به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، هیاهوی کنونی بازار رضا آن قدر همه را به خود مشغول کرده است که کسی از گذشته اش نمیپرسد. یک سازه پرحاشیه که کلنگش همراه با اجرای طرح فلکه حضرت در دهه ۵۰ خورشیدی بر زمین خورد و طی ۱۱ ماه به بار نشست.
هرچند بازار رضا هنگام افتتاح نتوانست نظر بازاریها را جلب کند، بعد از چهار دهه، جای خود را در میان زائران و مجاوران باز کرده، با این حال هنوز حاشیه دست از سر بازار رضا برنداشته است.
عبدالعظیم ولیان استاندار خراسان و نایب التولیه وقت آستان قدس رضوی، مهندس داریوش بوربور، طراح و مجری بازار رضا، و مهندس رضا دیشیدی، ناظر فنی و نماینده آستان قدس، در ساخت این بنا نقش داشتند.
در این گزارش پس از سالها پرونده این سازه را بررسی میکنیم تا ویژگیهای آن از لابه لای صحبتهای طراحان و مجریان طرح مشخص شود.
در بازار رضا چه خبر است؟
بازار رضا، میان سال پر رمز و راز، سنت پسند متجدد، ماروارهای پرحاشیه که خزیده است میان شهر و سالها در دل یکی از قدیمیترین محلات مشهد جا خوش کرده است. بنای آجری پرطمطراقی که انگار از دعوای میان بناهای قاجاری و پهلوی تولد یافته و به تدریج نبض سوغاتی مشهد را در دست گرفته است.
بازاری با اجارههای سنگین و مشتریهای فراوان که حضور در آن، تیغ دو لبه است. از سوی فلکه آب، طاق عظیم سردرش تلاش کوچکی کرده است تا مشابه سازههای معماری اصیل ایرانی سر به آسمان بساید. دو دالان ورودی، جهانی از سنگهای گران بها، زرشک، زعفران و دیگر سوغات مشهد را به روی زائر میگستراند.
افراد ناخودآگاه به سوی دالان سمت راست کشیده میشوند تا این مسیر از دیگر راهروهای بازار پرترددتر باشد. در مسیر نگاه زائران همه چیز در هم میآمیزد. رنگها چنان در هم تلفیق شده که گویی جهانی نو را خلق کرده اند.
مسیری طولانی را میهمانان این خوان سوغات طی میکنند، بی آنکه حواسشان پی ساعت و مسافت بدود. مسافران در طول سفرشان به مشهد برای یک بار هم شده، گذرشان به این بازار بزرگ میافتد تا نقش پررنگ آن در سوغات مشهد عیان شود.
رقابت با بازارهای بزرگ و اصیل
بازار رضا بیش از مجاوران، میان زائران، سرشناس است. رفت و آمد میلیونها زائر در طول سال، این بنای آجری را به نگین سوغات مشهد بدل کرده است و نمیتوان نقش آن را در میان بازارهای مشهد انکار کرد.
نزدیکی به حرم، معماری خاص و پیدا شدن شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن، این بازار بزرگ را به بخشی از حیات گردشگری و زیارتی مشهد بدل کرده است. در گذشته، بیشتر انگشترسازان و فیروزه تراشان در آن مستقر بوده اند، اما اکنون دیگر هر صنفی در آن یافت میشود.
طبقات دوم بیشتر به زعفران فروشها و انگشترسازها اختصاص دارد و طبقه سوم را که پای مسافران کمتری به آن باز میشود، بیشتر تولیدیها و کلی فروشها تسخیر کرده اند.
یازده سرا با معماری خاص در نزدیکی بازار رضا، پیوندی ناگسستنی با آن دارد. سراها اکنون بیشتر در اختیار لباس فروشی ها، تریکوبافیها و تولیدیهای کفش است، یک بازار شلوغ که میان مردم به ارزان فروشی نیز شهرت دارد.
بازار رضای مشهد و سراهای آن، با ۴۴ سال قدمت از نظر شهرت و محبوبیت به عنوان یکی از پرترددترین ساختمانهای کشور، با کهنترین بازارهای ایران رقابت میکند.
ماجرای بازار و طرح فلکه
عبدالعظیم ولیان را در مشهد به واسطه اجرای طرح فلکه، تعریض خیابان امام رضا (ع)، ساخت بازار و دیگر طرحهای عمرانی پیرامون حرم به خوبی میشناسند.
در اذهان بسیاری از مشهدی ها، خاطرات خوبی از او به یادگار نمانده است؛ فردی که برای اجرای طرح فلکه که روی دست حکومت پهلوی مانده بود، به مشهد فرستاده شد. او در تصمیماتش بسیار دُگم و تغییرناپذیر بود و به هر قیمتی دستوراتش را به انجام میرساند.
نامههای بسیاری از زمان تخریب بازار بزرگ و حجرههای کاسبان آن باقی مانده است که بیانگرمیزان زیاد شکایتهای مردم از اجرای طرح فلکه است.
بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از کسبه که متضرر شده بودند، به آیت الله طبسی نامه نوشتند تا احقاق حق کنند. ولیان در زمان ساخت بازار رضاکتابچهای نگاشت و گزارش کار خود را در آن به رشته تحریر درآورد.
در بخشی از این کتاب نوشته است: «مقارن با اجرای طرح توسعه اطراف حرم مطهر رضوی به منظور ایجاد محل کسب برای کسبه واقع در محدوده طرح، مجموعه بازار رضا بنیان گرفت.
مجموعه بازار رضا در خیابان شیخ طوسی، که بیش از ۴۰۰ متر از فلکه پیرامون حرم مطهر فاصله ندارد، در فضایی به طول ۸۰۰ و عرض ۳۰ متر ساخته شده است.
این مجموعه ۷۲ هزار مترمربع زیر بنا دارد که ۴۳ هزار مترمربع آن در بازار رضا و ۲۹ هزار مترمربع در سراهای اطراف آن واقع است. طول بازار رضا در دو دالان و دو طبقه، ۳ کیلومتر میباشد که در ازای هردالان آن، ۷۵۰ متر است.
در این بازار هزارو ۸ باب مغازه به اندازههای مختلف کوچک و بزرگ و یک دهانه و دو دهانه ساخته شده و در سراهای آن نیز هزارو ۸۴ باب حجره احداث شده است.
بازار رضا ۱۱ سرا دارد که از داخل به یکدیگر ارتباط دارند و شبیه کاروان سراهای سابق با حیاط وسط و باغچه و حوض و درختهای بزرگ که از هنگام شروع به ساختمان بازار رضا در محل وجود داشته و حفظ شده است، ساخته شده اند.
در بازارهای ۱ و ۶ که مغازههای بزرگتر قرار دارد، ۱۵۶ مغازه تعبیه شده است و در بازارهای ۲، ۳، ۴ و ۵ مغازههای کوچکتر و در هر کدام ۱۷۶ مغازه تعبیه شده است.
مجموع مغازههای بازار و سراها ۲ هزارو ۹۲ باب است. در سراسر بازار، ۷ چهارسو دو طبقه ساخته شده که هر کدام دارای حوض سه طبقه و فواره و جریان آب دائمی است و تمام سراها و بازارها دارای درهای محکم چوبی و روکش ستونهای چوبی خارجی و مجهز به قفل و یراق و شیشههای ویژه هستند و وجود کرکرههای فلزی نیز به حفظ امنیت اموال ساکنان کمک میکند.
فرش کف بازار از سنگ دوتیشه و فرش ایوانهای طبقات مختلف از موزائیک تهیه شده است. حمل کالا و رفت و آمد ساکنان بازار را چندین آسانسور و دو خیابان در دو طرف بازار تأمین کرده است. هزینه ایجاد مجموعه بازار رضا بالغ بر ۳ میلیارد و ۳۲۰ میلیون ریال شده است.»
طراحی که از اجرای طرحش گلایه دارد
کافی است سری به بازار رضا بزنید تا بدانید که آنچه ولیان در کتابش توصیف کرده است، تفاوت بسیاری با ساختمان کنونی آن دارد. چرایی این تفاوت را باید در صحبتهای مهندس بوربور جست؛ کسی که طرح اولیهای برای فلکه حضرت داد، ولی در نهایت بازار رضای مشهد را هم به او سپردند.
بوربور در مصاحبهای که با مرکز پژوهشهای آستان قدس انجام داده است، به تشریح اتفاقاتی میپردازد که در آن روزگار از سر گذرانده است. تیم ۵۰ نفره بوربور، در اطراف حرم رضوی، تحقیقات وسیعی شروع میکند تا طرح این شرکت را برای بازسازی و بهسازی اطراف حرم ارائه کند.
البته مهندس بوربور که اکنون هشتاد و سه سالگی را پشت سر گذاشته، در مصاحبه با رسانهها نگرانی خودش را درباره وضعیت کنونی بازار رضا اعلام کرده است.
او در مصاحبه هایش درباره نکات فنی که تیم او در طراحی و ساخت بازار رضا مد نظر داشته اند، میگوید: «نخست سرمایش و گرمایش مغازهها به صورت تهویه مطبوع و از طریق فن کویل انجام شده بود.
