مرحوم آیت الله سید عبدالله فاطمی نیا، یکی از علمای فرزانهای بود که در طول زندگی خود کتابهای متعددی را تألیف کرد.
نکتهها از گفته ها؛ یکی از کتابهایی است که گزیدههایی از گفتار ارزشمند این عالم وارسته را در خود گنجانده و در واقع، دارای سه دفتر است که دفتر اول شامل ۱۴۸، دفتر دوم، ۵۰ و دفتر سوم ۴۷ نکته است.
نکتههای این مجموعه، حوزههای متفاوتی از اخلاق اسلامی همچون اخلاص، اعمال خیر، شناخت شیطان، اعتدال، یاد مرگ، راه بندگی و بسیاری از موضوعهای دیگر را دربر میگیرد که به شکلی شیوا و روان بیان شده اند. از این رو، ما تلاش کرده ایم، تنها به گوشههایی از این گفتارهای ارزشمند بپردازیم که در ادامه میخوانید:
**** نداشتن حضور قلب در نماز به دلیل آلوده بودن دل انسان به محبت دنیا، موضوعی است که در بخشی از دفتر سوم این کتاب به آن اشاره شده است؛ استاد فاطمی نیا فرموده اند: «تا زمانی که دل انسان، آلوده به محبت دنیا و هوا و هوسها باشد، نباید توقع حضور قلب در نماز و لذت بردن از عبادات داشت.» و در بخش دیگری:
**** حرف پشت سر مردم را تاریکی برزخ و در مقابل، گره گشایی از کار مردم را روشنی آن عنوان کرده اند و فرموده اند: «عمده چیزی که برزخ را تاریک میکند، حرف پشت سر مردم، غیبت، تهمت و... است و یکی از چیزهایی که برزخ را روشن میکند، گره گشایی از کار مردم است. برزخ را گناهان، تاریک میکند؛ و از آن طرف اعمال خیر، باعث روشنایی عالم قبر و برزخ میشود.»
**** آیت الله فاطمی نیا با اشاره به تعلقات دنیوی، تمثیلی زیبا از مولانا را در این خصوص بیان کرده اند که در دفتر دوم کتاب «نکتهها از گفتهها» نوشته شده است: «مولوی یک تمثیلی دارد در مورد تعلقات، پندارها و افکار دنیوی و اثر ذکر خداوند در نفی آنها که میگوید: شخصی کنار برکه آبی ایستاده بود، زنبورها به او حمله کردند و میخواستند نیشش بزنند، او خود را به درون آب میافکند؛ میرود زیر آب.
مادامی که زیر آب است، درامان است، چون آنها نمیتوانند زیر آب بیایند. همین که باز سرش را از آب بیرون میآورد، دوباره زنبورها به او حمله میکنند تا دوباره خود را در میان آب پنهان کند.
آب، ذکر خداست و زنبورها همان خیالات دنیوی و پندارهای اعتباری و گرفتاریها و افکاری است که روح آدمی را آزار میدهند و باعث تیرگی قلب و کدورتهای روحی و عقب افتادن از سیر معنوی میشوند.»
**** ما باید تمرین کنیم تا از دنیا بت نسازیم؛ و محبت این زرق و برق را از دل بیرون بیاوریم. میگویند: شاهزادهای متحول شده و در راه خدا و آخرت قرار گرفت. سبب تحولش این بود که روزی برای شکار آهو رفته بود، ناگهان از غیب صدایی شنید که میگوید: «ألِهذا خُلِقتَ؟!» آیا برای همین آفریده شده ای؟! این جمله باعث تنبّه و بیداری او شد. این صدا باید روزی چندین بار از درون خود ما برخیزد!
**** موضوع دیگری که نسخه بسیار خوبی برای هر انسانی است و در دفتر دوم کتاب نکته ها از گفته ها به آن پرداخته شده، مخالفت کردن با شیطان است. آقای فاطمی نیا در این رابطه به نقل گفتار یکی از علما پرداختند و بیان کردند: «یکی از اولیا میفرمود: شیطان اگر مخالفت شود، دست برمی دارد. برای بعضی این سوال پیش میآید که خلقت شیطان چه فایدهای دارد؟ چه بهتر بود که اصلا شیطان خلق نمیشد!
جواب این است که کارهای خداوند عین حکمت و رحمت است. در خلقت همه موجودات، حکمتها و اسرار فراوانی وجود دارد. خلقت خداوند جز نیکویی و جمال و حُسن نیست. کارهای شیطان هم خارج از اذن و اراده و حکومت خداوند نمیباشد؛ او نه در ذات و نه در افعالش، از خداوند استقلال ندارد.
حدود تصرفات شیطان فقط در مرحله وسوسه است, شیطان نمیتواند هیچ کس را وادار به گناه نماید مگر این که خود شخص، دعوت او را اجابت نموده و به وسواس او اهمیت دهد و پیروی کند. شیطان قویتر از ما نیست بلکه خداوند میفرماید (إن کید الشیطان کان ضعیفا) «تحقیقاً که کید و مکر شیطان ضعیف است.»
