خیلی وقت‌ها پیش آمده شخصیت‌های معاصر را به‌واسطه بازیگرانی که چنین نقش‌هایی را در سریال‌های تلویزیونی بازی کرده‌اند به یاد می‌آوریم که تعداد آن‌ها هم کم نیست.

باشگاه خبرنگاران جوان - خیلی وقت‌ها پیش آمده شخصیت‌های معاصر را به‌واسطه بازیگرانی که چنین نقش‌هایی را در سریال‌های تلویزیونی بازی کرده‌اند به یاد می‌آوریم که تعداد آن‌ها هم کم نیست، زیرا هر یک از شبکه‌های تلویزیونی در طول این سال‌ها سریال‌هایی با مضامین متفاوت درباره تاریخ معاصر تولید و در ایام دهه فجر روانه آنتن شده‌است. حال گاهی بازیگران، ایفاگر نقش‌های منفی بودند و از ظلم درباریان گفتند و تعدادی ایفاگر نقش‌های مثبت بودند که سعی می‌کردند کار‌های فرهنگی انجام بدهند. به هر حال هر کدام از نقش‌ها، فراز و نشیب‌های زیادی برای بازیگران دارد، زیرا باید از قبل مطالعه کنند تا بتوانند نقش‌هایشان را همان‌طور که در ذهن مردم از شخصیت‌ها بجا مانده، ایفا کنند و همین موضوع، آن‌ها را با چالش فراوانی رو‌به‌رو می‌کند. ما هم در قالب گفتگو با هنرمندانی که در سریال‌های دهه فجر، نقش شخصیت‌های معاصر را بازی کردند نقبی به خاطرات زده‌ایم و این‌که آیا ایفای نقش شخصیت‌های معاصر برای خودشان قابل تصور بود و این‌که فکر می‌کردند روزی این قرعه به نامشان بیفتد؟ گفت‌و‌گوی ما را با سعید امیرسلیمانی، سعید نیکپور، رضا بنفشه‌خواه و ساغر عزیزی که به ترتیب ایفاگر نقش‌های اسدا... علم، دکتر وزیری، محمدرضا شاه و فرح دیبا بودند در ذیل می‌خوانید.

فکر نمی‌کردم روزی دکتر وزیری را بازی کنم

سعید نیکپور تا به‌حال نقش‌های بسیاری را در سریال‌های تاریخی بازی کرده‌است. وی همچنین در سریال «عمارت فرنگی» نقش محمدعلی فروغی و در «معمای شاه» نقش دکتر وزیری را بازی کرده‌است که در این باره نکاتی را بیان می‌کند:

از آنجا که شما به مطالعه تاریخ و بازی در آثار تاریخی علاقه‌مند هستید، حضور در سریال «معمای شاه» و ایفای شخصیت دکتر وزیری چقدر برایتان جذاب بود و تا چه حد از او شناخت داشتید؟

تا جایی که به‌یاد دارم، دکتر وزیری شخصیت واقعی در تاریخ بود که در خیابان منیریه یا امیریه زندگی می‌کرد. درست همان‌جایی که محل زندگی من هم بود. آن‌طور که شنیدم دکتر وزیری خیلی مورد توجه و علاقه مردم آن منطقه هم بوده‌است. البته، چون موضوع برای زمان بسیار گذشته‌ای است، من ایشان را ندیدم، اما درباره‌اش از اطرافیان و آشنایان زیاد شنیده بودم؛ بنابراین دورادور چنین شخصیتی را می‌شناختم. اما فکر نمی‌کردم روزی بتوانم خودم این شخصیت را در یک سریال بازی کنم. درباره حضورم در این سریال هم باید بگویم وقتی به من پیشنهاد شد با علاقه وارد این کار شدم و این نقش را بازی کردم. گرچه شروع کار نبودم و قسمت‌هایی از آن ضبط شده بود. من هم وقتی وارد یک کار می‌شوم، دیگر برایم فرقی نمی‌کند که برای کجا و چه کسی است. تلاش می‌کنم کاری را که به‌عهده‌ام گذاشته‌اند درست انجام دهم. به هر حال برای این نقش انتخاب شدم و حدود سه سال این کار طول کشید. چون کار بزرگی بود. زمان زیادی صرف تولید این کار شد و بسیار سخت و پیچیده بود، اما در نهایت به ثمر رسید.

