ابوالفضل احمدی کاشانی مدرس حوزه و دانشگاه در گفت وگو با خبرنگار حوزه حقوقی- قضایی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص اینکه چرا کارها در کشور ما به خوبی انجام نمیشود و وجدان کاری کمتر دیده میشود اظهار کرد: در محیطهای کاری کشور ما عواملی وجود دارد که باعث میشود کارها به خوبی انجام نشود. یکی از عوامل آن رسوخ فرهنگهای نادرست است. فرهنگهایی که باعث میشود کارگرهای با انگیزه و سالم هم بعد از مدتی دچار کم کاری شوند.
وی ادامه داد: مثلا گاهی اوقات دیده شده که کارفرما و مدیر، کارمندان خدوم و راستگو را تضعیف و در مقابل، کارمندان چاپلوس را تشویق میکنند. همچنین در بعضی مواقع قانون را هم دور میزنند یا بنابر دلایلی، ارج و قرب، و مقدم کردن کارگران ناشایسته بر شایسته را مقدم میدانند.
کاشانی افزود: برخی از اشخاص این فرهنگهای غلط را منفی ندانسته و آن را جزء مدیریتهای خود میدانند. دومین عاملی که باعث تضعیف کارخانههای ما میشود، مسئولیت اقتصادی را امانت نداستن، یعنی احساس مسئولیت نکردن است. وقتی برخی از کارفرماها در کارخانه نفوذ و مدیر میشوند به فکرهای فاسدی مانند اینکه یک لقمه چرب و نرم بدست آوردهاند، سوء استفاده میکنند. در کشور ما بعضا دیده شده، برای اینکه افراد خود را مدیر کارخانهای کنند، به روشهای بسیار غلطی مانند چاپلوسی، باجدهی، دروغگویی و تضعیف کارمندان خوب، عمل روی میآورند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا برخی افراد چنین طرز فکرهایی را برای خود یک کار شایسته میدانند، بیان کرد:، چون که آنها کار و مدیریت خود را یک مسئولیت نمیدانند. به همین دلیل است که معصومین ما کار مدیریتی را یک امانت میدانستند. امام علی (ع) در نامهای به استاندار آذربایجان میفرماید، کاری که به تو سپردهایم، لقمه و طعمه چرب نیست که آنقدر برای رسیدن به موقعیت شغلی، خودت را به دشواری اندازی.
وی ادامه داد: کارفرما و مدیر هم باید بدانند نیروی انسانی و مالی تحت اختیار آنها، امانتی است که به او سپردهاند. در فرهنگ اسلامی ایران، هر نعمتی سوالی دارد و متاسفانه دید اقتصادی ما کوتاه مدت است. البته یکی از دلایل اصلی در این زمینه اینکه، وقتی که کارگر و کارفرما مشاهده میکنند مسئولین اصلی عملهای ناشایستهای مانند اختلاس و خروج ارز انجام میدهند، آنها هم سست شده و اصطلاحا قبح کار ریخته میشود.
کاشانی افزود: کارفرما گاهی کرامت کارمند و کارگر را درهم میکوبد که این باعث از بین رفتن بهداشت روانی کارگر شده و او در محیط کار احساس گرفتگی و فشار روانی میکند. عکسالعملهای این کارگر درهم کوبیده و کوچک شده، اینگونه است که فشارها را درون خود میریزد و عقده و حقارت را به خود اعمال و خود خوری انجام میدهد. اما همه این عکسالعملها را ندارند و برخی از آنها پرخاش در قالب کلمات درست یا پرخاشگری انفعالی انجام میدهند. نتیجه این مسئله اینگونه است که کارگر سرکار میآید و شروع به فعالیت میکند، اما در حین کار خرابکاریهایی را به وجود میآورد.
این استاد دانشگاه گفت: مثلا به رانندهای ماشین سپردهاند، اما او امانت و بیتالمال را در نظر نمیگیرد و خودرو را برای خراب شدن به چالهها میاندازد. دلیل اصلی این کار تحقیر کارگر توسط کارفرما است. نکته بعدی مربوط به ارزیابیهای نادرست است. مثلا کارفرما چند کارگر را در اختیار دارد، اما ارزیابی آنها را درست انجام نمیدهد و تفاوتی میان کارگری که خوب کار کرده و کارگری که باری به هر جهت کار میکند. قائل نمیشود.
وی گفت: ارزیابی نادرست باعث از بین رفتن انگیزه کار برای کسانی که خوب کار میکنند، میشود. مساوی دیدن کارگرها غلط است و کارفرما باید هوشیار باشد که کارگرها با هم فرق دارند. امام علی (ع) به مالک میفرماید که شما انسانهای نیکوکار و بدرفتار را ارزیابی کن و همه را یکسان نگاه نکن، چون اگر با همه رفتار یکسان داشته باشی، باعث دلسرد شدن افراد نیکوکار شده و کسی که کار خود را بدرستی انجام نمیدهد، نسبت به کار خود تشویق میشود.
کاشانی بیان کرد: مثلا کارفرما به برخی عناوین که ربطی به کار ندارد اهمیت میدهد و در اینجا کارگر کاری که اسم و رسم، شهرت، و منسوخ به کسی نیست، ضرر میکند. عامل پنجمی که باعث کم کاری میشود، احساس ظلمی است که کارگر آن را حس میکند. به این معنا که کارفرما توانایی اینکه کارگر خود را از این حس دور کند و اصلا ظلمی به کسی روا نشود را ندارد. این موضوع باعث بیماری مزمن روانی کارگر در محیط کار میشود.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: وقتی کارگر دچار اخلال در بهداشت روانی شود، به محض ورود به محل کار حال او بد است. برای مثال کارفرما به یکی از کارگران قول وام داده، اما به دلیل ناشایستگی مدیریتی و خائن بودن کارفرما، وام را به شخص دیگری دادهاند؛ بنابراین وقتی کارفرماها کارها را تقسیم، دستوری صادر و سمتی کسی را تغییر میدهند، باید منصفانه عمل کنند همچنین کارفرما باید کارگر و کارمند خود را از تصمیمات مطلع کند تا آنها حس ظلم نکند.
وی افزود: ششمین عامل، رضایت شغلی در کارگر است. در تقسیمبندیها، کارگران سه دسته هستند. برخیها از روی اجبار وارد کاری میشوند در حالی که اصلا به آن شغل علاقهای ندارند، دسته دوم به این شکل که افراد به شغل خود علاقهمند هستند و میخواهند کار مفیدی انجام دهند، اما زمانی که در محیط کار وارد و با کارفرما روبهرو میشوند، و مشکلات اخلاقی و نقص در حوزههای دیگر در او میبینند، از کار خود بیرقبت میشوند. دسته سوم کارگران از احساس مسئولیت بیشتری برخوردار هستند مانند جهاد سازندگی که بخاطر احساس تکلیف، در بیماری کرونا به محلها، بیمارستان و تزریقات وارد میشدند و این کار را واجب عینی میدانستند.
احمدی کاشانی عنوان کرد: توصیه بنده به کارفرماها و مدیران اینکه برخی اوقات به عنوان صبحانه کاری و مناسبتهای مختلف از کارگران خود دعوت کنند، کارهای آنها را ارج گذارند و تقاضاهای کارگران خود را بطور کامل گوش دهند تا مشکل بی ارادتی به شغل حل شود.
بیشتر بخوانید
انتهای پیام/