عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: از دیدگاه فلسفی ما در این دنیا آمدیم که چیزهایی را فراموش کنیم.

به گزارش حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،برنامه رادیوی سوفیا در برنامه این هفته خود به موضوع مراقبتهای حمایتی و تسکینی و نقش آن در اخلاق پزشکی پرداخت. میهمانان این برنامه مامک طهماسبی عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و علی قنبری مطلق عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی بودند.

محمد جواد ادبی، کارشناس مجری برنامه در ابتدای برنامه از طهماسبی پرسید که معنا و مفهوم مراقبت و تسکین از منظر شما چیست؟

وی پاسخ داد: انسان موجودی اجتماعی است و نیاز به مراقبت دارد و این کلمه بسیار کلی است و همه باید از هم در شرایط سخت از هم مراقبت داشته باشیم. وقتی در خصوص مراقبت تسکینی صحبت می‌کنیم سخت‌تر می‌شود. از زمانی که مریضی که به بیمارستان با یک بیماری صعب‌العلاج به بیمارستان مراجعه می‌کند تیمی نیازمند حضور و مراقبت بیمار هستند را تیمی در کنار مریض برای مراقبت بسیار اهمیت دارد. برای اینکه در خصوص رنج صحبت می‌کنیم. درد کاملاً مفهومی متفاوت از رنج دارد. کسانی که دارای بیماری سخت هستند علاوه بر درد رنج زیادی می‌برند.

در ادامه قنبری گفت: چیزی که در مراقبت‌های تسکینی و حمایتی مطرح است که در سرطان سیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. هم به عنوان بیمار و درمانگر این موضوع را موضوعی طبعی بدانیم اینکه آیا درد و رنج جزئی از بیماری است یا نه سوالی است که باید به آن اول پاسخ دهیم. چیزی که مسلم است این است که درد کشیدن و رنج کشیدن جزئی از زندگی است. علیرغم دیدگاه ای فلسفی و اسلامی که انسان در درد و رنج آفریده شده است این دیدگاه ما را به اینجا می‌کشاند که درد و رنج را به عنوان امر طبیعی تلقی کرده و آن را بپذیریم اما دانش پزشکی به این می‌پردازد که انسان تلاش کند تا زندگی بهتری داشته باشد. تلاش برای بقا از دیر باز مورد اهمیت واقع می‌شده است. و این امر باعث شده تا بیمار برای بیشتر زنده ماندن تلاش کند و پزشک درمانگر هم کاری به کیفیت ندارد بلکه سلامت بیشتر هدف قرار می‌گیرد. آنچه که مهم است عرض زندگی است تا طول زندگی و در دل مراقبت‌های حمایتی و تسکینی به نوعی برنامه‌ریزی شده است که بیمار برای تلاش برای درمان درد و رنج منجر به این شود که عرض زندگی و کیفیت زندگی بهتر داشته باشید بلکه طول عمر هم افزایش پیدا کند. آنچه که برای ما مهم است این دیدگاه درد و رنج جزئی از زندگی است تغییر دهیم. موضوع یا این دیدگاه شاید نادرست را که درد و رنج لزوماً جزئی از بیماری هست را تغییر دهیم چون در خیلی از مواقع می‌تواند این طور نباشد و همچنین این دیدگاه را عوض کنیم که درد کشیدن در بیماران به رنج کشیدن فضیلت نیست اینکه احتمالاً چرا اصلاً آدمی باید درد را تحمل کند، به گذشته‌ها آموخته‌ها و ناخودآگاه ما برمی‌گردد که در ما نهادینه شده که برای ما درد و رنج کشیدن فضیلتی محسوب می‌شود و اگر من از کسی کمک بخواهم که درد و ناراحتی کمتری داشته باشم انگار توهین فردی حساب می‌شود. حتی در مورد این مسأله در مورد به قول معروف شیر کردن یا به اشتراک گذاشتن ناراحتی‌ها و دردها و رنج‌هایمان صادق هستند کمک خواستن از اطرافیان جزئی از زندگی ماست و این اتفاق به نظر من یک فضیلت است نه اینکه آدم خودش را بی‌نیاز از همه چیز بداند بپذیرد که در زندگی به کمک اطرافیان نیاز دارد و اینکه درد و رنج کشیدن فضیلتی محسوب نمی‌شود.

