شهادتی شبیه به مرادش ابوالفضل العباس علیه‌السلام داشت؛ دست از پیکر جدا و تیر در چشم! کسی که سال‌ها در آتش هجران شهادت می‌سوخت بالاخره به آرزوی دیرین خود رسید.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، جنگ و کار اداری برای او خاتمه یافته بود، اما مبارزه همچنان ادامه داشت؛ آن هنگام که همرزمان قدیمی‌اش را در تیپ تکاوری امام حسن مجتبی علیه‌السلام دید؛ سر از پا نشناخت و به این قافله پیوست تا بتواند برای دفاع از حریم حرم به سوریه اعزام شود.

شمع شعله‌ور شد و پروانه در آتش گُل کرد

شهید علیخانی شمع شعله‌ور شد و پروانه در آتش گُل کرد و او به آرزوی خود رسید! آبان سال ۹۴ همراه همرزمان قدیمی و نیرو‌های جدید عازم سوریه شد بی‌آنکه به خانواده چیزی بگوید؛ خوف این را داشت که مبادا عواطف پدرانه مانع از این سفر شود؛ اسطوره مهر و اقتدار بود برای فرزندان، تجلی‌اشداء علی‌الکفار رحماء بینهم. رحمت و مهربانی‌اش دوستی و پیوندی عمیق با اعضای خانواده پدید آورده بود. می‌ترسید فرزند، او را از محبوب واقعی دور کند برای همین بی‌خبر رفت و دل کند تا دل بسپارد. از همان روز‌های اول حضورش در سوریه شجاعت و دلاوری را در میدان نبرد با تروریست‌های تکفیری به رُخ کشاند؛ همرزمانش در سوریه می‌گویند اگر بخواهیم شهید علیخانی را در یک کلمه توصیف کنیم بی‌شک هیچ عبارتی برازنده‌تر از «شیرِ میدانِ نبرد» برای او نخواهیم یافت.

پس از گذشت مدت زمانی از حضور مفید و موثر او در سوریه، ماموریت نظامی‌اش در دی سال ۹۴ به پایان رسید و به رغم میل باطنی‌اش مقدمات بازگشت به ایران را فراهم کرد؛ چندساعت قبل از بازگشت مطلع شد که تعدادی از نیرو‌های خودی در استان حلب و شهر خانطومان در شرایط بسیار سخت و دشواری قرار گرفته‌اند.

مدافع حرمی که مثل ساقی کربلا به شهادت رسید

بچه‌ها را از محاصره نجات داد

وقتی شنید که بیش از ۲۰۰ نفر از مجاهدان در محاصره شدید دشمن قرار گرفته بودند سراسیمه به منطقه عملیاتی خان‌طومان رفت؛ بی‌آنکه کسی از او بخواهد که بازگشت‌اش را به تعویق بیاندازد... بالاخره به خان‌طومان رسید و با درایتی داهیانه به همراه همرزمانش تا نزدیکی نیرو‌های تروریستی پیش رفت و با آتش قبضه راکت‌انداز ۱۰۷ کاتیوشا باعث ویران شدن معابر و سنگر‌ها و به هلاکت رسیدن تعداد زیادی از تکفیری‌ها شد.

در نهایت با مبارزه جانانه‌ای که او و همرزمانش از خود نشان دادند محاصره شکسته شد و نیرو‌های خودی از محاصره دشمن آزاد شدند و حتی مقدمات آزاد‌سازی شهر خان‌طومان نیز فراهم شد با این حال، چون شهید علیخانی و تعدادی دیگر از همرزمانش به دلِ دشمن زده بودند و مسافت زیادی را جلو رفته بودند نیرو‌های دشمن موقعیت آن‌ها را شناسایی کردند و با پرتاب موشک به سمت آنها، محل اختفا را به آتش کشاندند. در این حادثه اکثر رزمندگان مجروح شدند و شهید علیخانی و دوست و همرزم دیرینه‌اش شهید فرامرز رضازاده نیز در اثر شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل شدند.

مدافع حرمی که مثل ساقی کربلا به شهادت رسید

شهادتی شبیه ابوالفضل

شهید محمدرضا علیخانی شهادتی شبیه به مرادش ابوالفضل العباس علیه‌السلام داشت؛ دست از پیکر جدا و تیر در چشم! کسی که سال‌ها در آتش هجران شهادت می‌سوخت بالاخره به آرزوی دیرین خود رسید. مرید سقای آب و ادب بود و به تبعیت از مُرادِ خود حضرت باب‌الحوائج که درود خدا بر او، دست از بدن جدا و تیر در چشم به سوی معبود شتافت و آن گونه که وصیت کرده بود در زادگاهش روستای طلاور بخش صیدون شهرستان باغملک در میان استقبال بسیار با شکوه مردم در کنار مزار پسرعموی شهیدش نصرت الله علیخانی و پاسدار شهید خسرو علیخانی چهره در نقاب خاک کشید و نامی از خود بر تارک تاریخ این سرزمین به یادگار نهاد.

 

منبع: جهان نیوز

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.