دوم، برای دسترسی به طبقه بالا، غیر از پلکان، در فواصل معین پله برقی هم وجود داشت؛ سوم، سیستم اطفای حریق بازار به صورت تمام اتوماتیک عمل میکرد و به محض بروز حریق، آب از سقف بر روی آتش میپاشید و صدای زنگ خطر در سرتاسر بازار و نزدیکترین مرکز آتش نشانی به صدا در میآمد، راههای فرار نیز طبق نقشه پیوست مشخص شده بود، و همه چوبهای مصرف شده در این مجموعه با مواد ضدحریق اجرا شده بودند.
طرح اولیه بازار رضا هرگز اجرا نشد!
بور بور درباره بازار رضای آرمانی که قرار بود ساخته شود، اضافه میکند: «تمام آن فضاهای عمومی که ما پیش بینی کرده بودیم و به صورت چهارسوهایی با حوض، آب نما، کافی شاپ و کاربردهای رفاهی بود، تبدیل به مغازه شده اند و هیچ فضایی برای استراحت و تنفس مردم وجود ندارد.»
او تفاوت بازاری را که آنها طراحی کرده بودند و مجموعهای که پس از سالها دیده است، این گونه توصیف میکند: «بالاسر مغازهها یک ردیف چوبی سرتاسری درنظر گرفته بودیم که نام مغازهها به صورت هماهنگ باشد. این بخش هم نادیده گرفته شده و هر مغازه تابلویی را به شکل دلخواه خودش نصب کرده است.
ورودیهای دو سوی بازار هم از این آسیبها درامان نمانده اند. جلو این دو ورودی، حوضها و آب نماهای بزرگی ساخته بودیم که فضا را زیبا و سیال میکرد و حالا به صورت فضاهای زشت و ناموزونی درآمده است. سقف بازار هم سال هاست رنگ نخورده است و کثیفی آن توی چشم میزند.»
بازاری که با یک تصمیم ناگهانی متولد شد!
روایت مهندس دیشیدی معمار با سابقه حرم که حدود ۶۰ سال در آستان قدس حضور داشته خواندنی است. دیشیدی که نقش ناظر عالی آستان قدس در طرح بازار رضا را داشته بهتر از هرکس دیگری میتواند به دلایل ساخت بازار رضا اشاره کند: «زمزمه ساخت بازار رضا از زمانی شروع شد که طرح فلکه به مرحله اجرا درآمد.
مأموریت ولیان در مشهد، اجرای طرح فلکه بود. آنچه در خاطرم هست یک روز حدود ۱۱ صبح به من اعلام کردند که ولیان به حرم آمده است. پیش او رفتم تا بدانم ماجرا چیست.»
حضور نابهنگام ولیان با موضوع تخریب بازار بزرگ ارتباط مستقیم داشت: «پیش از آن، ولیان با این دلیل که سقف بازار بزرگ در حال فروریختن است، دستور داده بود که سقفش را بردارند و تخریب آن را از آنجا شروع کرده بود. سرو صدای مردم بلند شد و ولیان در آن ساعت آمده بود تا به بازار برود.
آن زمان پیرمردی با ناراحتی پارچه هایش را جمع میکرد و به نایب التولیه وقت توجه نکرد. ولیان از او پرسید: چرا ناراحتی؟ او پاسخ داد: دارید بازار بزرگ را ویران میکنید؛ ما کجا کاسبی کنیم؟ ولیان به پیرمرد قول داد تا زمانی که جایی را برای کاسبان بازار بزرگ نسازد، آنجا را خراب نکند. از بازار که بیرون آمدیم، برایش این مسئله جدی شد که اگر اینجا را خراب کنیم، این افراد کجا بروند.»
اگر بازار رضا نبود طرح فلکه اجرا نمیشد
موضوع ایجاد بازاری تازه به ذهن ولیان میرسد و به دنبال زمین مناسبی میگردد که بتواند کاسبان و بازاریان را در آن مستقر کند.
دیشیدی ادامه میدهد: «آن زمان شهرداری، خیابان شیخ طوسی را در امتداد خیابان خسروی نو یا شهید اندرزگوی کنونی کشیده بود که مراحل پایانی خود را پشت سر میگذاشت. خیابان زیرسازی شده و آماده بهره برداری بود. ولیان با این استدلال که این خیابان تا الان نبوده است و حالا هم نباشد، آن را تخریب کرد و دستور داد بازار رضا را در آن خیابان بسازند.»
البته سرنوشت بازاری که چنین برای ساخت آن تصمیم گرفته شد، نباید چندان روشن باشد. معمار کهنه کار حرم با تأکید میگوید: «بازار رضا فدای طرح حریم حرم شد. اگر بازار رضا ساخته نشده بود، نمیتوانستند طرح فلکه را اجرا کنند. در آن زمان از همه کسانی که در بازار بزرگ یا اطراف حرم حجرهای داشتند، میپرسیدند که جای مغازه ات پول میخواهی یا جا؛ هرکسی که مغازه میخواست، او را به بازار رضا میفرستادند.»
