به گزارش خبرنگار اقتصاد و انرژی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، بعد از انتشار صورتهای مالی بانک ملی و اظهار نظر کارشناسان مبنی بر ورشکسته بودن این بانک، مدیر عامل آن برای توجیه ورشکسته نبودن بانک ملی اینطور بیان میکند: بانکهای دولتی ورشکست نمیشوند؛ اگر دولت ورشکسته شود، ما نیز ورشکسته میشویم.
در این گزارش میخواهیم به توضیح ورشکستگی دولتها بپردازیم. اینکه با چه شاخصههایی یک دولت، ورشکسته خوانده می شود. سپس به بررسی وضعیت کشورمان در این خصوص میپردازیم.
بررسیهای ما نشان داد که تعریف مشخصی برای ورشکستگی وجود ندارد. به عنوان مثال، نمیتوان گفت که اگر تولید ناخالص داخلی یا میزان بدهیهای یک دولت از مرزی عبور کند، این دولت ورشکسته نامیده میشود. خیر، ترازویی برای تشخیص ورشکسته بودن یک دولت به صورت کمی وجود ندارد.
در همین راستا، نظر کارشناسها را درباره تعریف ورشکستگی پرسیدیم. جالب است بدانید که هر یک تعریف متفاوتی از آن بیان میکردند.
عبدالمجید شیخی استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، در تعریفی از ورشکستگی دولتها اظهار کرد: ورشکستگی شرایطی را گویند که یک بازرگان و یا شخصیت حقوقی از پرداخت بدهیهای خود ناتوان میشود و نمیتواند تعهدات خود را عملی کند. در اصطلاح علم حسابداری و اقتصاد به این چنین اشخاص حقیقی یا حقوقی ورشکسته یا مفلس میگویند. این امکان برای دولتها نیز وجود دارد.
او افزود: البته کلید واژهای با عنوان "بن بست" نیز مطرح است. ورشکسستگی حالتی است که میتواند موقت و یا مستمر باشد، اما به بن بست رسیدن به معنی فقدان یک راه حل برای خروج از بحران است.
او ادامه داد: فعالیت اقتصادی فراز و فرود دارد بنابراین گاهی عملکرد مثبت و گاهی منفی خواهد داشت، گاهی سود و گاهی زیان دارد. اگر زیان عمیق باشد و بنگاه علاوه بر هزینههای متغیر، هزینههای ثابت خود را نتواند جبران کند و این فرایند تجمعی تداوم یابد، ورشکسستگی اتفاق میافتد. اما این به معنای ختم چاره نیست.
این کارشناس اقتصادی بیان کرد: عموما دولتهایی که با کسری بودجه مستمر مواجه اند، بالقوه در پرتگاه ورشکستگی قرار دارند، اما این ورشکستگی، بالقوه است. زمانی به ورشکستگی بالفعل منتهی و قطعی میشود که راه حل بالقوهای برای خروج از این کسری وجود نداشته باشد؛ در این صورت است که به بن بست و شکست دولت میانجامد.
شیخی در ادامه گفت: زمانی که کسری مستمر به مصداق یک دور باطل، دولت را احاطه میکند که تدبیری برای رفع آن نباشد. اگر مصداقی بخواهیم درباره شرایط اقتصاد خودمان قضاوت کنیم؛ دقیقا چند دهه است که با کسری مواجه ایم و این معضل با سوء تدبیر به خصوص در دولت یازدهم و دوازدهم تشدید شد، اما به بن بست نرسیده ایم.
او افزود: دلیل آن نیز، وجود راه حلهای فراوانی برای استحاله این وضعیت است. با همین راه حلها توانستیم تحریمها را مرتفع و بسیار کم اثر کنیم.
شیخی تاکید کرد: وجود منابع بالقوه درآمدی مانند اتکا به منابع درآمدی مالیاتی از طریق جلوگیری از فرار مالیاتی، اصلاح ابزارهای اخذ مالیات و کنار گذاشتن روش ممیزی و خود اظهاری، اصلاح و گسترش پایههای مالیاتی، مجهز کردن بنگاهها به صندوق و کارتخوانهای هوشمند، مالیات از عایدی سرمایه و از همه مهمتر طراحی سامانه رصد تراکنشهای پولی و مالی و ... میتوانیم درآمد دولت را ارتقا داده و از طرفی با تجدید نظر در نظام هزینه ای، صرفه جویی کرده و تهدید کسری را حتی تبدیل به فرصت تبدیل کنیم.
در این میان برخی کارشناسها به ورشکستگی اقتصاد معتقد بودند، نه دولت.
احسان سلطانی کارشناس اقتصادی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، در پاسخ به امکان ورشکستگی دولتها اظهار کرد: دولتها مانند یونان میتوانند به ورشکستگی برسند. دولت ایران از آنجایی که یک اقتصاد آزاد نیست به تحلیل میرود، اما ورشکست نمیشود. در واقع این اقتصاد است که ورشکست میشود، نه دولت.
او با اشاره به وضعیت کشورمان بیان کرد: متاسفانه اقتصاد ما به سمت ورشکستگی کشیده شده است. زیرا در این اقتصاد، نیروهای مولد خیلی ضعیف هستند. سفته بازی، نوسان گیری، احتکار و دلالی، پول ساز است.
او گفت: کسری بودجه مزمنی که دولت با آن مواجه است. ارزش پول روز به روز کاهش پیدا میکند یا ۴۰ درصد سپردههایی که مردم نزد بانکها گذاشته اند به صورت وام به آنها بازگردانده نشده است. یعنی ۴۰ درصد نقدینگی در دست بانک هاست، ولی مشخص نیست که کجا رفته است.
