز چندان گران نیست، اما خانه چقدر گران است. این صاحب‌خانه‌ها چقدر پول می‌گیرند. شنیدم که پست‌خانه دارد. فرستادم ببینم اگر می‌شود یک کاغذی بدهم. می‌گویند پست، دیروز رفته. کرایه زیاد بدهید تا کاغذ را نگاه بداریم، روزِ بیست بدهیم. من هم دادم به امید خدا. یا می‌دهند یا که پول گرفته‌اند و کاغذ را هم نخواهند داد.

الان حاجی عباس آمده، می‌گوید از کرمانشاهان به آخر خاک عرب و عجم خیلی راه‌دزد، زوار‌ها را لخت کرده. زیاد وحشت کردم. خدا همه را محافظت فرماید ان‌شاءالله. همانا دزد نزند به خوبی بگذریم. حاکم کنگاور ساری اصلان پسر ساری اصلان قدیم است. نگذاشت چاروادار شب بار کند. صبح حرکت کردیم.

جمعه، چهاردهم جمادی‌الثانیه، منزل دوازدهم. صبح سوار شده به راه افتادیم، از کوچه باغات زیاد گذشتیم تا به صحرا افتادیم. راه‌ها خیلی باصفا بود. این راه امروز خیلی شباهت به راه جاجرود داشت. سه ساعت که راه رفتیم، یک چشمه آبی بود.

آن آب کم‌کم صحرا را شبیه به صحرای لار کرده، چند جا قره‌چادری‌ها چادر زده بودند. یک سربالایی، سرپایینی هم داشت، ولی راه خوبی بود. تا شش ساعت از دسته گذشته، به باغات صحنه رسیدیم. صحنه باغ اشجار زیاد دارد. چشمه و آب زیاد دارد. یک رودخانهٔ بزرگ هم دارد.

ادبیات دفاع مقدس به عنوان پلی میان افرادی که در فضای جنگ نبوده اند و بازگو کنندگان خاطرات جنگ می‌تواند به عنوان راهی موثر عمل کند و در ذهن افراد به خوبی روز‌های جنگ را باسازی کند، کتاب از به یکی از رمان‌های دفاع مقدس است، این رمان در قالب نامه‌های مختلف نوشته شده است، نامه‌هایی که از طرف افراد مختلف نوشته شده و از درون آن‌ها داستان‌های متفاوتی شکل می‌گیرد.

///

داستان این چنین آغاز می‌شود و با نامه‌های همسر این خلبان و دوستان خلبانش و همسرانشان ادامه پیدا می‌کند، در این بین نامه‌ای دیگر هم وارد می‌شود؛ نامه دختری که در دوران جنگ به خواست معلمشان برای رزمندگان جنگ نوشته شده و اکنون دست خلبان جانباز است، کم‌کم گره‌های داستان شکل می‌گیرد، می‌بینیم که خانواده این دختر در بمباران شهید شده‌اند و خلبان پس از سال‌ها قصد کمک به او دارد، در حالی‌که خودش بسیار محتاج کمک است.

در واقع ماجرای اصلی درباره‌ی خلبان جانبازی به نام مرتضی مشکات است که دو پای خود را از دست داده، بار دیگر می‌خواهد پرواز کند که با ممانعت همه مواجه می‌شود، اما دست آخر به کمک دوست خود رحیم میریان با شگردی جالب موفق به پرواز می‌شود و ماجرای عاطفی دیگری هم همزمان با این جریانات شکل می‌گیرد.

رضا امیرخانی، نویسنده‌ی این داستان، آن را به شکلی منحصربه فرد نوشته است و تلاش کرده است با شکل دادن گفتگو‌هایی در قالب نامه اهداف خود را بیان کرده و مفاهیم مدنظرش را منتقل کند، گفتنی ست از به یکی از آثار با اهمیت ادبیات دفاع مقدس است.

از به کتابی درباره‌ی بازیابی آرمان‌هاست، کتابی که رضا امیرخانی در آن با استفاده از نامه‌های مختلف شخصیت‌ها به یکدیگر تلاش می‌کند آرمان و آرزویی را زنده کند، این کتاب پر از پیچیدگی‌های مختلف و شخصیت پردازی‌های منحصربه فرد است که در کنار هم قرار گرفتنشان یک داستان الهام بخش می‌سازد، خواندن از به مخاطب را به فضای ذهن یک خلبان جانباز و افرادی که با او در ارتباط‌ان هستند می‌برد و می‌گذارد او نیز احساسات شخصیت‌های داستان را تجربه کند.

در بخشی از کتاب از به می‌خوانیم:

سلام. حتی دو روز هم دوام نیاوردم. از پریروز که شما را دیدم، پرطاووسی که لای کتاب زیست دراز کشیده، چرت می‌زند؛ قبل از آن هرروز هفت- هشت صفحه جلو می‌رفت. حتا یک‌بار هم نتوانستم بروم سراغ کتاب‌های درسی.