ما خودمان هستیم که او را قوی میکنیم و اجازه نفوذ او را در خویش میدهیم. یکی از اولیاء میفرمود: شیطان اگر مخالفت شود دست بر میدارد. آدم وسواسی، اگر چندبار مخالفت او کند، دست بر میدارد. شیطان در وجود انسان بذر بعضی از بیماریها را میکارد که اگر انسان متوجه نشود، ریشه دوانیده و پس از آن، ازبین بردن آنها بسیار مشکل میشود. یکی از مظاهر حملههای شیطان، وسواس در نماز با طهارت و نجاست و امثال اینها است. همان طور که بی مبالاتی در نجاسات و طهارات و یا در عبادت، از مظاهر کید شیطان میباشد، افراط و وسواس هم از مکائد شیطان میباشد که باید به آن اعتنا ننمود.
از جمله موارد حملههای شیطان، ایجاد سوءظن و بدگمانی در انسان است که خیلی وقتها در خانوادهها و مابین زن و شوهر نسبت به یکدیگر است.یکی از موارد حملههای شیطان، در افکار و اندیشههای مربوط به عقاید است؛ که نباید اعتنا نمود و نباید دنبال آن خیال و شبهه را گرفت!
طائفههایی که عاقبت به شرّ از دنیا میروند!
**** یکی از پرسشهایی که برای اغلب افراد مطرح میشود این است که کدام افراد با عاقبت به شرّی از دنیا میروند که پاسخ به آن را میتوان در دفتر اول گفتارهای آیت الله فاطمی نیا پیدا کرد که فرمودند: چند طائفه هستند که عاقبت به شرّ از دنیا میروند؛ یکی از آنها ساحران هستند. مرحوم پدرم میفرمود: یک طایفه دیگر شکارچی است. خداوند که شکار را حلال کرده برای این است که در صورت ضرورت و ناچاری، دست انسان بسته نباشد؛ وگرنه به عنوان تفریح شکار کردن صحیح نیست. ایشان میفرمود: هر شکارچی را که دیدم، بدعاقبت از دنیا رفت.
حالا اگر کسی سِحر شده باشد، باید به متخصص مراجعه کند. منظور از متخصص، این رمّالها و فالگیرها نیست؛ اینها غالباً شیّاد و مکّار هستند. اگر متخصص پیدا نشد، میتوان با صدقه دادن و خواندن دعاهای مفاتیح، جامعه کبیره و حدیث کساء با توجه و حضور قلب، سِحر را ازبین برد. توجه به یک نکته هم لازم است: بعضیها تا کوچکترین کاری میشود، به سِحر و جادو نسبت میدهند. خرابی از خودشان است، نمیخواهند قبول کنند.
اگر در زندگی مشکلی داشتی، اول ذهنت به سِحر نرود، اول ذهنت به خودت برود. زن یا مردی که در منزل زبانش تلخ باشد، این از سِحر بدتر است. سخن چینی و نمیمه از سحر بدتر است. حسد از سحر بدتر است. به جای نسبت دادن هرچیزی به سِحر و جادو، انسان خودش را اصلاح کند، مشکلاتش رفع میشود.
گذشت و تحمل در بسیاری از موارد، مشکلات را حل میکند. حضرت امیرالمومنین (ع) فرمودند: «الاحتمال قبرالعیوب»، تحمل قبر عیب هاست. مثلاً خانوم به شوهرش، سخن تلخی میگوید؛ اگر شوهر تحمّل و گذشت کرد، تمام میشود وگرنه ادامه پیدا میکند...
و در بخش دیگری از همان دفتر فرمودند:
**** یکی از بزرگان که در سی سال قبل خدمتشان رسیدم میفرمودند: احادیث محاسبه نفس که ما مقدسها خیلی راحت آنها را میخوانیم و عبور میکنیم، مرحله عملی دارد. مرحله لفظی و قرائتش آسان است، اما در مرحله عملی آن ها، فرقان الهی به انسان داده میشود؛ یعنی بصیرت و نوری به او میدهند که مکائد شیطان و شوائب نفس را تشخیص میدهد!
از دیگر موضوعهای بسیار مهمی که متناسب با دنیای امروز است و این عالم فرزانه به آن اشاره کرده اند تجسس و پی جویی نکردن در احوال مردم است که در دفتر سوم نکتهها از گفتهها در این مورد نوشته شده است: «تجسس هم بی ارتباط با سوء ظن نیست؛ و چه بسا گاهی سوء ظن موجب تجسس میشود. بسیاری از سوالات از افراد بی مورد میباشد. تجسس و پی جویی در اعراض و احوال مردم صحیح نیست. در بسیاری موارد باعث شرمندگی و خجالت مومنی میشود؛ و این بسیار زشت است!
تجسس در احکام شرعیه نیز صحیح نیست. مثلا در اسلام، بازار مسلمانان و اشیاء آنها محکوم به طهارت میباشد و انسان حق ندارد در این موارد تیز بینی نماید. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:من میدانم که بسیاری از این قصابها بسم الله نمیگویند؛ ولی من از آنها گوشت میخرم و میخورم.
در مورد سوء ظن و تجسس، یک تبصره وجود دارد و آن اینست که:گاهی ممکن است تجسس و سوء ظن، لازم و واجب باشد؛ و آن در موردی است که احتمال خطر برای جمعی از مومنان و یا مملکت اسلام وجود داشته باشد. در این موارد، خصوصا با وجود دشمنان فراوان مسلمین و حکومت اسلام و نقشههای منافقان و کفار، تجسس در مواردی لازم و واجب است! اینها جزو مستثنیات است.»
روحشان شاد