از حضور در این کار راضی بودید؟

بله کاملا از بازی در این کار راضی‌ام. وقتی نتیجه را دیدم به نظرم کار خوب و قابل‌قبولی آمد. چون با وجود سختی‌هایی که داشت از طرف سازندگانش با علاقه جلو رفت. فقط به این دلیل نبود که بگویند ما هم یک سریال تاریخی کار کردیم. به هر حال من هم در دهه ۶۰ خودم از این کار‌ها می‌کردم. ضمن این‌که مدام مرا یاد گذشته‌ای می‌انداخت که در همان جغرافیایی که دکتر وزیری زیست می‌کرد، بر خود من هم گذشته بود؛ بنابراین خیلی این قضیه برایم دوست‌داشتنی بود. از طرفی دوستان خوبی هم در این کار بودند که رابطه‌ام با آن‌ها خوب بود و همه سعی می‌کردند کار خودشان را به‌درستی انجام بدهند. یک رقابتی هم در آن کار بود که برایم جالب بود. چون خیلی خوب است که آدم سعی کند از دیگران بهتر بازی کند.

با توجه به رزومه‌ای که شما در کارگردانی و بازیگری دارید، گویا یکی از دغدغه‌های شما در عرصه هنر کار‌های تاریخی است.

بعد از انقلاب جزو اولین کسانی بودم که به استودیوی تلویزیون رفتم. بعد وارد تولید شدم، اما خبری نبود و بیشتر بحث‌های سیاسی که آن روز‌ها داغ بود انجام می‌شد. در آن روز‌ها پیش از اخبار ساعت ۸ تلویزیون که یکی از بخش‌های مهم خبری بود، طرحی را دادم که مربوط به متن برنامه‌ای هفت قسمتی بود و در آن یکی از قهرمان‌های تاریخ معاصر ایران یا قهرمان‌های دوران اسلام که با دشمن می‌جنگیدند، مطرح می‌شد. این برنامه حدود ۷ دقیقه بود که پیش از اخبار پخش می‌شد. یک‌سری بازیگر هم برای نقش‌های مختلف انتخاب کردم. بازیگر‌ها مقابل دوربین مونولوگ‌هایی را می‌گفتند که من نوشتم. به این ترتیب کار هنری من بعد از انقلاب در زمینه تاریخ این‌گونه در تلویزیون شروع شد. خاطرم هست این برنامه زمان جنگ ایران و عراق پخش می‌شد و پیام این افراد در برنامه این بود که مقابل دشمن ایستادگی کنید. درست مثل گذشتگان که ایستادگی کردند. البته این علاقه پیش از انقلاب هم با زنده‌یاد علی حاتمی که با هم دوست و همکلاس بودیم، هم در من وجود داشت. بعد از آن من طرح «قرن سرنوشت» را به تلویزیون دادم که در آن شخصیت‌هایی از دوره عباس میرزا را انتخاب کردم و همچنین به ترتیب امیرکبیر، ستارخان و دکتر مصدق را در مقاطع مختلف تاریخی انتخاب کردم و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت، اما در عمل دیدم بهتر است از جایی شروع کنم که شرایط برای ساخت آن مهیاتر است؛ بنابراین از میرزا رضای کرمانی و ترور ناصر الدین شاه شروع کردم و از آن یک مجموعه کوتاه ساختم. این مجموعه را در چهار قسمت ساختم که دو شخصیت اصلی داشت. سید جمال الدین اسدآبادی و میرزا رضای کرمانی. این مجموعه پخش شد و مورد استقبال هم قرار گرفت.

این استقبال باعث شد همچنان این مسیر را ادامه بدهید؟

بله باعث شد درباره امیرکبیر سریال بسازم، اما پس از آن مشکلاتی پیش آمد و چند سال از تلویزیون فاصله گرفتم و در نهایت درباره وزیرمختار در دوره فتحعلی شاه که قسمت سخت و پیچیده‌ای بود در اواخر دهه ۶۰ سریالی ساختم، اما متاسفانه مشکلاتی به وجود آمد و نتوانستم این راه را ادامه بدهم.