ادبی، استاد عرفان و ادیان دانشگاه ادامه داد کلیدواژه خیلی خوبی استفاده شد به نام وحشت امیدواری این وحشت امیدواری شما چکار می‌کنید برای اینکه امنیتش تأمین شود و اگر ما به بیمار بگوییم که این دفعه اگر متاستاز کرد درمان‌های ما شاید جواب ندهد اگر به فرد امید واهی دهیم مشکل دیگری به وجود خواهد آمد؟

طهماسبی گفت: علم پزشکی علم شگفت‌انگیزی به صورت روزانه پیشرفت می‌کند و مدلش این است که از یک نفر به نفر دیگر منتقل می‌شود. طب تسکینی نسبتاً رشته‌ی جدیدی به مراقبت تسکینی که رویکرد فلسفی به مراقبت در جهت بهبود کیفیت زندگی بیمارانی که یک بیماری پیش رونده و تهدیدکننده‌ی حیات دارند از چه طریقی از طریق کنترل علائم جسمی اجتماعی روحی روانی دارند خیلی چیز پیچیده‌ای که معمولاً در دانشکده‌های پزشکی آموزش داده نمی‌شود انسان موجود بسیار کمپلکس و پیچیده‌ای است و نمی‌خواهیم جز جز بکنیم. اما بخشش فقط جزئی نمود جسمی دارد برای چی. هر چقدر هم درد عمیق‌تر و شدیدتر باشد ممکن است منجر به رنج نشود من به عنوان یک متخصص زنان می‌گویم بزرگترین درد عالم درد زایمان اما هیچ زنی بابت درد زایمان دچار رنج نمی‌شود. چون یک پاداش دارد.

مجری برنامه در اینجا از قنبری پرسید که اگر کسی دچار بی‌معنایی و یک پرسش وجودی از معنای بودن شود چه باید کرد آیا پزشک می‌تواند در روند درمان کمک کند؟ یا اصلاً پزشکان ما حوصله دارند؟

قنبری پاسخ داد: همانطور که آدم‌ها با همدیگر متفاوتند پزشکان نیز با همدیگر متفاوتند خیلی از مسائل در دانشکده طب به ما یاد ندادند در واقع خیلی از روش‌ها در کتاب‌ها و مقالات نیست بلکه در کنار دست کسی بودن و آموختن این طور نیست که نحوه‌ی مواجهه با یک بیمار را بلد باشند و یا آموخته باشند اما می‌شود آموزش داد. مواجهه‌ی بین پزشک و بیمار آن هم در شرایط به قول معروف مرزی یکی از دشوارترین مواجه‌های که آدم‌ها دارند باید تصور کنید که یک پزشک که اگر بخواهد خوب کار کند روزانه باید به صورت متعدد با این شرایط مواجه شود.

طهماسبی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هم در خصوص این پرسش گفت: رنج همانطور که گفتم ابعاد بسیار پیچیده‌ای دارد چون انسان موجود پیچیده‌ای است، ما از بعضی از ابعادش صحبت کردیم. سوالات ذهنی پاسخ هیچکس دیگری را نیاز ندارد، مریض لازمه خودش به این جواب برسد. این سوالات مطرح می‌شود چون دغدغه‌های ذهن و فقط احتیاج دارند که شنیده شوند در این مسیر هیچ کسی نمی‌تواند به کسی بگوید که تو به این علت مبتلا به سرطان شده‌ای. قرار نیست که من دیدگاه‌های خودم را از زندگی یا از مطالعاتی که کردم به بیمارانم تحمیل کنم. تجربیات است که رنج‌های ما را تشدید و یا تقلیل می‌دهد. بخشی از رنج ما را فرهنگ ما شکل می‌دهد. و بخش دیگر نگاه اجتماعی است که به آن داریم. مثل نگاه جامعه به اعتیاد. معنی این رنج‌ها چطور می‌تواند ترجمه شود اهمیت دارد و این درد به معنای مرگ نیست و درد قابل درمانی است. اینجا که کار تیمی شکل می‌گیرد و جامعه ارتقا پیدا می‌کند.

ادبی سپس بیان کرد ما در این وجه رنجوری آدمی چقدر می‌توانیم راهگشا و معنا بخش باشیم؟

