به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان ، یکی از مهمترین ابزارهای مورخان برای بررسی روند حوادث تاریخی، بررسی شواهد یا بهاصطلاح «فکت»هایی است که درباره یک رویداد وجود دارد؛ به دیگر سخن، شما وقتی در مطالعه یک رویداد، شواهد و فکتهای متعدد داشته باشید، کارتان سادهتر و به حقیقت نزدیکتر خواهد بود. در مطالعه تاریخ انقلاب اسلامی در مشهد، ماههای آبان و آذر ۱۳۵۷، دربرگیرنده رویدادهای متعدد تاریخی است که مطالعه شواهد مربوط به آن میتواند نقش بسیار مهمی در بازشناسی روند و فرایند وقوع این اتفاق مهم و تأثیرگذار باشد. همانطور که قبلاً نیز در صفحه تاریخ اشاره کردیم، در آبان ۱۳۵۷، هجوم مأموران رژیم پهلوی به حرم مطهر، باعث تشدید روند مبارزاتی مردم مشهد شد.
بیشتربخوانید
در روز ۲۹ آبان این سال، تلاش رژیم شاه برای سرکوب تظاهرات مردم در صحن عتیق، باعث شهادت عدهای از زائران حرم رضوی شد و بخشهایی از ساختمان ضلع جنوبی این صحن نیز، هدف گلوله قرار گرفت. در این واقعه، شاید برای نخستینبار، سربازان به داخل رواقهای اطراف روضه منوره پا گذاشتند و بخشهایی از آینهکاری داخل حرم نیز، با اصابت گلوله آنها تخریب شد. طبق برخی گزارشها، در روزهای بعد و بهویژه در پنجم آذرماه نیز، نیروهای نظامی رژیم دست به یک مانور گسترده در اطراف حرم رضوی زدند و با مستقرکردن تانکها در خیابانهای منتهی به صحن موزه در مسیر خیابان تهران (امام رضا (ع) فعلی) و دیگر ورودیهای حرم رضوی، راه عبور و مرور زوار را بستند. طبعاً این وقایع به خشم عمومی علیه رژیم پهلوی دامن میزد. این مسئله، بهویژه با آغاز ماه محرم در ۱۲ آذرماه سال ۱۳۵۷، وارد مرحلهای تازه شد. این مرحله جدید که با آموزههای قیام اباعبدا... (ع) درآمیخته بود، اولاً واکنشها و شعارها را نسبت به قبل تندتر و صریحتر کرد و ثانیاً، باعث ورود تعداد زیادی از مردم مشهد به معرکه مبارزه با رژیم پهلوی شد. در تظاهرات روزهای ۲۰ و ۲۱ آذرماه سال ۱۳۵۷، مصادف با تاسوعا و عاشورای حسینی، حدود یکمیلیون نفر زائر و مجاور حضور داشتند و حضور چنین جمعیتی در یک تجمع اعتراضی، طی تاریخ شهر مشهد بیسابقه بود. اگر نگاهی دقیق به روند این وقایع داشتهباشیم، درست دو روز بعد از آن تظاهراتهای عظیم، واقعه حمله به بیمارستان امامرضا (ع) اتفاق افتاد؛ رویدادی که باید آن را نتیجه استیصال رژیم پهلوی در مهار مبارزات مردم شهر مشهد بدانیم.
تاسوعای تاریخی مشهد
قدر مسلّم آن است که فرصت ماه محرم و صفر برای گسترش مبارزات علیه رژیم پهلوی، یک فرصت بسیار طلایی و مغتنم بود و به همین دلیل، مثلث رهبری انقلاب در مشهد، یعنی آیتا... سیدعلی خامنهای، آیتا... واعظ طبسی و حجتالاسلام هاشمینژاد، با همکاری طلاب، دانشجویان و دیگر اقشار انقلابی، برای این دوماه طرحی ویژه را سازماندهی کردهبودند؛ مهمترین بخش این طرح، برپایی تظاهرات گسترده در شهر مشهد بود؛ تظاهراتی که از نظر جمعیت و ماهیت اعتراضات، یک سر و گردن از نمونههای قبلی بالاتر بود و باید تأثیر عمیقی بر روند انقلاب میگذاشت؛ تأثیری که نتیجه مستقیم آن، سست شدن کامل پایههای قدرت در حال اضمحلال رژیم پهلوی در شهر مشهد و به تبع آن، تمام استان خراسان بود. این راهپیماییها عموماً از اطراف حرم مطهر آغاز میشد و مکان خاتمه آنها نیز، حرم مطهر یا اطراف آن بود.