سلطانی تصریح کرد: دولت نفت میفروشد، اما وقتی که نفت تمام شود، دولت تقریبا به ورشکستگی میرسد. در این شرایط، دارایی هایش را میفروشد و یا استقراض میکند. در اقتصادی مانند ما وقتی دولت کسری میآورد، از مردم قرض میگیرد؛ به این صورت که قیمت دلار را بالا میبرد.
در اینجا لازم است که درباره ورشکستگی یونان به عنوان نمونه یک کشور ورشکسته توضیحاتی دهیم.
یونان در سال ۲۰۰۹ بعد از آغاز نخست وزیری جورج پاپاندرئو، از کسری بودجه واقعی دولت پرده برداشت و تا قبل از آن درباره وضعیت مالی خود دروغ گفته بود. بعد از آن دولت یونان اعلام کرد که سیاستهای ریاضت اقتصادی را در پیش خواهد گرفت، اما دیر شده بود، زیرا یونان عملا دچار ورشکستگی شده بود.
در سال ۲۰۱۲، بدهیهای یونان به ۳۵۰ میلیارد یورو افزایش پیدا میکند و دیگر قادر به تامین نیازهای مالی خود نبود. در همان سال، بیش از ۸۳ درصد از طلبکاران خصوصی این کشور، موافقت کردند که بخشی از طلبهای خود را ببخشند.
بحران اقتصادی یونان بیش از یک دهه قبل آغاز شده بود که نتیجه عدم کنترل بر هزینههای جاری دولت بود و این کشور در سال ۲۰۱۷ پایان ورشکستگی خود را اعلام میکند.
حسین صمصامی وزیر اسبق اقتصاد در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، در پاسخ به اینکه آیا دولت ایران، دولتی ورشکسته خوانده میشود، بیان کرد: دولت ورشکسته دولتی است که بدهی اش از دارایی اش بیشتر باشد و منابع درآمدی کفاف هزینه هایش را ندهد.
او افزود: دولتها و به خصوص دولتهای اسلامی به این سادگیها ورشکست نمیشوند. زیرا پشتوانه آنها منابع طبیعی، انفال و ... است. اگر دولتی بود که انفال را نداشت و منابع درآمدی اش فقط از طریق مالیات تامین میشد، نمیتوانست هزینههای خود را به خوبی پوشش دهد. در اینصورت دولت ورشکسته میتواند معنی پیدا کند.
صمصامی تاکید کرد: اما در اقتصاد ما چون مبنا، مبنای اسلامی است و بسیاری از ثروتها مانند نفت به صورت انفال است؛ این داراییها پشتوانه و دارایی دولت هستند.
وزیر اسبق اقتصاد در پاسخ به اینکه اقتصاد چه زمانی به مرز ورشکستگی میرسد، اظهار کرد: اقتصاد زمانی ور شکسته میشود که در زمین بازی، بازیگران اقتصادی نتوانند فعالیتهای اقتصادی خود را انجام دهند. تولید کننده، تولید میکند، اما نمیتواند بفروشد و مصرف کننده نیز درآمدی برای خرج کردن ندارد. اقتصاد ورشکسته یعنی اقتصادی که دچار بحران و رکودهای عمیق شده است.
او در پاسخ به اینکه آیا اقتصاد ایران به ورشکستگی نزدیک شده است، تصریح کرد: ما فعلا به آن حد نرسیده ایم. اما اقتصاد میتواند با تورمهای شدید مواجه باشد، میتواند رکود را عمیقتر کند، میشود که فعالیتهای مولد اقتصادی کاهش و سفته بازی و دلالی رونق پیدا کند.
او ادامه داد: به نظر من شرایط اقتصادی ما در زمان فعلی، وضعیت مطلوبی نیست. شرایط مطلوب، شرایطی است که مردم میتوانند به راحتی در فعالیتهای اقتصادی وارد شوند. فساد نداشته باشیم، دولتها پاسخگو و مسئولیت پذیر باشند و .... اگر چنین شرایطی فراهم شود، بازیگران اقتصادی میتوانند بازی روانی داشته باشند که به رشد و توسعه اقتصادی منجر شود.
با نظرات متفاوتی درباره تعریف ورشکستگی و اینکه آیا اقتصاد ایران ورشکسته است یا خیر، آشنا شدیم. حالا ببینیم نظر مردم درباره ورشکستگی دولتها چیست.
شاید بتوان تصور مردم از ورشکسته بودن دولت را در یک کلمه خلاصه کرد؛ رضایت. یعنی میزان رضایت مردم از دولت هاست که ورشکسته بودن یک دولت را ثابت میکند. این تعریف، کمی نیست و بر مبنای شاخصه خاصی هم اندازه گیری نمیشود. باید پای درد و دل مردم نشست و دید که تا چه میزان از دولت رضایت دارند.
رضایت مردم از دولت را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ رضایت از وضعیت سیاسی و رضایت از وضعیت اقتصادی. نمونهای از نارضایتی مردم از وضعیت سیاسی دولت، قبل از انقلاب است و شاید نمونهای از نارضایتی وضعیت اقتصادی را بتوان شرایط فعلی کشور عنوان کرد.
در ایجاد شرایط فعلی اقتصاد، سوء مدیریت دولتهای قبلی را نمیتوان نادیده گرفت. اما شاید پیش پا افتادهترین انتظاری که مردم بعد از آغاز به کار دولت جدید دارند، کاهش قیمتها و ثبات بازارها است.
در نهایت؛ نتیجه گیری درباره ورشکسته بودن دولتها از نظر مردم را به مسئولان واگذار میکنیم. کافی است که یک روز بدون واسطه با مردم صحبت کنند تا در جریان سختی زندگی آنها قرار بگیرند.
انتهای پیام/