قنبری، رئیس اداره سرطان وزارت بهداشت بیان کرد: همیشه چیزی که در موردشان تخصص من سرطان بهش فکر می‌کنم این است که آن چیزی که بیش از همه باعث شاید در رنج بیماران که ما خیلی از بیمارانی را داریم که اصلاً خوب می‌شود واقعاً حداقل پنجاه درصد سرطان‌ها خوب می‌شوند و طولانی زندگی می‌کنند و اما چیزی که شاید بیماری‌های به اصطلاح حالا یا سخت‌درمان یا صعب‌العلاج متمایز می‌کند نامشخص بودن و عدم قطعیت است این امر به این معنی است که شما اگر یک بیماری محدود داشته باشد یک چیزی همیشه ذهن را درگیر می‌کند و آن را به خودش مشغول می‌کند آن هم این است که نکند بیماری من دوباره برگردد به نظر من این مهمترین مشخصه یک بیماری مثل سرطان است. بهانه‌ای پیدا می‌کنیم که بیندیشیم به اینکه من ممکنه که دقایق دیگر یا ثانیه‌های دیگر اتفاقی بیافتد که اصلاً غیرمنتظره بوده و انتظارش را نداشتم. فراموشی امری است که تا کنون به این دیدگاه فلسفی به آن نگاه کنیم که ما قرار بوده فراموش کنیم ما در این دنیا آمدیم که چیزهایی را فراموش کنیم یعنی در واقع این زندگی به قول مولوی غفلت یعنی اگر ما به آن سطح از آگاهی برسیم که این مساله را درک کنیم خیلی از موضوعات برای ما حل می‌شود. یعنی چی من این‌جوری با بیمار صحبت می‌کنم؟ یکی از مثال‌هایی که می‌زنم همسری که سرطان نداشت زودتر از آن کسی که سرطان داشت فوت کرده بنابراین می‌خواهم بگویم که اصلاً در ذات زندگی بپذیریم این عدم قطعیت جزئی از زندگی است. بنابراین اگر این را بپذیرد خیلی راحت‌تر با آن کنار خواهد آمد درسته که ما در بیماری‌های سخت درد، فقدان داریم که آزارمان می‌دهد و اینها چیزهایی است که مرتب ذهن ما را به خودش مشغول کرده ولی بزرگترین امر به نظرم همان عدم قطعی بودن است.

کارشناس مجری برنامه سوفیا این سوال را بیان کرد که مجری راهکارهای مثبت مواجهه با بیماری‌های صعب‌العلاج چیست؟

قنبری گفت: چیزی که به نظر من خیلی مهم است در مواجهه با بیماری‌های دشوار و سخت خیلی از استرس‌ها و ناراحتی‌های بیماران ما به خاطر احساس فشار اجتماعی و خانوادگی است. هنوز هم شاید اطلاع داشتن به بیماری یک برچسب بد تلقی می‌شود. من دارم دختری که هنوز مادرش نمی‌داند که مبتلا به سرطان است شما تصور کنید که آدم در ناراحتی و رنج و بیماری داشته باشد اما در عین حال هم رنج و ناراحتی هم به آن اضافه شود. قسمت زیادی از این به خاطر همین انگ بیماری که بخشیش به خاطر مسائل مرتبط با شخصیت خانوادگی ماست اصولاً هیچ بیماری نیست که بگوییم خوب شده بنابراین تعریف از خوبی و بدی و درمان پذیری باید آموزش داده شود بخش دیگری از این جنگ بیماری و ناراحتی بیماری مسائل و مشکلات حقوقی قانونی اجتماعی و خانوادگی است چقدر آدم‌هایی که رنج‌هایی را تحمل می‌کنند که می‌شود با آموزش درست کرد و چقدر درمان‌هایی که تحمل می‌کنند که با قانون گذاری و با حمایت‌های اجتماعی می‌شود درست کرد. بنابراین به نظر من مهمترین راهکار این است که ما از بیماری سرطان انگ‌زدایی و حمایت کنیم از بیماران و تابوهایی که وجود دارد را با آموزش‌های چهره به چهره و همگانی بشکنیم. در کنار آن آموزش به کادر درمانی و چگونه صحبت کردن با بیمار را پرسنل درمانی آموزش دهیم. این آموزش‌ها بسیار مهم که ما در مواجه با بیمار و بیماری سخت را به هم یاد دهیم.

طهماسبی هم در پایان اضافه کرد: بپذیریم آدم‌ها با همدیگر متفاوتند هرکسی رنج خاص خودش را دارد و تا از او سوال نشود نمی‌توانیم از نگاه کردن به آن مریض پی ببریم چه رنجی را تحمل می‌کند از نظر گروه پزشکی که من در آن حیطه کار می‌کنم اولین و مهم‌ترین نکته این است که ارتباط خوب با مریض، خانواده شأن داشته باشیم توضیح دادن و آموزش به بیمار و خانواده اهمیت بسیار زیادی دارد تا زمانی که بیمار معنا نکند اتفاقی که برایش وجود دارد تا زمانی که ما توضیح ندهیم مشکلاتی که برایش به وجود آمده کمکی به رنجش نخواهیم کرد. کنترل علائم جسمی از درد جسمی غیرقابل تحمل هم کمک می‌کند همچنین باید راه را برای تاب‌آوری مریض‌ها باز کنیم.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.