یکی از بزرگترین راهپیماییهای انجام گرفته در این ایام، مربوط به روز ۲۰ آذر سال ۱۳۵۷ است؛ یک راهپیمایی بسیار پرشور با حضور صدها هزار نفر از مردم، اعم از زائر و مجاور که با سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای و قرائت بیانیهای ۱۰ مادهای و بسیارمهم توسط مرحوم آیتا... واعظ طبسی پایان یافت؛ راهپیمایی از ساعت ۱۱ صبح روز ۲۰ آذر آغاز شد؛ مبدأ راهپیمایی، مدرسه نواب در ابتدای بالاخیابان (خیابان آیتا... شیرازی فعلی) بود. راهپیمایان به سمت میدان مجسمه (میدان شهدای فعلی) حرکت کردند و مجسمه شاه را که در وسط میدان قرار داشت، پایین کشیدند؛ این اتفاق در طول مسیر، در مکانهایی مانند میدان تقیآباد (دکتر شریعتی فعلی) و بیمارستان امامرضا (ع) نیز تکرار شد. این بار، شعارهای راهپیمایان یکدست و با خشم بیشتری سر داده میشد: «مرگ بر شاه»، «مرگ بر آمریکا»، «این شاه آمریکایی اعدام باید گردد» و. راهپیمایی از مسیر خیابان بهار ادامه یافت و حدود ساعت ۱۵ در ضلع جنوبی فلکه حضرت خاتمه پیدا کرد. آنجا بود که مردم، به سخنرانی آیتالله خامنهای گوش دادند و سپس، بعد از شنیدن هر بند از قطعنامه پایانی راهپیمایی، فریاد تکبیر سردادند. در فرازهایی از این قطعنامه آمده بود: «ما خواهان انهدام و الغای نظام شاهنشاهی و مرام رژیم فعلی در رفع تسلط امپریالیسم بر کشور مسلمان ایران هستیم. ما مبارزه خود را تا رسیدن به حکومت جمهوری اسلامی که مبتنی بر تعالیم اسلامی است ادامه خواهیم داد ... جنبش ما درجهت استقلال ایران است و هرگونه تجزیهطلبی را محکوم میدانیم.» این نخستینبار در تاریخ مبارزات انقلاب مردم مشهد بود که موضوع تغییر رژیم به نظام جمهوری اسلامی، اینگونه و با این صراحت مطرح میشد. روز بعد، یعنی روز عاشورا، ۲۱ آذر سال ۱۳۵۷، دوباره این حماسه تکرار شد و اینبار ابعاد وسیعتر و ماناتری را به خود گرفت؛ شور و اشتیاق عمومی برای حضور در این راهپیمایی، ناشی از یک خطبه تاریخی بود؛ خطبهای که در حرم مطهر رضوی ایراد شد.
آن خطبهخوانی شورانگیز
شب ۲۱ آذر سال ۱۳۵۷ فرا رسید؛ شب عاشورا بود و مراسم خطبهخوانی در حرم مطهر امام رضا (ع) مانند روال هرساله برقرار. خطبهخوانی سنتی دیرین در این مکان مقدس محسوب میشود؛ سنتی که احتمالاً از دوره صفویه به اینسو شکل گرفتهاست و آن را در شبهای عاشورا و آخر صفر، برگزار میکنند. محتوای این مراسم، مرثیهخوانی در مصیبت اهلبیت (ع) است؛ اما خطبهخوان، قبل از شروع محور اصلی سخنانش، کار خود را با نام بردن از حاکم زمانه آغاز میکند. تا پیش از آن شب تاریخی، همیشه خطبه را به نام شاه میخواندند؛ اما آن شب، با آن راهپیمایی گستردهای که مردم مشهد رقم زده و قطعنامهای که از آن حمایت کردهبودند، دیگر جای فعالیت وابستگان به رژیم نبود. مردم در صحن عتیق گرد آمدند.
برخی از مسئولان هم آمده بودند، ولی هیچکس جرئت نداشت برخلاف خواست ملت که سرنگونی رژیم را میخواستند، حرفی بزند. در این شرایط حساس، سیدی خوشبیان که سیمایش برای اهالی مشهد آشنا بود و سخنانش مقبول، پشت بلندگو قرار گرفت تا خطبهخوانی شب عاشورا را آغاز کند؛ خطبهای نه به نام شاه و ...، بلکه به نام خواست مردم و انقلاب مقدس اسلامی آنها. حضرت آیتالله خامنهای نخستین خطبهخوانی انقلابی تاریخ حرم را با سخنان خویش آغاز کردند؛ سخنانی که به شدت حضّار را تحت تأثیر قرار داد. ایشان خطاب به امام هشتم (ع) گفتند: «یابن رسولا...! از شما معذرت میخواهم که طاغوتیان هرساله مراسم امشب را در کنار تو برپا میکردند، در حالی که نه به تو ایمان داشتند و نه به جدت حسین (ع). ما خراسانیها فقط نظارهگر آنها بودیم. نه چارهای داشتیم و نه توانی. ساکت بودیم.» این سخنان، موجی از همهمه و گریه را در صحن ایجاد کرد؛ سخنان آیتالله خامنهای با اشارهای به حوادث خونین روز عاشورا و مقاومت یاران اباعبدا... (ع) ادامه یافت و سپس، به موضوع قیام و انقلاب مردم ایران ختم شد. ایشان خطاب به برخی مسئولان که در مراسم حاضر بودند، گفتند: «نکتهای را از تاریخ انقلاب فرانسه به شما یادآوری میکنم. حاکمان فرانسه در آن زمان انتظار سقوط حکومتشان را نداشتند. ۲۰ روز پیش از پیروزی انقلاب فرانسه، خیرخواهان، حاکمان را به تسلیم در برابر اراده ملت فراخواندند، اما آنان بر لجاجت و تکبر خود پافشاری کردند. انقلاب برخلاف میل حاکمان پیروز شد. اینک یکی دو ماه بیشتر به پیروزی ما نمانده است. شما را نصیحت میکنم و میگویم با مردم به نیکی رفتار کنید.» این هشدار، در واقع یک پیشبینی تاریخی نیز محسوب میشد؛ یک پیشبینی دقیق که بر آگاهی از تاریخ و بینش صحیح نسبت به تقدیر الهی استوار بود. درست دوماه بعد از این خطبهخوانی تاریخی، رژیم پهلوی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ توسط ملت بزرگ ایران از صفحه تاریخ محو شد. خطبهخوانی در شب ۲۱ آذرماه سال ۱۳۵۷، نه فقط نخستین خطبه خوانی انقلابی در تاریخ حرم مطهر رضوی، بلکه مژدهای به همه آزادیخواهان و رنجدیدگان بود که به زودی فصل آزادی فرامیرسد و «دیو چو بیرون رود، فرشته درآید».
منبع:روزنامه خراسان
انتهای پیام/