یکی از ویژگی‌های کار‌های آقای ورزی شباهت بازیگران به شخصیت‌های اصلی است. به نظر شما چقدر به این شخصیت نزدیک بودید که برای این نقش انتخاب شدید؟

من تصویری از دکتر وزیری ندیدم که بدانم چقدر به او شباهت دارم. شاید از من خیلی خوش تیپ‌تر بوده (می‌خندد). امیدوارم از من راضی باشد که نقشش را در این سریال بازی کردم، اما فکر می‌کنم لزوما برای ایفای یک نقش به‌خصوص شخصیت تاریخی اگر چهره مشهوری هم داشته باشد مثل ناصرالدین شاه یا اشخاصی که تصویری از آن‌ها دیده باشیم، سازنده مجبور است بازیگری را انتخاب کند که به آن شخصیت شباهت داشته باشد، ولی در صورتی‌که تصویری از آن شخصیت ندیده باشد، لزومی ندارد سازنده به دنبال شباهت در بازیگر بگردد. همه چیز به تصویری بستگی دارد که از آن شخصیت در یک اثر نمایشی دیده می‌شود؛ بنابراین پیرو سوال شما تصویری از دکتر وزیری ندیدم و نمی‌دانم چقدر به او شباهت دارم، اما برای من بازی در این نقش جالب بود، چون خیلی درباره او شنیده بودم.

فرم چانه‌ام شبیه اسدا... علم است

سعید امیرسلیمانی در سریال‌های تاریخ معاصر اغلب نقش افراد دربار را بازی کرده از جمله در سریال «معمای شاه» که نقش اسدا... علم را ایفا کرد یا سریال‌های «فرار بزرگ» و «پدر خوانده» و «شاه دزد». وی درباره این تجربیاتش‌ می‌گوید:

از آنجا که شما در سریال‌های تاریخی اغلب نقش افراد درباری را بازی می‌کنید، اصولا بازی در سریال‌های مناسبتی به خصوص دهه فجر ویژگی‌ای محسوب می‌شود که یکی از دلایل شما برای پذیرش نقش همین مورد باشد؟

من یک بازیگرم و هر نقشی را که به من پیشنهاد می‌شود و با معیارهایم همخوانی دارد، بازی می‌کنم؛ بنابراین برای من نقش درباری باشد یا کالسکه چی یا هر نقش دیگری خیلی فرقی نمی‌کند. من در تمام این سال‌ها خیلی نقش بازی کرده‌ام. برایم فرقی نمی‌کرد نقش چه کسی است و چه جایگاهی دارد. مهم جذابیت آن برای من به عنوان بازیگر بود و من هم کوشیدم آن را به درستی بازی کنم. به خصوص نقش‌های تاریخی که در واقعیت وجود داشت و ممکن است عده‌ای آن اشخاص را بشناسند یا در آن زمینه مطالعه داشته باشند، بنابراین بازی در چنین نقش‌هایی سخت، اما جذاب است. فکر می‌کنم برای بازیگران دیگر هم کار‌های تاریخی جذاب باشد.

به هر حال ایفای نقش‌های تاریخی برای بازیگر جذاب‌تر است، بنابراین قطعا برای شما هم این ویژگی و تفاوت وجود دارد. این طور نیست؟

در طول این سال‌ها هر نقشی را که برایم جذاب بوده، بازی کردم، چون اگر دوست نداشتم نمی‌توانستم باورپذیر بازی کنم تا به دل بیننده هم بنشیند از این رو سعی کردم از بین پیشنهاد‌هایی که به من شده آن‌هایی را انتخاب کنم که ارتباط بیشتری با آن‌ها برقرار می‌کردم.

شما در چند کار نقش اسدا... علم را بازی کردید. چقدر از این شخصیت شناخت داشتید؟

به هر حال وقتی چنین نقش‌هایی به من پیشنهاد می‌شود، سعی می‌کنم قبل از این‌که بازی کنم درباره‌اش تحقیق و مطالعه داشته باشم. برای این نقش هم از قبل شناخت داشتم، چون اسدا... علم در حقیقت همسایه ما بود و از نزدیک او را دیده بودم، اما با این حال جزئیات زندگی او را نمی‌دانستم، چون در آن زمان نوجوان بودم و او تفاوت سنی زیادی با من داشت و اصلا از سیاست چیزی نمی‌دانستم، اما فیلمنامه و راهنمایی آقای ورزی خیلی به من کمک کرد. ضمن این‌که کتاب «خاطرات علم» را که دو جلد است، مطالعه کرده بودم.

معمولا یکی از ویژگی‌های انتخاب بازیگر‌های آقای ورزی شباهت است. فکر می‌کنید چقدر به این شخصیت شباهت داشتید؟‌

نمی‌دانم چقدر به او شباهت دارم، اما اغلب کارگردان‌هایی که از من خواستند تا نقش علم را بازی کنم، بیشتر به شباهت ظاهری من به آن فرد توجه کردند و می‌گفتند فرم چانه‌ات شبیه علم است. البته آقای شهرام خلج که گریمور است خیلی برای این کار زحمت کشید. همان‌طور هم که شما گفتید شبیه سازی آقای ورزی در کنار آقای خلج در کار‌هایی که می‌سازد، بی‌نظیر است. فکر می‌کنم تا حدودی این شباهت ایجاد شده بود که برای مردم هم جالب باشد.

همه به من می‌گفتند شباهت زیادی به شاه دارم

رضا بنفشه خواه، کارنامه رنگارنگی دارد و تا امروز نقش‌های متفاوتی را بازی کرده است. او رکوردار ایفای نقش محمدرضا شاه است و تاکنون چهار بار این نقش را بازی کرده. سریال‌های «فراموشخانه» به کارگردانی عبدالرضا نواب‌صفوی،

«عبور از تاریخ» و «چرخ گردون» به کارگردانی کاظم بلوچی و «شب چراغ» به کارگردانی جمال شورجه، امیر قویدل و مجید جوانمرد از جمله سریال‌هایی است که بنفشه خواه نقش شاه را در آن‌ها بازی کرده است.

شما کارنامه پرباری از نقش‌های متفاوت دارید. در میان نقش‌هایی که تاکنون بازی کردید، آیا یک روز تصور می‌کردید به دلیل شباهتی که دارید، بتوانید نقش محمدرضا شاه را بازی کنید و رکوردار ایفای چنین نقشی باشید؟

راستش همه در مقطعی که نوجوان یا جوان بودم به من می‌گفتند شباهت زیادی به شاه دارم. به همین دلیل بار‌ها شنونده این موضوع بودم. تا این‌که قرعه به نامم افتاد و نقش شاه را بازی کردم؛ بنابراین وقتی این نقش به من سپرده شد، خیلی غافلگیر نشدم؛ چون می‌دانستم این اتفاق برایم رخ‌می‌دهد و به‌دلیل این شباهت هم بود که نقش محمدرضاشاه را بازی کردم.

با توجه به این‌که چند بار این نقش را ایفا کردید، برایتان سخت نبود که هر بار از ابعاد دیگری به این نقش نگاه کنید و آن را به تصویر بکشید تا برای مخاطب هم جذابیت داشته باشد؟

راستش برایم سخت نبود، چون تجربه ایفای نقش‌های مختلف را در کارنامه داشته و دارم. ضمن این‌که تاریخ معاصر را خوانده بودم و اشراف کاملی نسبت به این مقطع از تاریخ داشتم و از نزدیک هم زندگی خیلی از رجال را دیده بودم. وقتی قرار شد چنین نقشی را بازی کنم چند فیلم از آرشیو وزارت فرهنگ و ارشاد به من دادند تا نگاه کنم و نسبت به حرکات و رفتار محمدرضاشاه آشنایی داشته باشم و بتوانم نقشم را به‌درستی ایفا کنم. البته، چون من تئاتر هم خوانده بودم می‌دانستم چطور باید شخصیت‌پردازی کنم. یک هنرمند حتی اگر قرار باشد یک نقش را بار‌ها هم ایفا کند، باید بداند چطور می‌تواند داده‌هایی به نقش اضافه و آن‌ها را برای مخاطب جذاب کند و درگیر یکنواختی هم نشود. ضمن این‌که گروه‌های سازنده همیشه مشاورانی به کار اضافه می‌کنند تا راهنمایی‌های لازم را انجام دهند. به‌عنوان‌مثال اگر بخواهیم نقش یک نظامی را بازی کنیم مشاور نظامی در کار حضور دارد و نکات لازم را به بازیگران می‌گوید یا این‌که وقتی نقش پزشک را بازی می‌کنیم یک پزشک در کار حضور دارد و راهنمایی می‌کند که یک پزشک چطور می‌تواند سرنگ را در دست بگیرد و ... برای ایفای نقش‌های تاریخ معاصر هم مشاورانی در کار داشتیم تا بتوانیم به نقش‌هایمان نزدیک شویم. ضمن این‌که وقتی گریم هم می‌شویم احساس نزدیکی بیشتری به نقش می‌کنیم.

ایفای نقش محمدرضاشاه تا چه میزان برای خودتان جذابیت داشت؟

راستش این‌قدر نقش‌های متفاوتی بازی کردم که با ایفای هر نقش خودم را محک می‌زنم که چطور هستم؛ بنابراین هر نقش رنگ‌وبوی خودش را دارد، ولی درمجموع خیلی ویژگی خاصی برایم نداشت. به‌هرحال قبل از ایفای نقش تاریخ معاصر، مطالعه داشتم تا با شناخت نقش را ایفا کنم. ضمن این‌که برای ایفای نقش محمدرضاشاه گریم سنگینی هم در کار‌ها داشتم.

هر روز ۱۲ ساعت زیر گریم

ساغر عزیزی، بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر است که در سینما تحصیل کرده است. او در سریال معمای شاه نقش فرح دیبا را بازی کرد که گریم سنگینی هم هر روز برای بازی در این نقش باید تحمل می‌کرد. او دراین‌باره صحبت کرده است.

قبل از ایفای نقش فرح دیبا فکر می‌کردید چهره‌تان شبیه این شخصیت باشد که نقشش را بازی کنید؟

نه، هیچ‌وقت این تصور را نداشتم. البته این تصور تا قبل از گریم بود. بعد از گریم متوجه شباهتم شدم.

چه کسی متوجه این شباهت شد؟

سر سریال «تبریز در مه» که دومین همکاری من با آقای ورزی بود، یک روز با پالتو و کلاه‌پوست سر صحنه رفتم و آقای ورزی به من گفت چقدر شبیه فرح هستی و آنجا قرار شد من نقش او را بازی کنم.

قبل از این ایفای نقش فرح دیبا، اطلاعات کافی درباره این شخصیت داشتید یا بعد از نقش شروع به مطالعه کردید؟

نه، من تا قبل از بازی در سریال معمای شاه مطالعه‌ای درباره شخصیت فرح نداشتم. وقتی پیشنهاد این نقش شد به این دلیل پذیرفتم که علاقه‌مند بودم نقشی در تاریخ معاصر بازی کنم. تمام بازیگران دنیا علاقه دارند نقش پادشاه یا ملکه را بازی کنند؛ بنابراین من هم از این موضوع استثنا نیستم، حتی باید تاکید کنم ایفای این نقش برای من خیلی هم گران تمام شد. به‌ضرس‌قاطع باید بگویم از طرف هر دو گروه چه موافق و چه مخالف طرد شدم و هر دو گروه حرف‌هایی به من می‌زدند. به جرات می‌توانم بگویم این نقش قیمتش برایم خیلی زیاد بود، حتی بعد از این نقش پیشنهادهایم برای بازی کم شد. ولی در مجموع سعی کردم این نقش را دلی بازی کنم، چون من هنرمند هستم و سیاستمدار نیستم. سواد سیاسی هم ندارم. فقط این نقش را بازی کردم.

خود نقش برایتان چه ویژگی‌هایی داشت؟

به‌هرحال این نقش به لحاظ تاریخی مهم بود و هر بازیگری دوست دارد نقش‌هایی را بازی کند که به لحاظ تاریخی اهمیت داشته باشد. مگر چند بار این قرعه به نام یک بازیگر می‌افتد که نقش شخصیت معاصر را در تاریخ بازی کند؟

برای ایفای این نقش گریم سنگینی هم داشتید. این مساله اذیت‌تان نکرد؟

بعد از بستن قرارداد، تست گریم شدم. این شخصیت، گریم بسیار سنگینی داشت. گذاشتن سربند، قطعه بینی، مو، ابرو و ... مراحل زیادی داشت. فاصله چشم و ابروی من با چهره نقش، تفاوت زیادی داشت به‌همین‌دلیل برای شبیه‌سازی، ابروهایم را می‌تراشیدند. پکیج گریم من هر روزی که سر صحنه می‌رفتم ۱۲ ساعت طول می‌کشید. بعد از این گریم سنگین تازه کار من شروع می‌شد. یک سال و هفت ماه سر این سریال بودم و بعد از ۱۲ ساعت گریم جلوی دوربین می‌رفتم، اما بزرگ‌ترین درسی که این نقش به من داد، صبر بود. هیچ‌وقت تصور نمی‌کردم بتوانم هر روز گریم ۱۲ساعته را تحمل کنم. این صبر در زندگی شخصی‌ام هم تاثیرگذار بود، حتی این صبر به من کمک کرد با وجود حرف‌هایی که از هر دو گروه می‌شنیدم بازهم صبور باشم. من فقط به دوستان می‌گفتم من هیچ‌وقت علاقه به سیاست نداشتم وگرنه در دانشگاه سیاست می‌خواندم و نه هنر. شاید باور نکنید، اما یک روز سر صحنه

یک خانم بازیگر به خودش جرات داد که به‌دلیل بازی در این سریال به من حمله کند. درمجموع در همه این سال‌ها از حضور در جا‌های شلوغ مثل جشنواره‌ها پرهیز کردم، زیرا از این همه پاسخ‌دادن خسته شدم.

 

منبع: جام جم

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.