می‌دانید که؛ سال آخری هستم و پاکنکوری... شاید باورتان نشود، اما من در این هفت هشت سال هیچ‌وقت آن نامه را فراموش نکردم... بااینکه هیچ زمانی از شما جواب نگرفتم. همیشه خیال می‌کردم که شما را توی فرودگاه کنار یک هواپیمای جنگی خواهم دید، نه که روی صندلی چرخ‌دار... مرده‌شوی جنگ را ببرد...

دیدن شما مرا یاد گذشته‌ی نه‌چندان خوشایندم انداخت. پدر و مادری که در بمب باران کشته شدند و زیر آوار ماندند. ماشین بابا که توی پارکینگ له شد. مسیو پطروسیان که به من پیانو درس می‌داد. خانم احمدی که مرا دلداری می‌داد.

عمو سیروس که مرا پهلوی خودش نگه‌داشت. حسادت‌های بچه‌گانه‌ی من به ارگ فریدون، پسرعمو سیروس...

در کودکی‌ام تجربه‌های بزرگی کسب کردم. بچه‌ی یتیمی که هیچ نداشت... کنار خانواده‌ی عمو که اگرچه متمول بودند، اما پیش‌تر همواره حسرت خانواده‌ی ما را می‌خوردند... فریدون- پسرعمو سیروس- هیچ‌وقت نگذاشت که من به ارگش دست بزنم. حتا وقتی‌که بزرگ‌تر شدیم. شاید به پیانوی من حسودی‌اش می‌شده... پیانویی که سیم‌هایش از زیر آجر‌های کج و معوج بیرون زده بود...

گفتنی ست این کتاب در سال ۸۰ از سوی انتشارات نیستان در ۱۷۰ صفحه وارد بازار کتاب شده است، از دیگر ویژگی‌های اثر، نوع نگاه امیرخانی به جنگ و بازماندگانش است، سختی‌های خلبان برای زندگی روزمره، مشکلات همسر خلبان با تلاطم‌های روحی خلبان، زندگی دختر که خانواده‌اش را در بمباران از دست داده است و دیگر خلبانان جنگ که امروز باید به قول نویسنده مسافرکشی کنند.

امیرخانی به دنبال واقعیت زندگی آدم‌های قصه است، نه تصویری آرمانی و ناملموس، جنگ سختی‌ها و تلخی‌هایی دارد که میان جامعه هنوز چشیدنی و دیدنی است و این نقطه برتری رمان است، واقع‌نگری در حوزه دفاع مقدس نتیجه فرم متفاوت و نگاه دقیق نویسنده کتاب از به را خواندنی کرده است.

پشت پنجره به قلم سید مهدی شجاعی داستانی است برای مخاطب کودک، داستانی که با بن مایه یکی از مشکلات اساس روانشناختی کودکان شکل گرفته است. قهرمان این داستان؛ علی کودکی است که شب‌ها در اتاق خود و در هنگام خواب احساس می‌کند که موجوداتی از پشت پنجره در حال نزدیک شدن به او هستند و حتی برخی از آن‌ها در حال حرکت و آویزان شدن از تخت او. فشار و استرس ناشی از این توهم او را لاجرم متوجه والدینش می‌کند تا به کمک آن‌ها به راز این وهم پی ببرد و علی بر ترس خود موفق شود.

///

این کتاب در ۳۲ صفحه در سال ۹۷ از سوی نشر نیستان به چاپ رسیده است، داستان «پشت پنجره» داستانی رئالیسی و برگرفته از یکی از مهمترین و جدی‌ترین معضلات و نیاز‌های کودکان امروزی است، داستانی که در فضایی غیر‌فانتزی سعی کرده با شکلی رئال و با زبانی به غایت ساده به طرح مساله خود بپردازد و در پایان نیز برای آن راه‌حلی پیشنهاد بدهد.

متن شجاعی در این کتاب با تصویرگری سارا میاری نیز همراه شده است، تصویرگری جوان که برای این کتاب استفاده از تکنیک نقاشی‌های رئال را انتخاب کرده است و البته در این میان توانسته از پس خلق تصویر موجودات موهومی که علی از آن‌ها می‌ترسد نیز برآید.

تصویر‌های پررنگ و پرجزئیات او در این کتاب که با جزئی‌نگری تحسین‌شده‌ای نیز همراه است و استفاده حساب شده از رنگ در خلق این تصاویر بر جذابیت بیش از پیش این کتاب افزوده است ، شجاعی در این کتاب در فضایی غیرآئینی و بر پایه باور‌های روانشناسی کودک برای مخاطبان کودک به داستان‌سازی پرداخته است که این مساله نیز کتاب او را منحصر به فرد کرده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار