حجت الاسلام روح الله پور عابدین سخنران و کارشناس مذهبی، در گفت و گو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، بیان کرد:
بدون تردید، دو خطر جدّی نسل جوان و نوجوان ما را تهدید میکند: خطر شبهات دینی و خطر آسیبهای اجتماعی که پیشگیری یا درمان آنها نیاز به کسب بصیرت و داشتن صبر و استقامت و مقاومت و دوری از راحت طلبی و عافیت اندیشی دارد. باید اقتدا کنیم به اسوه بصیرت و مقاومت در عاشورا؛ قمر منیر بنی هاشم (ع).
شکل گیری هویت و شخصیت انسان
وی عنوان کرد: شکل گیری هویّت و شخصیت انسان متأثّر از سه مؤلّفه وراثت، مربّی و محیط است. حضرت ابوالفضل العباس (ع) تربیت شده خاندان وحی است. پدرش ولیّ خدا و معصوم، برادرانش امام حسن و امام حسین (ع) و مادرش ام البنین با معرفت و با ادب بود. فراوانی سجایا و فضایل متجلّی در شخصیّت و سیره حضرت عباس (ع) که منعکس در کنیهها و القاب ایشان است را باید در متون و منابع اسلامی جستجو کرد. علّت نامیده شدن ایشان به ابوالفضل، به خاطر یکی از دو علّت زیر بوده است:
۱- پسری به نام فضل داشت.
۲- چون سراسر زندگی آن حضرت سرشار از فضیلت بوده؛ زیرا ابوالفضل یعنی پدر فضیلت ها. به نظر میرسد که علت دوم، مناسبتر باشد.
حجت الاسلام و المسلمین پور عابدین افزود: نکته بسیار مهم این است که حدود نیمی از القاب ابوالفضل (ع)، ملهم و متأثّر از شخصیّت مقتدایش امام حسین (ع) و به جهت همراهی، پشتیبانی و یاری نمودن او در طول زندگیِ سراسر فیض و معنویت به ویژه در واقعه کربلاست. این نکته از دو جهت قابل تأمّل است: ۱. قدرت رهبری ذاتی امام که توانسته است استعدادهای مثبت کسی چون حضرت عباس (ع) را به ظهور رسانده و نتیجه تعلیمات دانشگاه علی (ع) را تجلّی بخشد. ۲. تأثیر تعلیمات و آموزشهای مؤثّر در شخصیّت سپهسالار که از کودکی وی را همراهی نموده است و وجودش در قالب یک مرید، مملوّ از وجود مولایش حسین (ع) بوده است. تسلیم بودن عباس در برابر اراده امام، تصدیقش بر ولایت امام و وفاداری اش نسبت به امام، همگی تشکیل دهنده نمادی بی نظیر از مرید بودن اوست. او جز حسین (ع) نمیشناخت و توحیدش را نیز در ارادت به حسین (ع) مییافت.
این کارشناس مذهبی گفت: در گفتار معصومان (ع) که در قالب حدیث یا زیارت بیان شده است (مانند پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع)، حضرت زهرا (س)، امام حسین (ع)، امام سجّاد (ع)، امام صادق (ع)، امام زمان (عج)، بویژه در فرازی از زیارت نامه امام هادی (ع)) خطابهایی با این مضامین به حضرت عباس (ع) آمده است: السّلام علی اَبِی الفضلِ العباس ابنِ امیرالمؤمنین...؛ سلام بر ابوالفضل العباس پسر امیرمؤمنان (ع)،آنکه با کمال مواسات، ایثار و برادری، جانش را نثار برادرش حسین (ع) کرد. آنکه دنیا را وسیله آخرت قرار داد. آنکه خود را فداکارانه فدای برادر نمود. آنکه نگهبان دین و سپاه حسین (ع) بود. آنکه تلاشش بسیار برای آب رسانی به سوی لب تشنگان بود. آنکه دو دستش در راه خداوند متعال قطع شد.
حجت الاسلام پورعابدین اظهار کرد: بنابراین ارزش عباس بن علی (ع) صرفاً به نسب ایشان نبود، بلکه به ادب، تواضع، تبعیت و اطاعت محض از ولیّ و امام عصر خویش بود. آنچه که به عباس (ع) ارزش میدهد، ویژگیهای متعالی و قرآنی ایشان است. آیهای در قرآن داریم است که خداوند از زبان رسولالله (ص) میفرماید: «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّه؛ اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید، در این صورت خدا هم شما را دوست خواهد داشت». (۴۱ آلعمران) حضرت عباس (ع) نیز این چنین رفتار کرد؛ حب خداوند را در گرو تبعیت از خلیفه رسول و خلیفةالله دانست و بیشترین عزم را در این موضوع از خود نشان داد.
وی تأکید کرد: آن قهرمان علقمه به طور عملی، عینی و کاربردی آیه «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ» (نساء / ۵۹) را تفسیر کرد. آن هم در زمانی که بسیاری در مصداق اولی الامر دچار آشفتگی، تردید و تزلزل بـودند. عـباس (ع) دلاوری خودساخته و وارسته است که با صلابت ناشی از ایمان و نور تقوا صرفاً راه شریعه فرات را نگشود؛ بلکه حصارهای فروماندگان در باتلاق باطل را در هم فرو ریخت و مشعل فروزان حقیقت را شعله ور ساخت.
اُسوهای برای همه جوانان و جوانمردان
حجت الاسلام و المسلمین پور عابدین تاکید کرد: ادب والای ایشان نسبت به برادر و امام خود شاخصه بسیار مهمی است برای نسل جوان ما که در هیچ حالتی از ادب و احترام نسبت به والدین و بزرگتر از خود غافل نشوند. رضایت به رضای الهی؛ درس بزرگی است که از مکتب عباس (ع) باید آموخت. جوانان ما بپذیرند که تنها بخشی از تغییر و تحولات زندگی دست ماست و بخش دیگرش که مشیت الهی است را ما باید بپذیریم و با اراده و تلاش و توکّل و دستیابی به مقام تبعیّت و ولایتمداری و اطاعت که در سراسر زندگی این بزرگوار کاملاً مشهود بوده است ، رو به جلو حرکت کنیم.
سبک زندگی مان را ابوالفضلی کنیم
پورعابدین در پایان گفت: چنانچه میخواهیم ابوالفضلی زندگی کنیم باید خود را شناخته و تمایلات، رنجها و لذّتهای خود را مدیریّت نموده و علاقههای برتر را انتخاب کنیم و به چهار سؤال پاسخ دهیم یعنی من که هستم؟ اهداف من در زندگی چیست؟ اولویّتها کدام است؟ راه رسیدن به اهداف و اولویّتها کدام است؟ و بوسیله تکاپوی آگاهانه و آزادانه خود را در جاذبه کمال ربوبی قرار دهیم تا به هدف اعلای حیات دست یابیم که دفاع از آن موجب بروز حادثه نینوا شد.
انتهای پیام/