برخلاف تصور برخی، تمایل مردم به شهید مدرس، تنها به دلیل کسوت روحانیت یا داشتن درجه اجتهاد نبود، بلکه یکی از دلایل مهم محبوبیت وی ساده زیستی بود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، شهید آیت‌ا... سیدحسن مدرس بین سال‌های ۱۲۹۳ تا ۱۳۰۷ ش، یعنی زمانی که مأموران رضاشاه به خانه‌اش ریختند و او را با خشونت تمام به خواف تبعید کردند، چهار دوره نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی بود. این‌که چگونه او توانست اعتماد مردم را به گونه‌ای جلب کند که طی چهار دوره و البته انتخابات تقریباً آزادی که در آن‌ها برگزار شد، به مجلس شورای ملی راه یابد و نماینده یا وکیل مردم در خانه ملت باشد، نکته‌ای است که باید با دقت و ظرافت به آن اندیشید.

برخلاف آن‌چه که برخی تصور می‌کنند، تمایل مردم به شهید مدرس، تنها به دلیل کسوت روحانیت یا دارا بودن درجه اجتهاد نبود؛ چرا که همزمان با او، بودند افرادی که با همین کسوت، نامزد انتخابات مجلس شدند و رأی نیاوردند. شهید مدرس ویژگی‌های خاص دیگری هم داشت که باعث افزایش جذابیت شخصیتش نزد مردم می‌شد.

اولاً او به واقع مردی ساده زیست بود؛ لباسش، خانه‌اش، حتی خوراکش، قبل و بعد از رسیدن به مقام وکالت کوچک‌ترین تغییری نکرد و همچنان در کمال سادگی باقی ماند؛ او حتی به خرید‌های جزئی فرزندانش که آن‌ها را با درآمد خودشان تهیه می‌کردند، حساس بود و به آن‌ها هشدار می‌داد که حواسشان به زندگی و خرجشان باشد، چرا که فرزند اویند و مردم نسبت به فعالیت‌های آن‌ها حساس هستند. روزی که برای بازداشت به خانه شهید مدرس ریختند، در اتاق شخصی او جز زیلویی قدیمی، چند استکان و نعلبکی، یک میز قدیمی و تعدادی کتاب، چیزی نیافتند. او در تبعید هم، همین‌طور ساده و بی‌آلایش زیست و از طریق قناعت فاصله نگرفت.

ثانیاً، شهید مدرس به معنای کامل کلمه، مردم‌دار بود. او را باید از آن دست وکلایی بدانیم که روز و شبشان را در اختیار موکلان قرار می‌دهند. درِ خانه او روز و شب به روی مردم باز بود و هیچ وقت میان شهید مدرس و مردم، فاصله نیفتاد. حتی وقتی مردم از او درباره اتفاقات روی داده در مجلس سوال نمی‌کردند، خودش پیش قدم می‌شد و در این باره حرف می‌زد. یکی از دوستانش نقل می‌کند که یک بار او را دیده‌است که برای خرید ماست به بقالی سرکوچه رفته و ساعتی با کاسه ماست در دست، مقابل بقال ایستاده‌است و درباره مصوبه اخیر مجلس به او توضیح می‌داده.

وقتی از وی دلیل این کار را پرسیدند، گفته‌بود که این‌ها موکلان من هستند و حق دارند بدانند من برای آن‌ها چه کرده‌ام و تکلیف من این است که حرفشان را بشنوم و خواسته‌هایشان را بدانم. این مردم داری، حتی در دوران تبعید هم قلب‌های بسیاری را به سوی شهید مدرس کشاند. او در خواف هم، با ساختن آب انباری کوچک که هزینه‌اش را با مستمری جزئی ماهانه ایام تبعید تأمین کرد، نشان داد که در هیچ شرایطی از مردم غفلت نمی‌کند؛ حتی زمانی که دیگر در قدرت نیست و نمی‌تواند دست به اقدامات اساسی بزند. افزون بر این‌ها باید از صراحت بیان و شجاعت او نیز، به عنوان دلایل دیگری که باعث می‌شد مردم به سوی او گرایش پیدا کنند و هواخواه و دوستدار وکالت شهید مدرس باشند، یاد کنیم.

منبع: خراسان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.