نماد‌ها در سفره کردی همگی بیانگر کرامت قومی و احترام به طبیعت است، نگاره و نقوش سفره کردی در واقع نقش‌های کهنی هستند که در نوع خود بی‌نظیر هستند.

 نقش‌های بافته شده در این هنر بیشتر نقوش حیوانی، نقوش انتزاعی و نقوش انسانی است، نماد‌ها در سفره کردی بیشتر نماد نوع زندگی و معیشتی و سیستم اجتماعی و فرهنگی کرد‌های این دیار را در خود جای‌داده است.


نماد یکی از ابزار‌های معرفت و کهن‌تر و بنیادی‌ترین روش بیان محسوب می‌شود، ابزاری که موجب آشکار شدن مفاهیمی است که به‌صورت دیگری قابل بیان نیستند. نماد‌ها نه فقط جهانی هستند، بلکه در طول اعصار باقی‌مانده و تا به امروز رسیده‌اند «آن‌ها در خطوط متعارف اندیشه‌ی قرون و رویا‌های نژادی شمول یافته‌اند. نماد، تخیل ما را برمی‌انگیزد و ما را به اقالیم بی‌کلام اندیشه رهبری می‌کند» (لین یوتانگ). این اندیشه از آن خود فرد نیست، نماد نمی‌تواند به طور غیرطبیعی و خودبه‌خودی برای بیان خواسته‌ها و افکار شخصی به وجود آید.

نگاره و نقوش سفره کردی، بیانگر کرامت قومی و احترام به طبیعت

نماد بیان حقیقی متعالی است که به هیئت نماد درآمده است، یکی از ابزار‌های برقراری ارتباط با حقایقی است که محدودیت‌های زبان آن‌ها را مبهم ساخته یا بیان مناسب آن‌ها را مشکل کرده است؛ بنابراین نماد نمی‌تواند به طور مطلق یک‌شکل باشد که در این صورت نشانه است، ونیز می‌تواند خارج از حوزه‌ی دینی‌اش مفهوم پیدا کند.

نماد می‌تواند هم‌معنای باطنی داشته باشد و هم ظاهری، ازاین‌رو بدیعی‌ترین و معمولی‌ترین تفسیر به طور الزام کامل نیست و نیمی از حقیقت است، نماد می‌تواند هم آشکار و هم پنهان باشد. نمادگرایی برای ذهن بشر اساسی است، نادیده انگاشتن آن موجب کمبود می‌شود، نماد برای اندیشیدن ضروری است، یک نماد کامل همه‌ی ابعاد انسان، روح و عقل و احساسات را اقناع می‌کند.

تاریخ سمبولیسم نشان می‌دهد که هر چیز می‌تواند اهمیت سمبولیک پیدا کند: اشیاء طبیعی مانند سنگ‌ها، گیاهان، حیوانات، کوه‌ها و دره‌ها، خورشید و ماه، باد، آب‌وآتش یا چیز‌هایی مانند دست‌ساخته‌های انسان‌مانند خانه‌ها، قایق‌ها، اتومبیل‌ها، یا حتی اشکال مجرد مانند اعداد، مثلث، مربع و دایره. در حقیقت تمام جهان یک سمبل بالقوه است.

نگاره و نقوش سفره کردی، بیانگر کرامت قومی و احترام به طبیعت

اغلب نقوش بافته‌های معاصر قرن‌هاست که سینه‌به‌سینه از نسلی به نسلی دیگر منتقل می‌شوند. بی‌آنکه بافندگان برای آن‌ها توضیحی داشته باشند. بی شک بسیاری از نقوش الهامی تجریدی از اجزای طبیعت هستند که زن عشایری باظرافت و زیبایی خاصی آن‌ها را بر بافته‌ها نقش می‌کند. نیاز به توافق با عوامل طبیعت را می‌توان در نقوش گلیم ملاحظه کرد. نقوشی که خطوط عمودی، افقی یا به‌عبارت‌دیگر نقوش هندسی و خطوط زاویه‌دار تشکیل شده است.

بعضی از نقوشی که در گلیم‌بافی مورداستفاده قرار می‌گیرد، تداوم نقش اساطیری است که ریشه در روزگارانی بسیار دور دارد.

برخی بر این گمانند که بافندگان، طبیعت و محیط پیرامون خود را الگو قرار داده و نقش انتزاعی آن را بر گلیم تصویر می‌کنند. اما تکرار نقوش طی قرن‌ها حتی در دوران معاصر خود گواه آن است که بسیاری از نقش‌ها به طور سنتی و با تقلید از گذشتگان بافته می‌شود. اگرچه حضور حیاتی بعضی جانوران مانند بز و اسب و مرغ و ... در زندگی و معاش عشایر سبب حضور نقوش جانوری نیز هست، اما تنها دلیل کافی برای کاربرد نقوش نیست.

به طور مثال با همه اهمیت گاو در زندگی عشایر، نقش این حیوان کمتر در آثار آن‌ها دیده می‌شود. ازاین‌رو به نظرمی رسد حضور بسیاری از نقوش به دلیل اهمیت و ارزش معنوی آن در اعتقادات گذشتگان و تقلید از کار آن‌ها است.

برخی نقوش بازمانده هنر مردمان گذشته است و در طول سالیان سال بافته شده و گاه تغییراتی نیز داشته‌اند، این دست از نقوش شباهت آشکاری با آثار به‌جامانده از دوران پیش‌ازتاریخ و تمدن باستان دارند. این مسئله موید و گواهی بر این ادعا است که برخی نقوش دست بافته‌ها ریشه در فرهنگ و اساطیر دارند. مانند نقش بز کوهی با نماد زمین و نقوش به‌جامانده بر آبخوری شوش و سیلک است.

نگاره و نقوش سفره کردی، بیانگر کرامت قومی و احترام به طبیعت

در میان نقوش موردعلاقه و سنتی اقوام ایرانی هنوز نقش‌های حیوانی باقیمانده از گذشته بافته می‌شود و در این میان نقش بز کوهی همچنان باقوت پایدار مانده است. در واقع دست بافته‌های عشایری ازآن‌رو که برای نیاز خانوار و نه تحت‌تأثیر تجارت و تقاضای بازار تهیه می‌شود از بسیاری عوامل که بر تولید صنایع‌دستی تأثیر دارد، محفوظ مانده و هنری بکر و سنتی را به نمایش می‌گذارد.

نمادشناسی نقوش و نگاره‌ها و چیستی اشکال خلق شده بررسی گلیم از مباحث پیچیده در اثر حاضر است. شناخت نماد‌های موجود در گلیم‌های شمال خراسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. به هر روی آرا و نظرات جالب‌توجهی در بازکاوی سنبل‌های موجود بر روی گلیم بافت‌ها ارائه شده است. باور‌های قومی، حالات درونی و شناخت بافنده نسبت به نقشی که آفرینش می‌کند به همراه مفاهیم زیباشناختی در به‌کارگیری نقوش، مؤلفه‌هایی هستند که در نمادشناسی مطرح‌اند. البته رمزگشایی واقعی نماد‌ها امری یقینی و ممکن به نظر نمی‌رسد. اما به‌هرحال رجوع به آرای گفته شده نیز خالی‌ازلطف نیست.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.