طرحی که نه سنتی است نه مدرن
مهندس دیشیدی درباره روال انجام کار نیز ادامه میدهد: «بازار از ابتدا هیچ طرحی نداشت تا اینکه طرح مهندس بوربور پذیرفته و به سرعت اجرا شد و بسیاری از تصمیمات نیز در زمان ساخت گرفته شد. من آن زمان نماینده ولیان و ناظر کلی بازار بودم. هر شب ساعت ۱۰ تا ۱۱ شب جلسه داشتیم تا درباره طرح تصمیم گیری و روند اجرای پروژه نیز بیان شود.» البته او به اختلافاتی که با پیمانکار بازار نیز داشته است، اشاره میکند و میگوید: «از نظر من، ایشان با معماری سنتی ایرانی آشنایی نداشت و نتوانست آن را در بازار اجرا کند.
طراحی این بازار غلط است؛ زیرا نه سنتی است و نه مدرن. هنگامی که در یک بازار سنتی راه میرویم و به یک محوطه میرسیم، به آن چهارسو میگوییم.
چهارسو یعنی چهار راه وجود دارد که یکدیگر را قطع میکنند. در بازار رضا هر ۸۴ متر یک چهارسو اجرا شده بود که با اصول همخوانی ندارد. بعدهم چهارسوها تبدیل به حجره و مغازه شد و آنها را فروختند تا بازار به صورت دو راهرو موازی درآید.
ماهیت سراها نیز معلوم نیست که رباط است یا کاروان سرا. معلوم نیست چرا آنها را جدا از بازار ساخته اند. آن زمان، سرویس بهداشتی و مسجد برای این راسته نساختند، درحالی که ساخت آنها در بازارهای سنتی ایرانی مرسوم است.»
رونق بازار رضا پس از انقلاب اسلامی
سؤال اینجاست ناظر آستان قدس چرا مخالفت خود را در زمان احداث اعلام نکرده است: «فرصتی برای اعتراض نبود. فنداسیون پروژه را با خط کشی روی زمین کنده و شروع به ساخت کرده بودند تا در عرض چند ماه ساخته شود. جایی برای بحث نبود. اختلافات ما با پیمانکار هم بر سر همین بود که همان لحظه بحث میکردیم تا چیزی را عوض کنیم.
این پروژه طی ۱۱ ماه به بهره برداری رسید که به لحاظ سرعت کار بسیار خوب بود و دیگر در هیچ پروژهای تکرار نشد.» بازار رضا پیش از انقلاب اسلامی در سال ۵۶ افتتاح شد و پس از آن، کسبه به بازار انتقال یافتند و طرح فلکه کلید خورد.
آن زمان کسبه چندان از از بازار رضا استقبال نکردند و تعدادی از مغازههای بازار روی دست آستان قدس ماند. سراها نیز خالی ماند و بسیاری از آنها تبدیل به کارگاه شد. اما با گذر زمان، اقبال به این سازه رو کرد تا حالا یکی از معروفترین بازارهای ایران باشد.
نگران آتش سوزی باشید
در بازار رضای کنونی، خبری از هیچ کدام از این امکانات همخوان با طرح اولیه نیست. اتفاقی که برای بازار رضای مشهد افتاده، این است که جز یک پوسته، شباهتی به طرح ابتدایی آن ندارد! برای یک مهندس طراح، تغییرات ناخواسته در آنچه طراحی کرده است، حال خوشی باقی نمیگذارد: «یک ساختمان عمومی در کشور ما ساخته میشود و هر کسی به سلیقه خودش دست به مداخله بیجا میزند و ساختمان تبدیل میشود به چیزی که هیچ شباهتی با ساختمان اولیه ندارد و کاربری آن با پیش بینیهای اولیه و فکر طراح یا طراحانش کاملا متفاوت میشود.»
بوربور خیال ما را از مقاومت بازار در برابر زلزله راحت میکند، ولی درباره آتش سوزی هشدار جدی میدهد: «در ساخت بازار رضا، کارفرما عجله داشت و ما به جای بتن آرمه از فولاد استفاده کردیم که آن را در برابر آتش سوزیهای مهیب و طولانی نا امن میکند. از طرفی اطفای حریق اتوماتیک و راههای فرار نیز که در طرح اولیه وجود داشت، دیگر وجود ندارد.»
بازار رضای مشهد که اکنون مورد استقبال زائران قرار گرفته و قیمت رهن و اجاره ملک در آن بسیار زیاد است، در آشفتگی میان آنچه باید میبود و آنچه هست، دست و پا میزند؛ موضوعی که مهندس طراح نیز بر آن تأکید میکند: «با مداخلات نابجا، بازار رضا آن زیبایی ابتدایی را ندارد، هماهنگی و توازن آن برقرار نیست و جای امنی هم به حساب نمیآید.»