به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ویژه برنامه یار هفتاد و سوم در پنجمین قسمت خود، روایتگر افرادی است که با وجود دوری از اهل بیت، در بخشی از زندگی خود دچار تحول درونی و دلدادگی به اهل بیت(ع) می شوند و در نهایت در مسیر حق زندگی خود را تا پایان راه ادامه می دهند.
در این برنامه زنی را معرفی می کنیم که همسرش سر امام حسین (ع)را بریده بود و در تنور خانه نگه داشته بود و با دیدن سر امام حسین (ع)در تنور خانه متحول می شود و او را به مختار معرفی می کند.
در ادامه این برنامه به ماجرای تحولی دیگر در جوانی می پردازیم که رابطه خیلی نزدیکی با اهل بیت(ع) نداشت و اهل خالکوبی و قلیان بود. اما ماجرای تلاش داعش برای تعرض به حرم حضرت زینب(س)، انقلابی در درون او ایجاد می کند که ضمن کشاندن او به سوریه برای جنگیدن با داعش، تحول فکری و ارتباطی او با خدا و اهل بیت را رقم می زند.
بخش دیگر این برنامه مربوط به جهادگری است که ماجرای مردمی را برای ما تعریف کرده که با اطلاع از داستان مجید قربانخانی دچار تحول شده اند.
در ادامه می توانید، در قسمت پنجم یار و هفتاد و سوم به تماشای ماجرای تحول این افراد بنشینید.
در ابتدای این برنامه مریم ترکاشوند مادر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی گفت: مجید از همان کودکی شر بود، در دوران نوجوانی همه دوستانش یک لقب داشتند و به خاطر اینکه مجید همیشه جلوی بربری می ایستاد به او می گفتند مجید بربری.
وی عنوان کرد: مجید در دوره جوانی سفره خانه داشت و من و پدرش همیشه دوست داشتیم این کار را رها کند، زمانی که دستش را خالکوبی کرد پدرش مجید را دو روز از خانه بیرون کرد. مجید گفت جوگیر شدم این کار را کردم، اما پاک میشود!
مادر مجید اظهار کرد: بعد از مدتی مجید به ما گفت دیگر قلیان نمی کشد و ما خیلی خوشحال شدیم. حتی برادرم را فرستادیم که سفره خانه برود و او هم دیده بود که مجید قلیان نمی کشد و آنجا به کارهای مجید شک کردیم.
وی افزود: پنج صبح پارک می رفت و ورزش می کرد. مجید عشقی را پیدا کرده بود که بالاتر از آن نداریم. عشق به حضرت زینب(س) باعث شد که از همه دل کند و رفت.
مادر شهید قربانخانی توضیح داد: خاله همسرم فوت کرده بود که در جمع اقوام از ما خواست رضایت بدهیم به آلمان برود. با توجه به شرایط جنگ سوریه، آلمان را بهانه کرده بود. فکر می کرد ما اجازه می دهیم. حال ما خوب نبود و ما رضایت نمی دادیم. از همسایه ها شنیدیم که پول به حساب مجید واریز کردند تا سوریه برود. من و پدرش موضوع را به او گفتیم و او همه کارت هایش را به پدرش داد و گفت فردا برو بانک ببین چقدر پول برای من واریز کردند!
وی ادامه داد: مجید گفت که من برای این کار خیلی زحمت کشیدم و باید بروم. ما گفتیم می خواهی ازدواج کنی! چراکه همه کارهایش را انجام داده بودیم. مجیدگفت میروم و برمی گردم! چیزی نمی شود. حتی در آخرین تماس از او خواستیم که دامادی اش را ببینیم و این آرزو را در دل همه ما گذاشت.
مادر شهید قربانخانی عنوان کرد: یکی از بچه های سردار به خاطر خالکوبی های مجید گفته بود که من دین و ایمانم را عوض می کنم اگر این شهید شود و می بیند که مجید اولین نفر جلو می رود و چهارتا تیر به پهلوی مجید می خورد.
مهمان دیگر این برنامه، آقای قربانی یک نیروی جهادگر بود. او درباره داستان تحول مجید قربانخانی گفت: جرقه تغییر مجید از اربعینی که رفت شروع شد و امام حسین (ع) نگاهی به او کرد. بعد از اربعین همواره در روضه و هئیت بود البته قبلش هم می آمد اما بیشتر شده بود.
وی ادامه داد: نکته جالب این است که مجید سه رفیق داشت که آنها اعدام شدند و جزو اشرار مسلح و قاچاقچی مواد مخدر بودند. اما مجید شهید شد.
زمانی که آمد و گفت میخواهم مدافع حرم شوم خیلی ها مخالفت کردند و اینقدر اصرار کرد تا راهی سوریه شد.
قربانی عنوان کرد: مجید یک چراغ راهی را به همه جوانان نشان داد و خیلی ها با زندگی مجید متحول شدند. فکر می کنم خداوند مجید را حر زمان قرار داد تا به همه جوانان این دوره با همه علم و تکنولوژی بفهماند که هر روز در بدترین شرایط هم برای رسیدن به خدا راه هنوز باز است و می توان برگشت و مجید این را ثابت کرد.
انتهای پیام/
خدایت بیامرزد مرد خدا...
الهم صل علی محمد و آل محمد
الهم عجل لولیک الفرج
اللهم الرزقنا شفاعه الحسین یوم الورود
خوش به حالشون
لغزیده باشه و خطا کرده باشه گناه کرده باشه اما حق الناس نه ؟؟!! کسی از نظر دهندگان هست جواب سوال منو بده
اللهم ارزقنا توفيق الشهاده في سبيلك
حضرت آقا و بقیه هرچه هم بزرگ هستن مجوز شهادت ما دست اشکامون هست. منم همینجور التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج